پیش شرطهای جنگ اقتصادی با آمریکا
سخنان روز ۳۱ اردیبهشت ماه مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا و اعلام ۱۲ انتظار آمریکا از ایران، در کنار آن تاکید بر اعمال “سختترین تحریمهای تاریخ” علیه تهران این تصور را ایجاد کرده است که آمریکا وارد یک جنگ اقتصادی با ایران شده است. عدهای معتقدند که باید منتظر ماند و دید که منظور آمریکا از تحریمهای بی سابقه چیست و عدهای دیگر میگویند با توجه به شرایط و موقعیت ایران اعمال اینگونه تحریمها به سادگی نیست. با این حال به نظر میرسد راستی آزمایی تهدید پمپئو آنچنان اهمیتی ندارد، مهم این است که ایران در مقابل این تهدید چه اقدامات اقتصادی انجام خواهد داد.
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که ایران بیش از فشار خارجی از ناکارآمدی اقتصادی در داخل و تصمیم نادرست مسئولان رنج میبرد. آنها میگویند با این وضعیت حتی اگر هیچ مشکلی خارجی هم وجود نداشته باشد تحول عظیمی در اقتصاد رخ نخواهد داد.
اما وجود فشار خارجی در کنار ناکاآمدی داخلی و اتحاد این دو میتواند ضربه مهلک به اقتصاد ایران وارد سازد.
در شرایط کنونی اگر بپذیریم آمریکا به نوعی به ایران اعلان جنگ اقتصادی کرده است، سوال این است که ایران باید با آن چگونه روبه رو شود؛ و چه کارهایی را باید برای مقابله با آن انجام دهد.
در بعد دیپلماتیک آن ایران در تلاش است که بتواند از موقعیت کنونی استفاده کند و با مذاکره با اروپا حداقل برجام را بدون آمریکا و با دیگر کشورها ادامه دهد. اتحادیه اروپا نیز در این باره اشتیاق بالایی از خود نشان داده، اما شروط خاصی هم دارد. اتحادیه اروپا معتقد است که ایران باید درباره منطقه و بحث موشکی وارد مذاکره شود.
طرح اتحادیه اروپا این است که به جای شرکتها اقتصادی بزرگ، بنگاههای کوچک را به حضور در ایران ترغیب کند. طرحی که به اعتقاد برخی اقتصاد دانان میتواند موفقیت آمیز هم باشد.
موسی غنی نژاد اقتصاددان در این باره معتقد است: «این روش واقعبینانه و کاملا عملی است، اما موفقیت آن علاوهبر تدابیر کارسازی که اروپاییان باید اتخاذ کنند، بستگی به شرایط اقتصادی داخل کشور ما نیز دارد؛ بنابراین مسوولان ایرانی برای حفظ برجام و استفاده از منافع اقتصادی و سیاسی آن در دو عرصه باید تلاش کنند: یکی دیپلماسی برای وادار کردن اروپاییان و دیگر اعضای توافق هستهای بهمنظور انجام تعهداتشان بهمنظور تامین منافع اقتصادی ایران و دیگری ایجاد فضای کسبوکار مناسب در داخل کشور بهمنظور فراهم آوردن شرایط لازم برای جذب سرمایهگذاری خارجی. با توجه به تجربه و مهارت مسوولان دیپلماسی کشورمان و نیز اراده و علاقه دیگر اعضای برجام برای حفظ این توافق، موفقیت در این عرضه دور از دسترس بهنظر نمیآید. اما درخصوص اصلاح شرایط داخلی جای تامل بیشتری است که باید دقیقا مورد موشکافی قرار گیرد.»
او افزود: «واقعیت این است که دولت تدبیر و امید پس از کسب موفقیت تحسینبرانگیز در مذاکرات هستهای، در عرصه اصلاحات اقتصادی داخلی دچار بیعملی و اشتباهات تاسفباری شد. در شرایطی که کاروانهای هیاتهای اقتصادی و تجاری خارجی برای بررسی شرایط و مذاکره با همتایان داخلی وارد ایران میشدند عملا هیچ اقدامی از سوی دولتیان برای بهبود فضای کسبوکار داخلی و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی صورت نگرفت.»
غنی نژاد به سنگ اندازی شبه دولتیها نیز اشاره کرد و گفت: “بسیاری از مدیران بنگاههای دولتی و شبهدولتی به هر طریق ممکن بر سر راه سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور سنگاندازی میکنند؛ چراکه فعالیت بنگاههای رقیب خارجی در ایران، ویژهخواری ناشی از شرایط انحصاری یا شبه انحصاری آنها را بهخطر میاندازد و ناکارآمدی مزمن و اسفناکشان را برملا میسازد. ”
این اقتصاددان برجسته معتقد است: «در شرایطی که عقل حکم میکند فضای کسبوکار آزادتر و بازتر باشد تا سرمایهگذاری و اقتصاد ملی رونق بگیرد عملا مسوولان اقتصادی در جهت محدودتر و بستهتر کردن فضای کسبوکار گام نهادهاند. در چنین شرایطی که سرمایهگذاران داخلی دیگر هیچ انگیزهای برای سرمایهگذاری بیشتر ندارند چگونه میتوان انتظار داشت سرمایهگذاران خارجی وارد این بازار شوند؟ آیا وقت آن نرسیده با اتخاذ تدبیر اقتصادی جدی و سازگار با منطق علمی، اقتصاد ملی را از دست دیوانسالاران تنگنظر و مدیران دولتی و شبهدولتی ویژهخوار که آن را به گروگان گرفتهاند، رها ساخت؟»
به این ترتیب غنی نژاد به نوعی پیش شرطهایی داخلی برای مقابله با وضعیت موجود و فشارهای اقتصادی آمریکا مطرح میکند. اما این همه پیش شرطها نیستند. در حوزههای تصمیم گیری و قانونگذاری نیز باید تغییرات جدی صورت گیرد.
مهدی پازوکی تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت و گویی با فرارو در این باره اظهار کرد: «به نظر من ۲۰ درصد مشکلات اقتصادی ایران به تحریمها باز میگردد و در نتیجه برجام میتواند به بهبود آن کمک کند. ۸۰ درصد مشکلات اقتصادی کشور به مدیریت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باز میگردد. ما باید با برخوردهای کارشناسی و علمی به حل معضلات اقتصادی اجتماعی کشور بپردازیم.»
او افزود: «با این حال ایران باید دیپلماسی اقتصادی فعالی را آغاز کند. روابط مناسبی با کشورهای اروپایی و آسیایی از جمله کره، ژاپن، هند و … برقرار کند. درست است که آمریکا بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است و در حال حاضر به مقابله آشکار با ایران میپردازد. اما در دنیا گوشهای شنوایی هم وجود دارد که سعی میکند در مقابل آمریکا بایستد. مثلا وزیر دارایی فرانسه نوکر آمریکا نیست، نوکر منافع ملی فرانسه است.»
به گفته پازوکی ” انتقاد مهمی که به آقای روحانی وجود دارد این است که به جز برجام سیاست خارجی فعالی نداشته است، حداقل در زمینه اقتصاد اینگونه بوده است. این در حالی است که ولیعهد عربستان سعودی ۲۱ روز در فروردین ماه ایالت به ایالت آمریکا را زیر پا گذاشت. از آنجا وارد پاریس شد و از پاریس به آلمان رفت. از طرف دیگر وزیر خارجه عربستان همزمان به استرالیا، ژاپن و شرق آسیا سفر کرد. این سفرها برای امتیاز دادن به کشورهایی بود که با ایران مراودات تجاری دارند. این سفرها برای تحت فشار قرار دادن شرکای تجاری ایران بود. اما ایران چه کرد؟ ”
این تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است: «ما در حال حاضر به شدت به لابی گری نیاز داریم. ما باید سعی کنیم منافع ملی را در نظر بگیریم. معتقدم باید بخشی از سفرای کشور تغییر کنند و از افراد صاحب نام، دانشمند و کارکشته استفاده کرد تا بهتر منافع ملی را محقق کنند. سفرای ما باید مراودات اقتصادی را هدایت کنند، ماموریتی که تاکنون در این دولت موفقیت آمیز اجرا نشده است.»
او در ادامه به مشکلات داخلی کشور اشاره کرد و تاکید کرد در وضعیت پیچیده کنونی باید به حل این مسائل توجه کرد. مسائلی که بیشتر در حوزه قانونگذاری و تصمیمی گیری قرار دارد.
پازوکی گفت: «در همین قانون بودجه سال ۹۷ مجلس شورای اسلامی تعهدهای تازه برای دولت ایجاد کرده است. این نشان میدهد که این مجلس اصلا به وضعیت و موقعیت کنونی کشور توجه ندارد. مجلس بودجه عمرانی کشور را دو هزار میلیارد تومان افزایش داده است و از طرف دیگر بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان پروژه جدید را کلید زده و به دولت تحمیل کرده است. این نشان میدهد کمیسیون برنامه و بودجه متوجه منافع ملی کشور نیست.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی تصریح کرد “افزایش شدید مخارج دولت در بودجه ۹۷ دیگر ارتباطی با آمریکا و تحریمها و برجام ندارد. مشکل اصلی اقتصاد ایران در حال حاضر این است که انضباط مالی در سند بودجه وجود ندارد و بودجههای بدون حساب و کتاب به بخشهای مختلف در کشور داده میشود. ”
او افزود: «خواهش میکنم آقای تاجگردون پاسخ دهند که چگونه است که هنوز جاده تهران هراز ۳۰ سال است هنوز ساخته نشده است، اما مجلس حالا آمده برقی کردن راه آهن تهران – هراز را در دستور کار قرار داده است. همین یعنی بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان هزینه برای دولت. کدام عقل اقتصادی میگوید در این شرایط طرحهای عمرانی جدید به دولت تحمیل شود. در بخش راه و ترابری مخصوصا راه آهن حدود ۵۰ پروژه جدید و یا تکمیلی ارائه کرده اند. مثلا راه آهن تهران- اصفهان بوده، اهواز هم به آن اضافه کرده اند. همین تغییرات کوچک یعنی ایجاد صدها میلیارد تومان هزینه برای دولت.»
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: «این مجلس اگر، ملی میاندیشید باید یارانهها را حذف میکرد. دولت به ۹۶ درصد مردم یارانه میدهد. دولت مجبور است بودجه جاری خود را بدهد و ۱۰۰ درصد آن تحقق پیدا میکند، اما در بودجه عمرانی زیر ۵۰ درصد بودجه تحقق مییابد.»
این اقتصاد دان تاکید کرد: «ما باید بپذیریم که نسبت به ۵ سال گذشته قیمت بنزین بیش از ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است. در چند سال گذشته قیمت بنزین هیچ تغییری نکرده است، اما تورم سالانه ۱۰ درصد افزایش داشته است. اگر اقتصادی عمل میشد حداقل بنزین از ۱۰۰۰ تومان به ۱۴۰۰ تومان میرسید.»
پازوکی گفت: «با سیاست سرکوب قیمتها نمیشود استقلال اقتصادی به دست آورد و مانع افزایش تورم شد. ما قیمت واقعی ارز را باید ثابت نگه داریم، نه قیمت اسمی آن را. اشتباه دولتها این است که میخواهند با ثابت نگه داشتن قیمت اسمی با تورم مبارزه کنند که این در واقع سرکوب قیمت هاست و عملی ضد تولید و ضد منافع ملی است. ما باید با قیمتهای واقعی به ثبات برسیم نه با قیمتهای اسمی.»
او با اشاره به تصمیم گیریهای غلط در حوزه کار اظهار کرد: «در بحران بیکاری که کشور دامن گیر آن است، مجلس تصمیم گرفته که برخی از بازنشستگان میتوانند پس از دوران بازنشستگای نیز کار کنند. یعنی طرف بازنشسته شده، ماهی ۵ میلیون حقوق میگیرد، ۳۰۰ میلیون پاداش گرفته است و حالا مجلس تبصره گذاشته است که این فرد میتواند به سر کار باز گردد. این است که میگوید ایثارگران میتوانند پس از بازنشستگی به سر کار برگردند.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی افزود که موادر اینچنینی بسیار زیاد است، بنابراین معتقدن که دولت و حاکمیت باید پیش از هرکاری روندها را اصلاح کنند و اصلاحات اقتصادی در کشور را آغاز نماید.