ماجرای پلاسما فروشی در ایران/مهم ترین چالش اهدا داوطلبانه پلاسما

    کد خبر :720620

چند سال است که بخش خصوصی با همکاری تأمین اجتماعی به جمع‌آوری پلاسما در کشور فعالیت دارد. به رغم اینکه شرکت‌های جمع آوری کننده پلاسما در کشور هر سال وعده تأسیس کارخانه تولید داروهای مشتق از پلاسما را می‌دهند اما ایران هنوز به جرگه تولیدکنندگان داروهای مشتق از پلاسما نپیوسته است.

محمود هادی پور داروساز و کارشناس پلاسما، در گفتگو با مهر، نسبت به سیاست پلاسمایی ایران انتقاد کرد و گفت: این سیاست از ابتدا بر مبنای غلطی بنیان نهاده شد. زیرا در جهان، کشورها از دو مقوله سیاست اقتصادی و سیاست سلامت محور، تبعیت و پیروی می‌کنند.

وی افزود: الگوی سیاست اقتصادی پلاسما بر مبنای تولید دارو است و اگر ظرفیت تولید ایجاد شده در یک کشور بیش از پلاسمای جمع‌آوری شده از طریق داوطلبانه باشد، به شرکت‌ها اجازه می‌دهند که پلاسما را از طریق پرداخت پول با در نظر گرفتن ضوابطی جمع‌آوری کنند تا ظرفیت تولید به دلیل کمبود ماده اولیه معطل نماند. اما اولویت همیشه با سلامت است.

هادی پور ادامه داد: سازمان‌های بین‌المللی مهم مانند سازمان بهداشت جهانی یا انجمن بین المللی انتقال خون به دلیل خطر انتقال بیماری‌های نوظهور از طریق پلاسما پولی بر داوطلبانه بودن اهدا اعم از خون، پلاسما، سلول‌های بنیادی و عضو تأکید دارند.

این کارشناس داروسازی جامعه نگر، معتقد است که حتی در کشورهای واجد صنعت تولید داروهای پلاسمایی اولویت با پلاسمای داوطلبانه است. به عنوان مثال یک شرکت دولتی در هلند یکی از شرکت‌های بزرگ جهان است و واجد بخشی در بلژیک به نام کاف (CAF) است.

وی افزود: پلاسمای جمع‌آوری شده از طریق پولی در ایران برای استحصال به این بخش ارسال می‌شد ولی در خود کشور هلند جمع‌آوری پلاسما به طریق پولی جایز نیست. مشخص است که سیاست‌گذار هلندی تلاش می‌کند به رغم حفظ صنعت پلاسمایی خود، داروی مورد نیاز جامعه اش را از طریق پلاسمای داوطلبانه تهیه کند. همین موضوع در مورد شرکت بزرگ اسپانیایی صادق است. به رغم اینکه صاحبان این غول پلاسمایی جهان از نفوذ سیاسی بالایی در کشور خود برخوردارند و در جمع آوری پلاسما پولی در آمریکا بسیار موفق بوده‌اند، موفق به کسب مجوز جمع آوری پلاسما با پرداخت پول در اسپانیا نشده‌اند.

هادی پور در خصوص تأکید موافقان جمع‌آوری پلاسما پولی بر مثال آمریکا، گفت: شکی نیست که آمریکا پیشتاز جمع‌آوری پلاسما پولی در جهان است ولی تفکر اقتصادی در آمریکا حتی قابل تعمیم به کشورهای صنعتی و توسعه یافته نیست چه برسد به ایران. در آمریکا بخش خصوصی مقدس است و این تقدس ریشه در اندیشه بنیانگذاران جامعه آمریکا دارد. بنابراین افزایش ثروت حد و حصر سلامت را نمی‌پذیرد. به همین دلیل مثلاً وقتی کانادا قیمت داروها در کشورهای دیگر را در کمیته حق مؤلف و مخترع مبنا قرار می‌دهد دو کشور آمریکا و سوئیس را از جدول حذف می‌کند. حتی با فرض قابل تعمیم بودن الگوی آمریکایی به سایر کشورها، باز هم آمریکا در زمره کشورهایی است که واجد صنعت پلاسما است و به اندازه توفیق در جمع‌آوری پلاسما در تولید داروهای مشتق از پلاسما نیز به موفقیت دست یافته است. یعنی در آمریکا پلاسما برای مصرف در خطوط تولید داروی پلاسمایی جمع آوری می‌شود و داشتن صنعت پلاسما شرط لازم برای جمع آوری پلاسما پولی است. هرچند در خود آمریکا هم فریادهای مخالفی وجود دارد که پرداخت پول به اهداکنندگان مکزیکی در شهرهای مرزی را به باد انتقاد می‌گیرند.

این داروساز اضافه کرد: در کشورهای در حال توسعه دو تجربه مشهود از پلاسما پولی وجود دارد که هم در چین هم در روسیه تجارب ناموفق و زیان آوری بوده‌اند. همچنین نگرانی در زمینه گسترش پلاسما پولی تنها به مسئله خطر بیماری‌های نوظهور خلاصه نمی‌شود. بسیاری از کشورها مانند فرانسه و کانادا نگرانند که پلاسما پولی بر انگیزه مشارکت در اهدای داوطلبانه در کشور اثر منفی داشته باشد. تجربه آمریکا ثابت کرده است که به دلیل گسترش پلاسمای پولی رغبت جوانان به اهدای داوطلبانه خون به شدت کاهش یافته است.

وی ادامه داد: ایران از جمله کشورهایی است که سرمایه اجتماعی بسیار محدود دارد، جذب جوانان به اهدا خون به کندی انجام می‌شود و جمعیت اهداکنندگان مستمر بیشتر ناشی از حس همبستگی دوران جنگ بوده است. به همین دلایل پلاسما پولی می‌تواند بر آینده اهدای داوطلبانه در کشور سایه منفی بیاندازد، در مقابل نگرانی افرادی که می‌گویند حذف پلاسما پولی در مدیریت قبلی سازمان انتقال خون موجب کاهش دسترسی بیماران به داروهای مشتق از پلاسما شده است.

این داروساز گفت: این حرف‌ها اساساً جنبه منطقی نداشت و با واقعیت فاصله زیادی دارد. جمع آوری پلاسما از طریق فرزیس در دنیای مدرن از وظایف سازمان‌های انتقال خون است. اتفاقاً همان‌هایی که می‌گفتند پلاسما فرزیس وظیفه سازمان انتقال خون نیست و راه اندازی مراکز جامع خارج از وظایف فطری این سازمان بوده، در کوتاه مدت همه مراکز جامع سازمان و پلاسما فرزیس آن را با استناد به اساسنامه سازمان انتقال خون در پاندمی کرونا بازگشایی کردند و در این میان رسانه و سازمان مردم نهادی که تعطیلی پلاسما فرزیس سازمان را به عنوان «پایان یک سیاست غلط» جشن گرفته بودند، در مقابل این چرخش ۱۸۰ درجه‌ای روزه سکوت گرفته‌اند.

وی افزود: در سال پایانی مدیریت قبلی انتقال خون بر مبنای اولویت اهدای داوطلبانه ۴۲۰ هزار لیتر پلاسما در کشور تولید شد که ۳۵۰ هزار لیتر آن برای استحصال به اروپا ارسال شد. این نشان می‌دهد که پلاسما تولید شده در کشور فراتر از توان قرارداد استحصال بوده است. از سوی دیگر کانون حمایتی که به تأثیر سیاست محدود کردن (نه از بین بردن) پلاسما پولی به دسترسی به فاکتور پلاسمایی اشاره می‌کرد، متأسفانه عامدانه یا به دلیل فقر اطلاعات از وجود نزدیک به ۱۷۰ هزار فاکتور ۸ پلاسمایی در کشور در همان زمان مصاحبه خبر نداد. این فاکتورها هنوز موجود است و توزیع نشده‌اند.

هادی پور گفت: واقعیت را آن منتقد در مصاحبه بعدی با رسانه‌ها بیان کرد که حمایت دولت از فاکتور ۸ نوترکیب داخلی موجب کاهش دسترسی به فاکتورهای مشتق از پلاسما شده است و ارتباطی به سیاست انتقال خون نداشت. هرچند معلوم نشد چرا چند سال چشم بر ایرادات مربوط به کارآزمایی بالینی فاکتور نوترکیب بسته بود. جالب اینجاست که میزان تولید و واردات فاکتور ۸ در کشور، به رغم مشکلات ناشی از کمبود ارز برای گروه‌های دیگر بیماران خاص، آنقدر خوب بود که اکنون برخی از مسئولان مرتبط با درمان هموفیلی نگران هستند که تاریخ انقضا تعدادی از این فاکتورها به سر رسد.

وی افزود: واقعیت اینجاست که انتقادها در بستری علمی انجام نشد و بیشتر از قواعد کف خیابانی و پشت پرده پیروی کرد، و گرنه سیاست کنترل پلاسما پولی و ارتقای پلاسما داوطلبانه در کشور، سیاست درستی بود که در یک فضای شفاف و بر مدار نقد علمی باید از همه ارکان از جمله حامیان بیماران، پزشکان و راهبردسازان سلامت حمایت می‌شد. کشوری مانند ایران با سرمایه اجتماعی محدود توان تخریب همین سرمایه را ندارد و نمی‌توان به صرف سود عده‌ای قلیل فردای انتقال خون داوطلبانه و سلامت نیازمندان به خون را به خطر افکند.

هادی پور ادامه داد: آنچه در کشور انجام می‌شود نه سیاست اقتصادی است و نه سیاست سلامت محور است. اگر راهبرد منطقی در نظر گرفته شود و از شعار و هیاهو اجتناب شود، ایران توان تبدیل شدن به قطب تولید داروهای پلاسمایی را ندارد و با همه تبلیغات و وعده‌های منتشر شده، ظرفیت کارخانه تولید داروهای پلاسمایی در شرف تأسیس در کشور حدود ۱۵۰ هزار لیتر است. از سوی دیگر برای رفع نیازهای بیماران با مدیریت درست مصرف می‌توان به پلاسما داوطلبانه متکی بود و نیاز نیست خطرات پلاسما پولی و خطر تقلیل سرمایه اجتماعی داوطلب اهدا را به جان بخریم.

وی افزود: نظام سلامت باید خود را مکلف به حمایت از مصارف تأیید شده داروهای مشتق از پلاسما بداند و مصرف این داروها را در ضوابط علمی و مشخص مدیریت کند. وضعیت پلاسما در ایران مصداق آن ضرب‌المثل معروف «هم پیاز را خورد، هم فلک شد و هم پول داد»، است. جامعه و اقتصاد ملی از مزایای صنعت پلاسما هیچ بهره‌ای نمی‌برد ولی عوارض پلاسما پولی را تمام و کمال به دوش می‌کشد.

این داروساز، مهم‌ترین چالش اهدا داوطلبانه پلاسما در کشور را عدم شفافیت در بازاریابی شرکت‌های دارویی دانست و گفت: عجیب است که در دوره‌ای که سیاست تصمیم گیری در اتاق شیشه‌ای تبلیغ می‌شود، هیچکس مایل نیست بداند شرکت‌های دارویی چگونه و بر چه اساسی بازاریابی می‌کنند. ارتباط مستقیم بیماران مصرف کننده دارو و شرکت‌های تولید کننده در دنیا محدود شده است، ولی در ایران استخدام عضو هیئت مدیره انجمن حامی بیماران توسط شرکت دارویی انجام می‌شود. برخی از مشاوران و شخصیت‌های علمی که در راهبردسازی‌های سلامت کشور دعوت می‌شوند به عنوان مشاور علمی با شرکت‌های دارویی همکاری می‌کنند.

هادی پور در پایان افزود: از عجایب روزگار است که منفعت برندگان تولید یا واردات دارو، تحت عناوین علمی مصاحبه می‌کنند، بدون اینکه جامعه از واقعیت‌های گردش مالی سلامت آگاه باشد. بنابراین در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت که راهبردها بر اساس منافع عام جامعه باشد و متولیان حقوق بیمار تنها منافع بیماران را در نظر بگیرند. برای نگارش راهبرد سالم در زمینه مصرف و تولید دارو و پلاسما لازم است قبل از هر چیز نور شفافیت بر بازاریابی و سهامداری شرکت‌های دارویی افکنده شود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید