روایتی از دستگیری سارقان حرفه‌ای پایتخت؛

از دستگیری سارقی با شاکیان خارجی تا زنی که دست راست باند سرقت شد

  • حوادث
  • دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۳۳
    کد خبر :276238

عملیات اخیر پلیس رنگ و بوی خاصی داشت؛ این بار ۱۴۰ سارق حرفه‌ای به دام پلیس افتادند. یکی از این افراد، سارق اموال اتباع خارجی است؛ وی که شکاتی از فرانسه و شرکت‌های هیوندا و هواوی دارد بعد از ۳۴ روز جستجوی ویژه پلیس دستگیر شد.

بازهم عملیات، بازهم دستگیری و بازهم حیاط پلیس آگاهی پایتخت؛ درست مثل همیشه.

یک سری آدم با لباس‌های رنگارنگ، ریز و درشت، چاق و لاغر، کوتاه و بلند، مرتب و نامرتب، اتوکشیده و ژولیده کنار هم دستبند در دست و پابند بر پا ردیف شده‌اند.

آن‌طرف‌تر، آن ور حیاط، میزهایی چیده شده پر از اقلام مکشوفه مسروقه: انواع و اقسام تلفن همراه‌،‌ تبلت، لپ تاپ، ساعت، ارز، کیف، لباس، چاقو، کلت و….

پشت یکی از میزها متهمی نشسته است؛ جوانی با تیشرت مشکی؛ موهایش را تازه پیرایش کرده، سرش را لای دستانش نگه می‌دارد و همان‌طوری زیر چشمی پاسخ سوالات را می‌دهد.

30 ساله است و 4 تا 5 فقره سابقه سرقت دارد، اما این‌بار سرقتش گونه دیگری است؛ آنقدر ویژه است که 30 نفر موتورسوار پلیس از 13 فروردین تاکنون دنبالش بوده‌اند تا اینکه دیشب در راه‌آهن تهران دستگیرش کردند.

سرقت از اتباع خارجی جرم این جوان است. فکر می‌کرد خارجی‌ها وقت شکایت ندارند، در اطراف هتل‌ها زاغ‌زنی می‌کرد و وقتی توریست خارجی به تنهایی از هتل بیرون می‌آمد،سوار بر موتور کیفش را می‌زد.

مال‌باخته‌هایش از کشورهای مختلفی هستند؛ چین، فرانسه، ژاپن و … .

شاکیانش یکی از مسئولان مهم کشور فرانسه و دو نفر از شرکت هواوی و هیوندا هستند.

مامور پرونده‌اش می‌گوید: یک فقره از سرقت‌هایش 20 میلیون تومان بوده؛ در برخی سرقت‌ها دوست دخترش نیز همراهش بوده و به عنوان ترک‌نشین او را همراهی می‌کرده است.

پلیس می‌گوید: اگر کسی شکایتی دارد می‌تواند به اداره هجدهم پلیس آگاهی مراجعه کند.

این سارق زبردست ما، محتویات یک میز از میزهای چیده‌شده در حیاط آگاهی را به خود اختصاص داده؛ انواع و اقسام تلفن همراه، ارز و ساعت‌های گرانبها ازجمله کشفیات پلیس از این سارق است.

آن‌طرف‌تر اما زنی جوان در گوشه‌ای با یک مامور زن ایستاده است، وقتی از او می‌خواهم در مورد جرمش بگوید، خیلی راحت عنوان می‌کند که چند بار گفته‌ام و هیچ علاقه‌ای ندارم دوباره بازگویم.

افسر پرونده‌اش را صدا می‌زنم، می‌گوید: کلاهبردار است و با یک گروه 4-3 نفره از حساب‌های مردم برداشت می کردند؛ با مردم تماس می‌گرفتند و می‌گفتند از رادیو جوان هستند و شما برنده شده‌اید، بیایید پای دستگاه عابر بانک و کارت به کارت کنید تا جایزه‌تان را بگیرید و بعد پول مردم را بالا می‌کشیدند.

به این جای صحبت که رسیدیم، زن طاقت نیاورد، گفت: من اصلاً با آنها نبودم، من کلاهبردار نیستم.

زن شروع به صحبت می‌کند. 39 ساله است و مطلقه و یک دختر 15 ساله دارد.

می‌گوید: در تلگرام با او آشنا شدم،اول آن مرد به من پیام داد، یک ماه پیام‌ها عاشقانه بود و می‌گفت قصد دارد با من ازدواج کند.

من هم باور کردم، اما نمی‌دانستم که او ـ خرازی ـ در زندان است و از توی زندان با من چت می‌کند. چندین خط تلفن همراه داشت. مدام عکس‌های رنگارنگ از کنار پاساژ‌ها، خیابان‌ها و جاهای رنگارنگ برایم می‌فرستاد… می‌گفت در پاساژ علا‌ءالدین در کار موبایل است و سرش هم بی‌نهایت شلوغ.

یک بار با من تماس گرفت و گفت برایم یک سکه بخر، پولش را نیز کارت به کارت کرد. من هم سکه خریدم؛ او هم به بهانه اینکه کسی را بفرست تا سکه را بگیرد، آدرس خانه‌ام را گرفت و یک نفر آمد و سکه را برد. دفعه بعد نیز به همین ترتیب عمل کرد تا اینکه اواخر بهمن‌ماه که داشتم از دماوند برمی‌گشتم پلیس ماشینم را نگه داشت. توی ماشین را گشتند و مواد مخدر گیر آوردند و بازداشت شدم.

در بازداشتگاه بودم که خرازی با دخترم تماس گرفت، گفت به کارت مادرت پول ریخته‌ام و تو باید کارت را به ما بدهی، دخترم قبول نکرد و او دخترم را تهدید کرد، آنجا بود که قضیه را به پلیس گفتم و بعد از تحقیقات معلوم شد که خرازی در زندان رجایی‌شهر زندانی است و از داخل زندان با من تماس می‌گرفت.

زن ادامه می‌دهد: من نمی‌دانستم که او کلاهبرداری می‌کند، هیچ پولی هم نگرفته‌ام.

آن‌طرف‌ حیاط، آنجا که ماشین‌های سرقتی را به ردیف چیده‌اند، 6 نفر آدم جدید آوردند، می‌گویند جرمشان سندنمره است.

73 خودروی سرقتی را سندنمره کرده‌اند که اکثرشان پژوپارس، پژو405، پژو206 و پراید است.

تازه! خودروهای تصادفی را هم می‌خریدند و قطعه‌ها را باهم عوض کرده و با یک پلاک دیگر می‌فروختند، هیچ کس هم نمی‌فهمید.

هوا گرم گرم است، خورشید انگار به کف زمین رسیده است. اینقدر این برنامه تکرار شده است که دیگر همه را از حفظ شده‌ایم. دنبال سارق شاخص می‌گردم مخصوصاً سارقان مسلح.

پرس و جویمان در اندک زمانی پاسخ می‌یابد. باند 4 نفره سارقان مسلح‌اند که با یک قبضه کلت کمری و تفنگ ساچمه‌ای محموله‌های پوشاک در جاده‌ها را شناسایی کرده و با تهدید و ارعاب آنها را به سرقت می‌بردند.

4 ماه این‌کاره بوده‌اند، حتی به فروشنده اسلحه نیز رحم نکردند و وقتی سر قیمت به توافق نرسیدند، با همان سلاح به شکم فروشنده تیر شلیک کردند؛ درگیری با مامور را نیز در پرونده خود دارند.

سردار وارد می شود. بعد از بازدید میدانی از دو ماه کار اطلاعاتی پلیس برای دستگیری 140 سارق و زورگیر حرفه‌ای می‌گوید و اعلام می‌کند افراد دستگیرشده‌ای که در حیاط پلیس آگاهی هستند کیف‌قاپان، سارقان منزل، محموله، خودرو، لوازم خودرو، سارقان مسلح و جاعلان و کلاهبرداران هستند که در قالب 32 باند اقدام به سرقت‌های پیچیده، مهم و مسلح می‌کردند.

مصاحبه سردار تمام می‌شود و مثل همیشه اتوبوس‌های حمل متهم واردحیاط آگاهی می‌شود.

متهمان از روی زمین برمی‌خیزند و کشان‌کشان از پله‌های اتوبوس بالا می‌روند.

به گزارش فارس حیاط آگاهی در اندک زمانی خالی می‌شود، از هرآنچه که بوده؛ انگار که نه انگار که سارقانی در کار بوده اند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید