طلوع دوباره یک زندگی؛ اولین بیمار تراشه مغزی «نورالینک» پس از ۱۸ ماه از تحول شگفت‌انگیز خود می‌گوید

    کد خبر :1167335
اولین بیمار تراشه مغزی «نورالینک»

بازتابدر دنیای فناوری، گاهی اوقات داستان‌هایی رخ می‌دهند که مرز بین واقعیت و علم‌تخیلی را محو می‌کنند. داستان «نولان آرباو»، اولین انسانی که تراشه مغزی شرکت «نورالینک» را دریافت کرد، یکی از همین روایت‌های شگفت‌انگیز است. هجده ماه پس از آن عمل جراحی تاریخی، او نه تنها به نمادی از امید تبدیل شده، بلکه پنجره‌ای به سوی آینده‌ای گشوده که در آن فکر به فرمان تبدیل می‌شود.

همه چیز از یک حادثه غم‌انگیز در سال ۲۰۱۶ آغاز شد. نولان آرباو که تنها ۲۹ سال داشت، در پی یک شیرجه در آب‌های کم‌عمق، از ناحیه شانه به پایین فلج شد. در یک لحظه، دنیای پرتحرک و پویای او به یک زندگی ساکن و وابسته تبدیل گشت. سال‌ها گذشت و نولان، مانند بسیاری از افراد مبتلا به فلج چهاراندام، روزهای خود را در «تاریکی بی‌معنایی» سپری می‌کرد؛ تا اینکه نام شرکت «نورالینک» به زندگی او راه یافت.

جراحی که همه چیز را تغییر داد

در یک صبح به یاد ماندنی، تیمی از جراحان در «مؤسسه عصب‌شناسی بارو» در فینیکس، میزبان نولان بودند. در یک عمل ظریف و پیچیده که تنها دو ساعت به طول انجامید، یک ربات جراح، هزاران رشته الکترودی نازکتر از موی انسان را در «قشر حرکتی» مغز نولان کار گذاشت. این رشته‌ها به یک تراشه به اندازه یک سکه متصل بودند که مانند یک مترجم فوق‌العاده پیشرفته عمل می‌کرد: سیگنال‌های عصبی مغز نولان را می‌گرفت و آن‌ها را به دستوراتی دیجیتال ترجمه می‌کرد.

بازیابی استقلال با نیروی فکر

نتایج این پیوند شگفت‌انگیز، خیلی زود خود را نشان داد. امروز، زندگی نولان آرباو به کلی دگرگون شده است. او اکنون می‌تواند کارهایی را انجام دهد که سال‌ها برایش تنها یک رؤیا بودند:

  • اتصال دیجیتال: او تنها با فکر کردن، در اینترنت جست‌و‌جو می‌کند، صفحات را اسکرول می‌کند و ایمیل‌هایش را می‌خواند.

  • سرگرمی و بازی: یکی از تاثیرگذارترین لحظات برای او، زمانی بود که توانست برای اولین بار پس از سال‌ها، بازی مورد علاقه‌اش، «Mario Kart» را با نیروی ذهن خود کنترل کند.

  • خانه هوشمند: اکنون او درها و دستگاه‌های هوشمند خانه‌اش را تنها با اراده یک فکر باز می‌کند و می‌بندد.

  • تحصیل و دانش: این تراشه به او امکان داده تا بار دیگر به دانشگاه بازگردد و به طور جدی به مطالعه «علوم اعصاب» بپردازد؛ همان علمی که به زندگی او معنا بخشیده است.

نولان درباره این تجربه می‌گوید: «این تراشه مانند یک عضوی جدید از بدن من است. گاهی نیاز به شارژ دارد، اما در ازای آن، استقلال و کنترلی به من بازگردانده که ارزش همه چیز را دارد.»

کشف دوباره هدف و رسالت شخصی

پیش از دریافت تراشه، روزهای نولان کند و فاقد جهت‌گیری مشخصی سپری می‌شد. اما اکنون، او گاهی تا ۱۰ ساعت در روز از این فناوری استفاده می‌کند تا نه تنها زندگی شخصی‌اش را مدیریت کند، بلکه برای آینده‌ای جدید برنامه‌ریزی نماید. او اکنون یک دانشجوی پرانگیزه و یک سخنران انگیزشی است که داستان خود را برای همه در سراسر جهان بازگو می‌کند.

نولان در یکی از سخنرانی‌هایش تأکید کرد: «این داستان، تنها درباره یک فناوری پیشرفته نیست. این داستان، درباره پیروزی روح انسان و اراده برای زندگی است. فناوری تنها یک ابزار بود، اما اراده من برای تغییر بود که معجزه را رقم زد.»

سایه سنگین اولین بودن: فشارها و چالش‌ها

هر پیشگامی، بهایی برای بودن در خط مقدم می‌پردازد و نولان نیز از این قاعده مستثنی نبود. شهرت ناگهانی، او را در معرض توجه شدید رسانه‌ها و متأسفانه، آزار و اذیت‌های آنلاین قرار داد. در یک واقعه ترسناک، یک «حملات سوات» (Swatting) باعث شد تا واحدهای پلیس با تصور یک وضعیت اضطراری، به خانه او یورش ببرند.

با این حال، او با شجاعت و تعهد کم‌نظیری، به عنوان یک حامی مستقل و غیروابسته به نورالینک، به انتشار پیام امید خود ادامه می‌دهد. او از طریق سخنرانی‌هایش امرار معاش می‌کند و ثابت کرده که فناوری می‌تواند نه تنها استقلال فیزیکی، بلکه کرامت و اختیار انسانی را نیز بازگرداند.

چشم‌انداز آینده: فراتر از یک درمان

داستان نولان، تنها نوک کوه یخ از تحولی عظیم است. نورالینک، با آرمان‌های بلندپروازانه بنیان‌گذارش، «ایلان ماسک»، قصد دارد مرز بین مغز انسان و ماشین را از بین ببرد. اهداف آینده این فناوری شامل کمک به افراد مبتلا به نابینایی، بازیابی قدرت تحرک کامل از طریق اسکلت‌های بیرونی، و حتی بازگرداندن قدرت تکلم به افرادی است که توانایی خود را از دست داده‌اند.

اگرچه چالش‌هایی مانند بهبود عمر باتری و دقت سیگنال‌ها هنوز وجود دارد، اما موفقیت نولان به وضوح ثابت کرده که این آینده نه تنها ممکن، بلکه در حال وقوع است.

آیا شما هم این تراشه را می‌پذیرفتید؟

داستان نولان، ما را با پرسش‌های فلسفی عمیقی روبرو می‌سازد:
آیا حاضرید مغز شما به یک ماشین متصل شود تا توانایی‌های از دست رفته‌تان را بازگرداند؟
مرز بین انسان و ماشین در کجا تعریف می‌شود؟
آیا این فناوری، گام بعدی در تکامل انسان است؟

این سوالات، پاسخ ساده‌ای ندارند، اما اکنون زمان مناسبی است تا ما به عنوان یک جامعه جهانی، درباره آینده‌ای که می‌سازیم، گفت‌وگو کنیم.

نظر شما چیست؟ آیا برای بازیابی بخشی از توانایی‌های خود، حاضر به دریافت یک تراشه مغزی بودید؟ دیدگاه‌های خود را با ما به اشتراک بگذارید.

منبع valleyvanguardonline

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید