سوختن اصفهان در آتش خشکسالی و اعتراض؛ چه خبر از ابرپروژه انتقال آب خلیج فارس به اصفهان و یزد؟!

    کد خبر :865315

بستر خشک رود زاینده چند هفته ای است که میزبان اعتراضات گسترده مردمی به سیاست های غلط مدیران و مسئولان کشور در سال و دهه های گذشته است؛ اعتراضاتی که به تازگی به تنش کشیده شد و اخبار آن خوراک خبری مناسبی را در اختیار جریان های معاند قرار داد.

«بازتاب»؛ آرش خداپرست-  آنچه که به عنوان مطالبه اصلی معترضان اصفهانی مطرح می شود، احیای زاینده رود و پرداخت حقابه کشاورزان است که البته به واسطه بحران آب و کاهش شدید بارندگی ها اجرایی کردن این مطالبات کار چندان آسانی برای متولیان امر نیست.

در شرایطی که بارش برف و باران در بالادست زاینده رود نسبت به سال و دهه های گذشته به شدت کاهش یافته و سرچشمه های زاینده رود نیز با تنش جدی در حوزه منابع آب رو به رو هستند، حالا مطالبه کشاورزان اصفهانی برای پرداخت حقابه برای کشت پاییزه و نیز دیگر مطالبه معترضان مبنی بر احیای زاینده رود و پرداخت حقابه تالاب گاوخونی طبیعتاً درخواستی دشوار است.

پیچیدگی های سیاسی، اجتماعی و امنیتی بحران آب در شهر اصفهان به قدری بالا رفته است که مشاهده می کنیم همزمان با آغاز اعتراضات مردمی در شهر اصفهان و مطالبه آب، از آنسو شهروندان شهرکردی و دیگر شهرهای چهارمحال و بختیاری نیز در تجمعات اعترضی خود با هرگونه طرح و پروژه انتقال آب مخالفت می کنند.

این موضوع در حالی است که به صورت مکرر برخی معترضان اصفهانی با تخریب سازه های انتقال آب به استان یزد، دسترسی بسیاری از شهر و روستاهای استان یزد به آب شرب را قطع می کنند و درست اینجاست که مشاهده می کنیم بحران به وجود آمده فراتر از یک و یا دو استان جنبه فرااستانی و ملی یافته است.

اگر از همه ابهام و انتقادهای وارد به سیاست های غلط مسئولان در اجرای پروژه های انتقال آب، توسعه صنایع آب بر در کویر، صدور مجوز حفرچاه در بالادست زاینده رود، عدم برخورد با برداشت های غیرقانونی در بالادست، نداشتن یک برنامه جامع برای احیای زاینده رود و… بگذریم، از یکی از وعده های عجیب و هزینه بری که در سال های گذشته مدام به آن اشاره می شد به سادگی نمی توان عبور کرد.

سخن از وعده انتقال آب خلیج فارس به یزد و اصفهان است که در گذشته چندین بار به صورت نمایشی توسط رئیس جمهور سابق عملیات افتتاح آن اجرایی شد ولی حالا و بزنگاه هایی اینچنینی مشاهده می کنیم چیزی جز وعده هایی پوشالی آن هم برای غارت سرمایه های ملی نبوده است.

پیشتر در مورد پروژه انتقال آب خلیج فارس به اصفهان و سایر استان های مبدأ اعلام شده بود که اعتباری بالغ بر 128 هزار میلیارد تومان لازم است.

منظور  از طرح انتقال آب خلیج فارس به اصفهان، طرحی است که عملیات اجرایی و بهره‌برداری از آن همزمان با ۶ استان واقع در فلات مرکزی و شرق کشور، اسفند سال گذشته با دستور رییس جمهوری (حسن روحانی) بصورت ویدئو کنفرانسی آغاز شد.

در توضیح این طرح مسئولان رسمی گفته بودند: در خط سوم طرح انتقال، آب خلیج‌فارس به استان‌های یزد و اصفهان منتقل می‌شود و این طرح به طول ۹۱۰ کیلومتر با ۱۰ ایستگاه پمپاژ آب، با سرمایه‌گذاری ۳۵ هزار میلیارد تومانی اجرایی شده و برای ۱۴ هزار نفر اشتغالزایی بدنبال دارد.

در مورد طرح فوق افزوده شده بود که با اجرای آن ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به اصفهان تخصیص پیدا خواهد کرد، این مقدار آب مُختص صنایع استان خواهد بود و هیچ تخصیی به بخش آب آشامیدنی، کشاورزی و حق‌آبه‌های استان رقم نمی‌خورد اما در مجموع بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز این استان در بخش صنعت و توسعه آن تامین خواهد شد.

پروژه انتقال آب خلیج فارس به اصفهان و یزد اگر واقعاً درست و عملیاتی بود از دو بعد می توانست در فروکش کردن اعتراضات و مشکلات این روزهای آبی در اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری نقش مثبت داشته باشد.

نخست اینکه با تأمین آب صنایع آب بر استان اصفهان بخش زیادی از منابع آب این استان را جهت امور دیگر مثل کشاورزی آزاد می کرد و کمی از بار اعتراضی تنش های اخیر می کاست.

بعد دوم اینکه با تزریق آب کافی به صنایع و نیز منابع آب شرب استان یزد، از نیاز و وابستگی این استان به آب اصفهان می کاست و با این روند بخش دیگری از منابع آب اصفهان نیز که به یزد منتقل می شود به کشاورزان شرق اصفهان اختصاص می یافت و مشکلات امروزی کاهش می یافت و چه بسا اصلاً اعتراضی را حداقل در این بازه زمانی شاهد نبودیم.

به نظر می رسد آنچه که در همه سال های گذشته در مورد طرح های انتقال آب خلیج فارس به اصفهان و یزد مدنظر قرار گرفت و افتتاح های نمایشی به خورد ملت ایران داده شد، بیش از آنکه با هدف حل بحران آب بوده باشد، با هدف جذب سرمایه و برای پروژه های چندهزارمیلیاردی و چرب کردن جیب خواص دنبال شد.

که اگر این نبود حالا و پس از سال ها هزینه از بیت المال در این حوزه باید شاهد آثار ملموس و مثبت آن می بودیم و چنین به واسطه اعتراضات مردمی غافلگیر نمی شدیم.

تکمیلی

پس از انتشار گزارش فوق، برای برخی خوانندگان محترم شائبه هایی پیش آمد که ذکر توضیحات زیر را لازم می کند:

الف- در شرایطی که فلات مرکزی کشور دچار بحران آب شدید و خشکسالی است، بدون شک یکی از بهترین و مطمئن ترین منابع تأمین آب باید خلیج فارس و دریای عمان باشد، ولی این اتفاق باید در مقام عمل به سرعت و بدون هرگونه رفتار و اقدامات شعاری اجرایی شود.

ب-بحث طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی بحث چند سال اخیر نیست و سال های سال است که مطالعه و اجرای آن آغاز شده و موکول کردن اجرای رضایت بخش آن به آینده دقیقاً نکته مهم و نگران کننده ای است که در این گزارش به نقد کشیده شده است.

ج-در حال حاضر نیز بسیاری از شهر و روستاهای ساحلی به ویژه در بوشهر و هرمزگان دچار تنش و بحران آب هستند که به همین دلیل نمی توان به پروژه های آب شیرین کن و انتقال آب خلیج فارس حتی به استان های ساحلی نمره قابل قبولی داد.

د- بر خلاف نظر یکی از خوانندگان محترم که تصور می کنند در حال حاضر آب یزد با تانکر و از آب شیرین شده خلیج فارس تأمین می شود، باید گفت آب منتقل شده که سال گذشته توسط رئیس جمهور افتتاح شد، اولاً بسیار ناچیز (سالانه 20 میلیون مترمکعب) است که تماماً مدیریت آن در اختیار شرکت صنعتی چادرملو است و ثانیاً به واسطه سختی بالا اساساً قابل شرب نیست.

ه-نکته پایانی اینکه امیدواریم به واسطه چنین گزارش هایی توجه واقعی و نه شعاری مسئولان به بحث استحصال آب از خلیج فارس، شیرین سازی آن و انتقال آن به فلات مرکزی به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد و در یک برنامه زمان بندی شده مشخص و متعهدانه آب شیرین شده دریای عمان و خلیج فارس را ابتدا برای مردم ساحل نشین و پس از آن برای مردم فلات مرکزی قابل استفاده کند.

2
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد
  1. مسعود محمدی گفت:

    کمی مطالعه کنید بد نیست، تازه پارسال استارت کار انتقال آب به اصفهان از دریا را زدند و گفتند ۴ سال دیگر آب می رسد مگر لوبیاست که بکاریم و درو کنیم، یزد هم امروز اگر اب خلیج فارس نبود که الان بیچاره بود و همون اب تانکری هم از اون خط تامین میشه، تنها راه پایدار انتقال اب از دریاست که ای کاش خواسته همگان این بود

  2. بینام گفت:

    ای کاش نویسنده مقاله یک کم مطالعه میکرد و حداقل با تحقیق حداقلی می فهمید که آب تحویل شرب و صنایع هرمزگان ، صنایع کرمان و یزد شده و هم اکنون ۹ ماه است که استفاده می کنند و بعد از آن می نوشت ؟؟؟؟!!!!!!
    و ذکر مجدد این نکته که در اسفند ماه سال قبل ، انتقال آب به اصفهان و خراسان کلنگ زنی شد و در این قبیل ابرپروژه ها آب را با فوت منتقل نمیکنند/ مطالعه میکنند ، مجوزات لازم را اخذ و پروژه را اجرا می کنند مانند خط اول که حدود ۷ سال طول کشید و الان در حال بهره برداری است !!!!
    این نویسندگان نامطلع هستند که با اینگونه مقالات آب به آسیاب دشمن می ریزند و سبب تشویش اذهان عمومی را فراهم می آورند .بسیار باید متاسف بود .

دیدگاهتان را بنویسید