تغییر ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی به نفع ترکیه و ضرر ایران/ آیا ایران چاره‌ای جز پذیرش ژئوپلیتیک جدید قفقاز جنوبی دارد؟

  • سیاسی
  • دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۳۷
    کد خبر :774299

با آتش‌بس و پایان جنگ میان آذربایجان و ارمنستان، قفقاز جنوبی با ژئوپلیتیک جدیدی روبه‌رو شده است؛ ناتوانی تهران در ایفای نقش در فرایند آتش‌بس و توافقات پس از آن سبب شده است تا چالش‌های جدید برای تهران شکل بگیرد. این چالش‌ها چیست و تهران چگونه با آن‌ها برخورد خواهد کرد؟

 بازتاب؛ آرش صفار– وبسایت خبری-تحلیلی «العربیه الجدید»، در یادداشتی با عنوان «خیزش ترکیه و افول ایران در قفقاز جنوبی» به بررسی پیامدهای جنگ اخیر قره‌باغ پرداخته است.

به باور نویسنده یادداشت العربیه الجدید، اگرچه امضای توافق آتش‌بس در نوامبر گذشته به مرحله فعال منازعه پایان داده، اما به افزایش تنش‌ها میان ترکیه، روسیه و ایران کمک کرده است.

به باور «فواد شهبازف»، نویسنده یادداشت، تقابل آنکارا-مسکو که منجر به تغییر موازنه منطقه‌ای در مرزهای جنوبی روسیه شده است را می‌توان در امتداد رقابت دو کشور در سوریه و لیبی مورد توجه قرار داد؛ با این وجود مداخله فعال ترکیه در جنگ اخیر قره‌باغ علاوه بر مسکو، برای تهران نیز دارای پیامدهای مهمی است.

نویسنده به این موضوع اشاره می‌کند در بازه ژانویه 2019 تا ژانویه 2020، واردات تسلیحات آذربایجان از ترکیه حدود 40 درصد افزایش یافته بود؛ به علاوه در جریان جنگ ترکیه با فروش 6 فروند پهپاد «بیرقدار» و موشک‌های نقطه‌زن به باکو، نقش برجسته‌ای در پیروزی نظامی جمهوری آذربایجان ایفا کرد؛ این در حالی است که از نظر تهران جنگ اخیر در بدترین زمان ممکن روی داد؛ چرا که تحریم‌های اقتصادی شدید آمریکا علیه ایران و درگیری در منازعات خاورمیانه، توان مانور تهران را به شدت محدود کرده است.

به ادعای نویسنده یادداشت العربیه الجدید، ایران بر خلاف رقیب منطقه‌ای خود، موضع بی‌طرفی اتخاذ کرد و به طور مکرر پیشنهاد میانجی‌گری میان دو طرف را مطرح کرد. با توسعه درگیری‌ها به پشت مرزهای ایران، تهران طرح صلح خود را ارائه کرد؛ ناتوانی ایران برای ایجاد هر گونه تفاهم میان باکو و ایروان نشان داد که ایران در این جنگ، فاکتور بی‌اهمیتی است؛ به باور نویسنده دلیل ایران درگیری در منطقه عربی و فرسایش نفوذ ایران در قفقاز بوده است.

از سوی دیگر، تهران در موقعیتی قرار نداشت که یک میانجی بی‌طرف باشد؛ ادعا و اتهام ارسال سلاح از داخل ایران به ارمنستان، علاوه بر افزایش فشارهای داخلی بر تهران برای بستن مرزهای خود با ارمنستان، سبب ناخشنودی و بدبینی باکو شد.

مواضع مقام‌های ایرانی از جمله رئیس‌جمهور، وزیر خارجه و مشاور رهبر ایران در مورد ضرورت احترام به تمامیت ارضی آذربایجان و لزوم خروج نیروهای ارمنستان از مناطق اشغالی، تغییری در رویکرد بدبینانه باکو ایجاد نکرد.

در پایان درگیری‌های نظامی، طرح آتش‌بس روسیه چالش‌های جدید و مهمی همچون بازگشت باکو به مرزهای ایران را برای ایران در پی داشته است؛ موضوعی که بالقوه با تهدیدهایی برای امنیت ملی ایران همراه شده است.

از سوی دیگر، افزایش نفوذ ترکیه در منطقه و تلاش‌های حزب عدالت و توسعه برای افزایش نفوذ در میان جمهوری‌های ترک زبان سابق اتحاد شوروی، برای ایران نگران‌کننده است.

موضوع دیگر که مشکل مهمی برای تهران محسوب می‌شود، ایجاد کریدور جدید در مرزهای ایران است که باکو را نخجوان و ترکیه متصل و عملا ارتباط باکو و آنکارا را از ایران بی‌نیاز می‌کند. توافق باکو و آنکارا برای ساخت یک خط لوله که گاز آذربایجان را از مسیر نخجوان به ترکیه می‌رساند، نخستین پیامد این کریدور جدید برای ایران است و می‌تواند ایران از درآمد قابل توجهی محروم کند.

به باور شهبازف، جنگ اخیر قره‌باغ واقعیت‌های ژئوپلیتیک جدیدی را شکل داده است که ایران نمی‌تواند آن‌ها نادیده بگیرد؛ تقویت پیوندهای ترکیه-آذربایجان و همکاری‌های نظامی اسرائیل-آذربایجان، مرز مشترک طولانی‌تر با باکو و استقرار نیروهای نظامی روس در 100 کیلومتری مرز ایران، موضوعاتی نیستند که تهران قادر باشد چشم بر آن‌ها ببندد.

نویسنده، یادداشت خود را اینگونه جمع‌بندی می‌کند که اگرچه تهران و مسکو از روابط خوبی برخوردار هستند، تهران در افزایش اهرم‌های خود در قفقاز جنوبی ناموفق بوده است و مسکو توانسته است منطقه را بر اساس منافع خود شکل دهد. از سوی دیگر مشخص نیست که در آینده نزدیک، روابط تهران و باکو چگونه سازمان خواهد یافت؛ به نظر نویسنده، در کوتاه مدت ایران چاره‌ای جز پذیرش ژئوپلیتیک جدید منطقه و ایجاد روابطی نزدیک‌تر با باکو، آنکارا و مسکو ندارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید