روحالله حسینیان: عدم اطلاعرسانی دولت درباره افزیش قیمت بنزین بیاعتنایی به مردم بود
روحالله حسینیان گفت: در تمام دنیا رسم است که اگر مسئولان میخواهند طرحی در این ابعاد را اجرا کنند باید چندماه پیش از اجرا از طریق رسانهها ابعاد طرح را تشریح کنند. به نظر من شیوه عملکرد دولت در اجرای طرح افزایش قیمت بنزین نوعی بیاعتنایی به مردم بود و به مردم برخورد. ضرورت داشت که کارشناسهای متعدد روبهروی مردم مینشستند و موضوع را به صورت همهجانبه تشریح میکردند.
اعتراضهای بخشی از مردم به اجرای طرح افزایش قیمت بنزین و متعاقب آن بروز اغتشاشها و ناامنیهایی در کشور باعث شد تا این پرسش مطرح شود که اگر دولت برای اجرای این طرح اطلاعرسانی مناسبی میکرد و افکار عمومی به انحاء مختلف قانع میشد، آیا این میزان خسارت بر کشور تحمیل میشد و عناصر سوءاستفادهکننده میتوانستند امنیت مالی و جانی مردم را به خطر اندازند؟ روحالله حسینیان باور دارد که اصل طرح ایرادی نداشت اما در شیوه اجرای آن و عدم آگاهیبخشی به مردم انتقادهای مهمی به دولت وارد است.
برای بررسی بیشتر این موضوع نامهنیوز ساعتی را با این شخصیت سیاسی به گفتوگو نشست که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تصمیم اخیر دولت در افزایش قیمت بنزین حاشیههای زیادی را به همراه داشت؛ به نحوی که باعث بروز اعتراضات گسترده و البته سوءاستفاده برخی برای ایجاد ناامنیها و اغتشاشهایی شد. اجرای این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
من با اصل طرح اخیر دولت مخالف نیستم زیرا به هر حال اگر مردم میخواهند بنزین مصرف کنند باید مقداری از هزینههای تبدیل نفت خام به بنزین را پرداخت کنند تا دولت بتواند کار را پیش ببرد اما وقت و زمان نحوه اعلام آن مشکلاتی را ایجاد کرد. مردم هنوز در شوک سهبرابر شدن ارز بودند که ناگهان با افزایش قیمت بنزین مواجه شدند؛ به عبارت دیگر مردمی که تا امروز هم با گرانی و تورم دستوپنجه نرم میکنند و با سختی زندگی خود را میگذرانند یکشبه با بنزین سههزار تومانی روبهرو شدند. اجرای طرح دولت در این مقطع زمانی با شرایط اقتصادی اینروزهای کشور سازگار نبود. مسئولان باید میگذاشتند تا شوک گرانیهای پیشین فروکش کند و در اقتصاد نوعی توازن ایجاد شود سپس طرح اخیر را اجرا میکردند. از سوی دیگر در تمام دنیا رسم است که اگر مسئولان میخواهند طرحی در این ابعاد را اجرا کنند باید چندماه پیش از اجرا از طریق رسانهها ابعاد طرح را تشریح کنند؛ برای مثال با حضور کارشناسان مختصص میزگرد بگذارند و برنامههای توجیهی تولید کنند تا مردم قانع و از فوایدش آگاه شوند؛ نه آنکه ناگهان نیمهشب طرح را به اجرا بگذارند و مردم تا چشم باز میکنند ببینند که بنزین سهبرابر شده است. به نظر من شیوه عملکرد دولت نوعی بیاعتنایی به مردم بود و به مردم برخورد. تشریح و تبیین طرحی با این ابعاد این طور نیست که گاهبهگاه با یک نفر در خیابان مصاحبه کنند و او نیز بگوید که من موافق افزایش قیمت بنزین هستم زیرا یک لیتر بنزین از یک لیتر آب معدنی ارزانتر است! چنین رویهای هیچ تأثیری ندارد. ضرورت داشت که کارشناسهای متعدد روبهروی مردم مینشستند و موضوع را به صورت همهجانبه تشریح میکردند. نکته مهم دیگر این است که بچههای مذهبی از این اقدام دولت به دلیل آنکه شب تولد پیامبر معظم اسلام(ص) و امام صادق(ع) صورت گرفت، ناراحتند زیرا واقعا انتظار نمیرفت که شب تولد رئیس دین اسلام و رئیس مذهب تشیع به جای هدیه مردم را شوکزده کرد. در ابعاد بینالمللی هم اجرای این طرح در این مقطع پیامدهایی داشت. زیرا اعتراضها در شرایطی رخ داد که کشور ایران میزبان مهمانهایی از جهان اسلام بود. نخبگانی که به مرکز مقاومت کشورهای اسلامی آمده بودند و ایران را به عنوان مهمترین تکیهگاه میدیدند مشاهده کردند که مناقشاتی در کشور وجود دارد؛ بنابراین دولت به این پیامدهای جهانی هم بیتوجه بود.
دولتیها این موضوع را مطرح میکنند که این طرح میتواند به نفع طبقات مستضعف باشد. آیا این گزاره قابل پذیرش است؟
مردم حق دارند که از منابع کشور استفاده کنند اما واقعیت این است که عدهای بیش از حق خود استفاده میکنند و نباید اقشار آسیبپذیر و مستضعف هزینه استفاده مازاد افراد پرمصرف را پرداخت کنند. به نظر من باید برای فردی که روزی یا کمکروزی خود و خانوادهاش را با یک ماشین درمیآورد باید سهمیهای داشته باشد که اگر خواست بیش از آن سهیمه مصرف کند، قیمت بیشتری پرداخت کند؛ نه آنکه یک شیوه برای همه در نظر گرفته شود. بهنظر میرسد که میشد طرحی را اجرا کرد که بیشتر به عدالت نزدیک باشد.
اعتراضهای مردمی از مقطعی به بعد با حاشیههایی همراه شد؛ مشخصا از آشوبهایی سخن میگوییم که اقصینقاط ایران مشاهده شد. چه اتفاقی رخ داد که اعتراض به اغتشاش تغییر شکل داد؟
همواره افرادی هستند که میخواهند شرارت کنند و غوغا به راه اندازند و شورشهای خود را به جامعه تحمیل کنند. چنین عناصری از اعتراضهای مردم سوءاستفاده کردند و کشور را ناامن کردند. مردم باید حواسشان باشد که به چنین افرادی اجازه پیش روی ندهند و نیروهای نظامی و انتظامی هم تمام تلاششان را به کار بگیرند که با ایشان مقابله کنند زیرا اقدامات اشرار نتیجهای جز ضرر به اموال مردم و اموال عمومی ندارد.
آیا اعتراضهای بخشهایی از جامعه به تصمیم اخیر دولت میتواند باعث کاهش مشارکت در انتخابات مجلس شود؟ تأثیر رخدادهای اخیر بر انتخابات اسفندماه را چگونه میبینید؟
از سال92 تا کنون مردم ناراضیاند و نارضایتی عمومی به این چندماه و اتفاقات اخیر محدود نمیشود اما مردم سخن خود را میگویند، اعتراض میکنند و آنجایی که باید از حاکمیت دفاع کنند وارد عمل میشوند و انشالله یک انتخابات پرشور را شاهد خواهیم بود. مشارکت حداکثری هم برای دولت نیست بلکه به نفع خود مردم است زیرا این سالها نشان داد که باید افرادی انتخاب شوند که خود را خادم و به قول امام(ره) نوکر مردم میدانند و تا زمانی که افرادی که احساس مسئولیت نمیکنند و خود را طلبکار میدانند و بیتالمال را طعمهای برای خود میبینند روی کار آیند، وضع همین خواهد بود و مشکلات ادامه پیدا میکند. اگر مردم میخواهند که سرنوشتشان به دست خودشان تعیین شود باید در یک انتخابات معقول، افرادی شایسته را انتخاب کنند.
برخی باور دارند که بهدلیل حمایت اصلاحطلبان از حسن روحانی در دو انتخابات ریاستجمهوری سالهای 92 و 96 مسئولیت بخشی از ناکارآمدیهای دولت بر عهده اصلاحطلبان است. بهعنوان بحث پایانی بفرمایید که باتوجه به وضع موجود آیا سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات در انتخابات آینده کاهش مییابد؟
بههرحال بخشی از جامعه طرفدار اصلاحطلبان هستند و این واقعیت انکارناپذیر است اما بخشی اعظم جامعه نه طرفدار این جناح و نه طرفدار آن جناحاند. نمیخواهم بگویم آنها رأی خاکستری هستند زیرا استفاده از این ادبیات را توهین به مردم میدانم اما بههرحال این بخش مهم مردم به عمکلردها و برنامهها رأی میدهند و طبیعتا در ارزیابی خود بحثهای اقتصادی و معیشتی را لحاظ میکنند سپس رأی خود را به صندوق میاندازند.