اختلاف برخورد قانون با زنان و مردان مهاجر

    کد خبر :188333

طبق آمارهای سازمان جهانی مهاجرت حدود یک‌میلیون‌و١٢٣‌هزار ایرانی در خارج از ایران زندگی می‌کنند درحالی‌که در کشور ایران حدود ٢میلیون‌و٧٢٦هزار مهاجر زندگی می‌کنند.

وقتی وارد دانشکده‌ فنی می‌شدی از میز جلوی سالن و تابلویی که کنار در سالن شهید رجب‌بیگی گذاشته شده بود، می‌فهمیدی که محل برگزاری مراسم کجاست. روی بورد، پوستری بنفش روز مهاجران را تبریک می‌گفت و شماره‌های گذشته‌ صفحه‌ دیاران در روزنامه‌ شهروند آینه‌ای از فعالیت‌های تکریم مهاجران و تلاش برای بالا بردن سطح حقوق انسانی آنها بود.

میز جلوی سالن پر بود از کتاب: نمایشگاه کتاب مهاجرت

مسئول فروش کتاب‌ها می‌گفت که به مناسبت این روز مجموعه‌ای از کتاب‌های با موضوع مهاجرت را که به زبان فارسی منتشرشده است، گردآورده‌ایم. کتاب‌ها متنوع و گوناگون بودند، هم شامل کتاب‌هایی بودند که مهاجران در ایران منتشر کرده بودند و هم کتاب‌هایی که ایرانیان از مهاجرت به خارج از ایران نوشته بودند، هم رمان بودند و هم کتاب‌های اقتصادی و جامعه‌شناسی. مجموعه‌ای متنوع از کتاب‌های با موضوع مهاجرت.

تبریک روز مهاجران

در میان دانشجویان و مهاجران حاضر در سالن شهید رجب‌بیگی چهره‌های شاخص مهاجران همچون محمدسرور رجایی (شاعر و پژوهشگر)، سیدمهدی موسوی (کارآفرین)، حاجی احمد عطایی و لیزا غبار (مشاور ارشد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان) هم به چشم می‌خوردند.

خانم مجری روز جهانی مهاجران را تبریک گفت و تاریخ و فلسفه‌ نام‌گذاری روز جهانی مهاجران را مختصر و مفید توضیح داد. این‌که در روز ١٨دسامبر‌ سال ١٩٩٠ سازمان ملل متحد «مجمع حفاظت از حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانواده‌های‌شان را با هدف شناخت هرچه بیشتر فرصت‌های اقتصادی فراهم‌شده توسط مهاجران در هر دو جامعه‌ مقصد و مبدأ بنیان گذاشت. بعد با رشد هرچه بیشتر پدیده‌ مهاجرت برخی سازمان‌های آسیایی با همراهی کشور فیلیپین این روز را روز همبستگی با مهاجران نامیدند و جشن گرفتند و از‌ سال ٢٠٠٠ با رشد بی‌سابقه‌ پدیده‌ مهاجرت در تمام جهان سازمان ملل تصمیم گرفت ١٨دسامبر را روز جهانی مهاجران بنامد. روزی که در آن مهاجران تکریم شوند و ارتقای حقوق انسانی آنان پیگیری شود.

بعد از آن شهرابی فراهانی با ارایه‌ای کوتاه به مناسبت روز جهانی مهاجران مقدمات پخش فیلم مستند لبه‌ تیغ را فراهم کرد.

از «دیاران» تا تبعیض جنسیتی موجود در قوانین ایران

«انجمن دیاران، انجمنی درحال ثبت است که به موضوع مهاجران در ایران می‌پردازد و می‌کوشد نگرش‌ها نسبت به مهاجران در ایران را تغییر دهد، وضع موجود برای زندگی مهاجران را آسیب‌شناسی کرده و در راستای بهبود ریشه‌های به وجود آورنده‌ مشکلات مثل قوانین مشکل‌زا گام بردارد.»

اینها جملات شهرابی برای معرفی دیاران بود. بعد از آن به آمارهای بین‌المللی درزمینه مهاجرت پرداخت. این‌که در سطح جهان حدود ٢٤٧‌میلیون مهاجر (کسی که محل زندگی‌اش با محل تولدش متفاوت است) زندگی می‌کنند. مهاجرت پدیده‌ قرن بیستم‌ و بیست‌ویکم است و روزبه‌روز در جهان رشد بیشتری را تجربه می‌کند، به‌گونه‌ای که تعداد مهاجران جهان از ٩٠‌میلیون نفر در‌ سال ١٩٦٠ به حدود ٢٤٧‌میلیون نفر در‌ سال ٢٠١٥ رسید. «ایران یکی از کشورهای درگیر با مسأله‌ مهاجرت است. هم مهاجرفرست است و هم مهاجرپذیر و برخلاف تصور موجود در ایران، این کشور بیش از آن‌که فرستنده‌ مهاجر باشد، پذیرنده‌ مهاجر است.

طبق آمارهای سازمان جهانی مهاجرت حدود یک‌میلیون‌و١٢٣‌هزار ایرانی در خارج از ایران زندگی می‌کنند، درحالی‌که در کشور ایران حدود ٢میلیون‌و٧٢٦هزار مهاجر زندگی می‌کنند که نشان‌دهنده‌ ابعاد پدیده‌ مهاجرت در داخل کشور ایران است.

اما مرتبط‌ترین قوانین با مهاجران در ایران، قوانین اقامت و تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران هستند. قوانینی که در‌ سال ١٣١٣ تصویب شدند. مواد ٩٧٦ تا ٩٩١ قانون مدنی کشور ایران شامل قوانین اقامت و تابعیت ایران هستند. قوانینی که بعد از حدود یک قرن تغییر چندانی نداشته‌اند و با تغییرات جهانی و روبه‌رو شدن کشور ایران با پدیده‌ مهاجرت باعث ایجاد مشکلات و معضلات بسیاری شده‌اند.

یکی از مشکلات این قوانین تبعیض جنسیتی موجود در قوانین است. برای انتقال تابعیت دو اصل وجود دارد: اصل خاک و اصل خون. کشوری که اصل خاک را برمی‌گزیند، افراد به واسطه تولد یا اقامت در خاک آن کشور می‌توانند درخواست تابعیت کنند اما در اصل خون به تابعیت پدر و مادر توجه می‌شود. قوانین ایران در اصل خون فقط خون پدر را به رسمیت می‌شناسد و خون مادر را به رسمیت نمی‌شناسد.

این تبعیض جنسیتی چه زمانی مشکل‌زا شد؟ از زمانی که ایران نیز همگام با دیگر کشورها با پدیده‌ مهاجرت روبه‌رو شد. یکی از آثار اجتناب‌ناپذیر مهاجرت ازدواج‌های فراملیتی است. ازدواج مردان مهاجر با زنان بومی. تبعیض جنسیتی موجود در قوانین ایران موجب شده است که بیش از ٥٠٠هزار کودک حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان افغانستانی بدون تابعیت و بی‌هویت بشوند.

این قوانین فقط برای زنان حاضر در ایران مشکل‌زا نشده است. خیل عظیمی از دختران و زنان ایرانی که به خارج از کشور مهاجرت کردند نیز دچار مشکل شده‌اند. بارزترین نمونه‌ آن مریم میرزاخانی بود. نخبه‌ای که با مردی غیرایرانی ازدواج کرده بود و باوجود میلش که دوست داشت تنها فرزندش هویت ایرانی داشته باشد، قوانین تابعیت ایران این اجازه را به او ندادند.»

نکته‌ جالب توجه، انتهای حرف‌های شهرابی بود؛ جایی که به یکی از جداول کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان اشاره کرد، این‌که درحال‌حاضر فقط ٢٦ کشور در جهان هستند که در قوانین تابعیت خود تبعیض جنسیتی دارند و از این میان فقط هفت کشور هستند که به‌هیچ‌وجه حق انتقال تابعیت را از مادران به فرزندان قایل نمی‌شوند: قطر، سومالی، سوازیلند، برونئی دارالسلام، کویت، لبنان و ایران.

پخش فیلم و نقد و بررسی

مستند لبه‌ تیغ یکی از نخستین مستنداتی بود که در مورد ازدواج زنان ایرانی با مردان افغانستانی در ایران ساخته شد. مستندی که در‌ سال ١٣٨٤ ساخته شد،‌ اما تمامی لحظه‌های آن برای ‌سال١٣٩٦ هم مصداق داشت. مشکلات باقی بودند و هیچ‌چیزی بهتر نشده بود. در ادامه‌ برنامه این مستند ٣٥ دقیقه‌ای به نمایش درآمد و بعد از آن همایون امامی، منتقد و مستندساز پیشکسوت سینمای مستند ایران و کارگردان فیلم فرزاد توحیدی نکاتی را در مورد آن مطرح کرد.

فرزاد توحیدی از مراحل ساخته‌شدن مستند «لبه‌ تیغ» گفت. این‌که این مستند دوگانی هم دارد به نام «فغان» که در مورد مهاجران عراقی و ازدواج آنان با زنان ایرانی ساخته‌شده است. از حواشی ساخت این مستند مسئولان صداوسیما بودند که در آن‌وقت گفته بودند مستند «لبه‌ تیغ» تصویر مثبتی از مهاجران افغانستانی ارایه داده و مستند «فغان» تصویری منفی از مهاجران عراقی و بهتر است که تعدیل شود. ولی توحیدی تنها از واقعیت‌های موجود مستند ساخته بود. بعد از پخش این فیلم از صداوسیما اتفاق‌های زیادی افتاد که یکی از آنها مصوبه‌ ‌سال١٣٨٥ مجلس شورای اسلامی برای اعطای تابعیت به کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی بود. مصوبه‌ای که اعطای تابعیت را به ١٨‌سال بعد از تولد فرزند و شرایطی خاص موکول کرد. هر چند قدمی برای تغییر برداشته شد، اما این مصوبه عملا باعث اعطای تابعیت نشد و آن را منوط به تصمیم دولت کرد.

تبعیض در قوانین تابعیت علیه زنان اصلا ریشه‌ دینی ندارد

نصر اصفهانی سومین کارشناس برنامه بود. دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه تهران سعی کرد به علت اصلی تبعیض موجود در قوانین تابعیت ایران و رفع‌نشدن آنها بپردازد. از نظر او اگر امثال مریم میرزاخانی تنها قربانیان این تبعیض جنسیتی بودند، مسأله بسیار زودتر حل شده بود.

«در زمینه‌ ارث ‌و میراث، حق طلاق و بسیاری مسائل این ریشه‌های فقهی هستند که برابری زن و مرد را نمی‌پذیرند. اما در مورد اعطای تابعیت از مادر ایرانی به فرزندش هیچ ریشه‌ دینی‌ای وجود ندارد و تابه‌حال هیچ فقیهی با این مسأله مخالف نکرده است. برای حل این مشکل تابه‌حال طرح‌های زیادی در مجلس مطرح‌شده است، ‌اما هر بار به دلایلی که دلیل اصلی نیست، این طرح‌ها کنار گذاشته می‌شود. ‌سال ١٣٨٥ هم که ماده ‌واحده‌ای اضافه شد،‌ عملا اعطای تابعیت منوط به مجوز دولت شد و مجوز دولت هم یعنی سخت و غیرممکن کردن. این ماده‌ واحده صدمات بسیاری را به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی می‌زند،‌ چراکه آنان در بی‌هویتی و وضعیتی برزخی بزرگ می‌شوند.

نصر اصفهانی سیاست مهاجرتی ایران را سیاست کنترل و بازگشت مهاجران دانست و گفت که تاریخ انقضای این سیاست گذشته است. مهاجرانی که نسل سوم و حتی نسل چهارم‌شان هم در ایران متولدشده‌اند، دیگر سرزمینی برای بازگشت ندارند و تنها از طریق تجدیدنظر در سیاست‌های مهاجرتی است که می‌توان روزنه‌ امیدی برای تغییر قوانین تابعیت و تبعیض‌های موجود در آن داشت.

بیانیه‌ روز جهانی مهاجران

در پایان بعد از بخش پرسش و پاسخ از کارگردان و کارشناسان برنامه، مجری برنامه مباحث مطرح‌شده را جمع‌بندی کرد. قوانین تابعیت در ایران عمری نزدیک به یک قرن دارند و دیگر جوابگوی نیازهای حال حاضر کشور نیستند. این قوانین تبعیض‌های جنسیتی ناروایی را علیه قشر زنان روا داشته‌اند و مشکلات و معضلات بسیاری را برای زنان ایرانی هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران به وجود آورده‌اند.

مراسم با قرائت بیانیه‌ روز جهانی مهاجران از سوی انجمن دیاران به پایان رسید: روز ۱۸ دسامبر (۲۷آذرماه) در تقویم سازمان ملل، به‌عنوان روز جهانی مهاجران ثبت‌شده است. در این روز، باید به احترام تمام مهاجرانی که به امید زندگی بهتر از سرزمین و دیار خود به سرزمین و دیاری دیگر با تمامی سختی‌ها و عدم‌قطعیت‌ها هجرت کرده‌اند، کلاه از سر برداریم. مهاجرانی که هر چیز آشنایی را که از بدو تولد با آن خو گرفتند، رها کرده‌اند و برای شروع یک زندگی جدید در جغرافیایی دیگر از کره‌زمین همه‌چیز را پشت‌سر گذاشته‌اند.
این روز را به مهاجران در سراسر دنیا تبریک می‌گوییم. جمعیتی که حالا بخش قابل‌توجهی از جمعیت دنیا را به خود اختصاص داده‌اند. در پایان‌ سال ٢٠١٥ جمعیت مهاجران جهان (کسانی که کشور محل زندگی‌شان، کشوری غیر از محل تولد‌شان بوده) به حدود ٢٤٧‌میلیون نفر رسید. رقمی که نسبت به ٥٠‌سال پیش کره‌زمین تقریبا سه برابر شده است.

این روز را به‌طور ویژه، به‌تمامی مهاجرانی که ایران را به خاطر زبان، دین و فرهنگ مشترک به‌عنوان مقصد هجرت خود انتخاب کرده‌اند، تبریک می‌گوییم. مهاجرانی که بیش از سه دهه از حضورشان در کشور پس از دستور امام خمینی برای پذیرش برادران و خواهران مسلمان افغانستانی می‌گذرد، مهاجرانی که با بانوان ایرانی ازدواج ‌کرده‌اند و نسل دوم و سوم فرزندان آنها در ایران متولد شده‌اند. به هم‌وطنی با آنها افتخار می‌کنیم و آرزو می‌کنیم دیگر هیچ‌گاه روز مهاجر را به آنها تبریک نگوییم!

آنها مهاجر نیستند. آنها هم‌زبان و هم‌دین و هم‌فرهنگ ما هستند.

در توسعه عمرانی ایران، سهیم بودند و هستند.

در رشد اقتصادی ایران و توسعه ظرفیت‌های اشتغال موثر بودند و هستند.

در میدان‌های نظامی ایران جهادگر بودند و هستند.

و در تمامی شادی‌ها و غم‌های ما شریک بودند و هستند.

به هم‌وطنی با آنها افتخار می‌کنیم و آرزو می‌کنیم دیگر هیچ‌گاه روز مهاجر را به آنها تبریک نگوییم!

منبع:روزنامه شهروند

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید