واکنش ها به اعلام خبر عدم کاندیداتوری قالیباف در انتخابات 1400/ آقای قالیباف واقعا از پاستور دل کند یا این یک تاکتیک است؟

روز جمعه، هشتم اسفندماه سال جاری، به نقل از محسن پیرهادی- یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خبری مبنی بر عدم کاندیداتوری آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 منتشر شد؛ خبری قابل تأمل که بسیاری از توجهات را به خود جلب کرده و در صورت صحت می تواند معادلات انتخاباتی را نیز بر هم بزند. اما آیا واقعا قالیباف دیگر تمایلی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری ندارد؟

«بازتاب»؛ آرش خداپرست– به مرور زمان و با نزدیک شدن ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 1400، زمزمه و حواشی پیرامون این انتخابات نیز در حال بالا گرفتن است. برخی شخصیت های سیاسی رسماً از کاندیداتوری خود خبر می دهند و برخی دیگر در پی ارزیابی صحنه و بررسی های دقیق تر هستند.

از جمله شخصیت هایی که به صورت رسمی اعلام کرده اند که در انتخابات سال آتی نامزد انتخابات خواهند شد می تواند به حسین دهقان، علی مطهری، مصطفی کواکبیان و سید محمد غرضی اشاره کرد که پیشتر از حضور قطعی خود در این انتخابات خبر دادند و در حال تلاش برای فراهم سازی مقدمات لازم هستند.

از آنسو نیز برخی چهره ها نظیر محمد رضا عارف، سعید محمد، محسن رضایی، مهرداد بذرپاش، ابراهیم رئیسی و… در حال ارزیابی صحنه و تلاش برای یارگیری هستند تا در صورت فراهم بودن شرایط و اجماع حداکثری خود را نامزد انتخابات کنند.

در این میان اما به واسطه موج شدید انتقادات به دولت کنونی و جریان اصلاحات بخاطر بحران اقتصادی و مدیریتی پیش آمده و نیز برآوردهای اولیه که ناظر بر کاهش شدید مشارکت در انتخابات آتی است، برخی کارشناسی ها از شانس بالای افرادی چون ابراهیم رئیسی و نیز محمد باقر قالیباف در انتخابات 1400 خبر می دهند؛ وضعیتی که روی کاغذ به خوبی قابل ترسیم است، اما تا روز انتخابات و حواشی فراوان آن مشخص نیست عملیاتی خواهد شد یا خیر؟

برخی بر این باور هستند که همین شانس بالای افرادی چون قالیباف و رئیسی در انتخابات پیش رو به بهانه ای برای آغاز تلاش ها برای تخریب آنها تبدیل شده است و هر روز در فضای مجازی و برخی رسانه ها شاهد تولید محتواهایی هستیم که در آنها به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم این دو نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری تخریب می شوند.

این رویه در حالی در جریان بود که روز جمعه برابر با هشتم اسفند ماه سال جاری، محسن پیرهادی- عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی و از نزدیکان محمد باقر قالیباف خبر داد که او قرار نیست برای انتخابات سال 1400 نامزد شود و بر روی مجلس شورای اسلامی تمرکز کرده است.

در همین رابطه محسن پیرهادی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «‏دکترقالیباف درپاسخ به توصیه‌ها برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰گفت “بر مجلس تمرکز داشته و بنای کاندیداتوری ندارند. نیروهای انقلاب تلاش کنند ظرفیت خود را متمرکز بر موفقیت گزینه ‌واحد کنند” برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیت‌الله رییسی، دکتر قالیباف آمادگی کمک به او را دارد.»

این موضع گیری صریح آن هم توسط یکی از نزدیکان دکتر قالیباف، حالا با موجی از واکنش ها در فضای مجازی رو به رو شده است که خود نشان از اهمیت درستی و یا نادرستی این ارزیابی و خبر دارد.

محمد مهاجری، یکی از فعالان رسانه در این باره نوشت: ‏هرچند این گفته ی یکی از نزدیکان آقای ‎قالیباف مبنی بر اینکه او در ‎انتخابات1400 نامزد نمی شود، تقریبا محال است، اما بر فرض که درست باشد، تنها تصمیم درست او در 16سال گذشته است.

کاربر دیگری در این باره نوشت: ‏واقعیت این است که از تلویح و کنایه محسن پیرهادی، انصراف قالیباف درنمی‌آید. هدف چیست؟ اولاً کاهش فشار خرد کننده‌ای که روی قالیباف است و تقسیم آن روی باقی کاندیداها و ثانیاً تحمیل نقش بازیگری انتخاباتی به آیت الله رئیسی به جای کارگردانی جریان اصولگرایی.

فرید مدرسی یکی دیگر از فعالان رسانه هم در رابطه با خبری که محسن پیرهادی اعلام کرد، نوشته است: ‏اعلام عدم کاندیداتوری قالیباف، ‎تاکتیک جدید است. او تاکتیک رئیسی را کپی کرده است. “نمی‌آیم؛ تمرکزم به کار است.” این را گفته تا فشار رسانه‌ای/ سیاسی روی او کاهش یابد و عملیات خودی‌ها متوقف شود. سخن قالیباف را که پیرهادی گفته، جدی نمی‌دانم؛ به این زودی کنار نمی‌کشد.

مستند به آنچه مورد اشاره قرار گرفت، اکنون که یکی از نزدیکان قالیباف، تلویحاً عدم کاندیداتوری او را در انتخابات 1400 اعلام کرده است، باز فعالان سیاسی و رسانه ای قانع نشده و این موضع گیری را صرفاً یک تاکتیک جدید برای کاهش هجم انتقاد و تخریب ها از سوی گروه های سیاسی همسو و نیز رقیب توصیف می کنند.

این ارزیابی تا حدودی می تواند درست باشد به ویژه به این دلیل که در نظرسنجی و ارزیابی های اولیه قالیباف از شانس نسبتاً بالایی برای پیروزی در انتخابات به نسبت بسیاری از نامزدها برخوردار است و به نظر نمی رسد او این بار این شانس را هدر دهد.

اما از آنسو نیز باید به این مهم اشاره کرد که در مقطع کنونی قالیباف گزینه اول و اصلی جریان اصولگرایی در افکار عمومی و نیز محافل سیاسی نیست و چه بسا با این رویه جدید شخص قالیباف و نزدیکان او با یک تیر دو نشان را مورد هدف قرار بدهند، اول اینکه از حجم انتقاد و تخریب ها بکاهند و شانس مطرح شدن به عنوان گزینه اصلی را بالا ببرند و از سویی نیز در صورت عدم انتخاب به عنوان گزینه اصلی از یک شکست دیگر در انتخاباتی دیگر فرار کنند.