آشتی کشورهای عرب خلیج فارس با سوریه؛ آیا تهران باید نگران باشد؟

    کد خبر :863658

تلاش‌ها برای آشتی میان سوریه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس سبب طرح گمانه‌هایی در خصوص تأثیرات عادی‌سازی روابط دمشق با جهان عرب بر نفوذ ایران در سوریه شده است. یک دیدگاه بر این باور است که آشتی امارات با سوریه، با منافع ایران در تعارض است؛ در مقابل گروهی بر این باور هستند که دلیلی برای نگرانی تهران وجود ندارد و اتفاقا عادی‌سازی روابط سوریه با کشورهای عرب منطقه در راستای منافع ایران است.

«بازتاب»؛ آرش صفار- وبسایت خبری-تحلیلی «العربیه الجدید» در یادداشتی به رقابت بازیگران منطقه برای نقش‌آفرینی در فرایند بازسازی سوریه پرداخته است.

این یادداشت با اشاره به مداخله ایران برای دفاع از دولت «بشار اسد» و حمایت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از معارضان سوری، به این موضوع اشاره کرده است که امروز تهران شاهد است که اکثر پادشاهی‌های خلیج فارس، بقای اسد و دولت او را پذیرفته‌اند.

در این میان سفر اخیر «عبدالله بن زاید»، وزیر خارجه امارات نشان داد که ابوظبی مهم‌ترین نقش را در میان کشورهای عرب خلیج فارس در فرایند بازسازی سوریه دارد.

این یادداشت سفر اخیر وزیر خارجه امارات و به طور کلی عادی‌سازی روابط سوریه با کشورهای عرب منطقه را یک پیروزی بزرگی برای ایران می‌داند.

علیرغم استقبال «سعید خطیب‌زاده» از احیای روابط کشورهای عرب با سوریه، ایران نمی‌داند این فرایند چه پیامدهایی در سوریه خواهد داشت و عادی‌سازی روابط دمشق با کشورهای عرب به چه تأثیرات ژئوپلیتیکی در خاورمیانه منجر می‌شود.

به باور نویسنده یادداشت، علیرغم این ابهامات، مشخص است که امارات و سایر کشورهای عرب تلاش می‌کنند که آشتی با دمشق، به عنوان یک پیروزی بزرگ برای تهران، ظاهر نشود. برعکس، پیام ابوظبی این است که تلاش‌های سال‌های اخیر برای آشتی با اسد، با هدف بازگرداندن سوریه به جهان عرب انجام شده است و این مسئله می‌تواند سبب استقلال بیش‌تر دمشق از تهران شود.

نویسنده به تغییر فرمانده نیروهای ایران و متحدان آن‌ها در سوریه، پس از سفر وزیر خارجه امارات به دمشق به عنوان نمونه‌ای از تأثیرات مد نظر ابوظبی، یعنی استقلال بیش‌تر دمشق از تهران اشاره کرده است؛ هر چند تأکید دارد که منابع ایرانی و سوری ارتباط سفر عبدالله بن زاید و کنار رفتن «جواد غفاری» از جایگاهش را رد کرده‌اند.

بر اساس یادداشت، سوریه بالقوه می‌تواند به کشوری تبدیل شود که به شکل فزاینده‌ای محمل رقابت‌های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران و امارات است؛ موضوعی که دمشق را در شرایط دشواری قرار می‌دهد.

از یک سو، ایران در 10 سال گذشته کمک‌های فراوانی به بقای اسد کرده است، اما به نظر می‌رسد که تنها دوستان آمریکا در شورای همکاری خلیج فارس هستند که ابزارهای لازم برای نرم کردن موضع آمریکا علیه سوریه را در اختیار دارند و دمشق از ظرفیت لابی امارات در ایالات‌متحده آگاه است.

به باور نویسنده، برخی صداها از ایران نشان می‌دهد که در تهران نگرانی‌هایی از تضعیف روابط با دمشق وجود دارد.

در مقابل برخی تحلیل‌گران بر این باورند که دلیلی برای نگرانی تهران از آشتی سوریه با شورای همکاری وجود ندارد؛ چرا که نشانه‌ای نیست که اسد گام‌هایی در جهت بی‌نیاز شدن کشورش از ایران بر خواهد داشت.

در همین راستا «علی باقر»، پژوهشگر موسسه «ابن خلدون» دانشگاه قطر معتقد است که هم تهران و هم دمشق از عادی‌سازی روابط کشورهای عرب یا سوریه بهره‌مند خواهند شد؛ امارات با حمایت مالی از اسد به ثبات سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی دولت دمشق کمک می‌کند و بنابراین «نفوذ ایران را تعمیق می‌بخشد».

یادداشت همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که میزان موفقیت امارات در تحقق اهداف خود در سوریه، به «متغیر نامعلوم ریاض مربوط است». به باور «جاشوا لندیس»، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما، اگر امارات بتواند عربستان را به همراهی با استراتژی خود در سوریه قانع کند و این کشور را متقاعد کند که تنها راه کاهش نفوذ ایران در سوریه، مشارکت فعال کشورهای عرب خلیج فارس در بازسازی سوریه است، اسرائیل و آمریکا نیز با استراتژی ابوظبی همراه خواهند شد.

نویسنده در ادامه به بررسی پیامدهای آشتی امارات و سوریه برای قراردادهای صلح ابراهیم پرداخته است و ضمن اشاره به نقش امارات در عادی‌سازی روابط با اسرائیل از سوی بحرین، مراکش و سودان و سفر «صدام حفتر» به اسرائیل از طریق دوبی، معتقد است که این فرض که اقدامات امارات در راستای تلاش برای صلح میان اسرائیل و سوریه است، غیرمنطقی نیست.

با این حال، پیوستن به قرارداد ابراهیم برای سوریه راحت نیست؛ اما شاید پایان جنگ اقتصادی واشنگتن علیه دمشق را به دنبال داشته باشد.

اگر این موضوع به سناریویی محتمل تبدیل شود، منطقی است که فرض کنیم تهران از تمام اهرم‌های خود در سوریه برای جلوگیری از تحقق آن استفاده خواهد کرد؛ در این شرایط «اماراتی‌ها می‌توانند به رژیم اسد بگویند که با تهران بمان و منزوی و تحت تحریم‌های شدید باش یا این گروه‌های شبه نظامی مورد حمایت ایران را بیرون کن، با ما کار کن و ما کمک می‌کنیم که تدریجا [روابط خود] با واشنگتن را عادی کنی».
علیرغم این موضوع، نویسنده تأکید دارد که برخی کارشناسان تحقق این سناریو، بدون اعاده حاکمیت دمشق بر بلندی‌های جولان را جدی نمی‌گیرند.
جاشوا لندیس با اشاره به این موضوع این نکته را مطرح می‌کند در عین حال اسد می‌تواند تلاش‌های ایران و حزب‌الله برای ساخت پایگاه‌های موشکی در نزدیکی جولان و اسرائیل را محدود کند؛ این هم برای اسرائیل و هم برای اسد که از حملات پی‌درپی اسرائیل به پایگاه‌های نظامی و زیرساخت‌های امنیتی‌ خود خسته شده است، یک پیروزی بزرگ خواهد بود.

در خصوص تحریم‌های سزار نویسنده معتقد است، این تحریم‌ها یکی از عواملی است که دست برتر ایران در سوریه نسبت به اعضای شورای همکاری خلیج فارس را تضمین می‌کند.

تحریم‌های سزار که در دوره ترامپ تصویب شد، شرکت‌ها، موسسات و افرادی که با بخش‌های اقتصادی تحت کنترل دولت سوریه همکاری کنند را هدف قرار داده است و عملا هر بازیگری که ممکن است در فرایند بازسازی سوریه مشارکت کند را محدود کرده است.

این تحریم‌ها با جلوگیری از ورود منابع کشورهای عرب خلیج فارس به فرایند بازسازی سوریه، در عمل چین، روسیه و ایران را به بازیگران اصلی بازسازی سوریه بدل می‌کند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید