معرفی رمان طنز یادداشت های یک دیوانه

در بین بیشتر افراد یک تصور غلط وجود دارد که خندیدن به کتاب کار درستی نیست . اما خندیدن به فیلم و برنامه های تلوزیونی مشکلی ندارد .

شاید عقیده ی افراد این باشد که جایگاه کتاب مقدس است و کتاب خواندن کار معنوی به شمار می رود ، اما اگر شما نیز به این موضوع معتقد هستید به دلیل این است که تاکنون کتاب های مناسب نخوانده اید .

مطالعه ی کتاب های خنده دار موجب می شود که خنده بر لب های شما بیاید و شاد و سرحال شوید .

خواندن کتاب های خنده دار یکی از بهترین لذت های زندگی است اما پیدا کردن کتاب های خنده دار خارجی شاید کار راحتی نباشد اما نگران نباشید در ادامه به معرفی چند کتاب طنز خارجی می پردازیم با ما همراه باشید .

افراد برای خرید کتاب می توانند به سایت آسیابوک مراجعه کرده و کتاب های مورد نیاز خود را به صورت اینترنتی خریداری نمایند .

یادداشت های یک دیوانه :

این کتاب مجموعه داستان هایی کوتاه اثر نیکلای گوگول است که در سال 1835 منتشر شد.داستان های این کتاب طنز هستند اما طنز انتقادی !

این کتاب هشت داستان کوتاه دارد که عبارتند از :

یادداشت های یک دیوانه ، بلوار نیفسکی ، شنل ، دماغ ، کالسکه ، مالکین قدیمی ، ماجرای نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفوروویچ ، ایوان فیودوروویچ اشپونکا و خاله اش

عنوان داستان اول یادداشت های یک دیوانه است که در این داستان زندگی کارمندی را شرح می دهد که رئیسش از او راضی نیست ، او کار خود را درست انجام نمی دهد و مشکل اصلی او اینجاست که عاشق دختر رئیس شده است .

اما به دلیل اختلاف طبقاتی که با آن ها دارد مشکلاتی برایش پیش می آید و زمانی که دختر رئیس را می بیند شروع به نوشتن یادداشت های یک دیوانه می کند .

داستان دوم در مورد بلوار نیفسکی است که با عنوان نماد قدرت در شهر معرفی شده و همگان به آن جا علاقه ی خاصی پیدا کرده اند .

در این مکان هر روز اتفاقات گوناگونی می افتد گاهی کارگران روسی در آن جا جمع می شوند تا برای کار بروند و هر کسی به قدری گرفتار است که به دیگران توجه نمی کند .

در این مکان در هر ساعتی با افراد و فرهنگ های محتلف روبرو می شویم ، گاهی زنانی شیک پوش به آن جا می آیند و گاهی هم مردم عادی روسی طوری صحبت می کنند که زنان و بچه ها به آن جا نمی آیند .

نویسنده با توصیف این بلوار می خواهد  نشان دهد که ظاهر و باطن افراد با هم متفاوت است . هم چنین به قدری نویسنده این مکان را زیبا توصیف کرده که هر خواننده ای می تواند به خوبی این بلوار را در ذهن خود تجسم کند .

نویسنده با هنرنمایی در این فصل از کتاب هنر نویسندگی خود را به همگان نشان می دهد ، برای مثال در صفحه ی 55 چنین توصیف می کند که : چه بگویم در مورد آستین پیراهن خانم هایی که به بلوار نفسکی می آیند ، زیبایی محض ! این آستین ها چنان شباهت به به یک جفت بال دارند که هر آن ممکن است صاحبش را ، اگر همراهش محکم او را نگیرد ، به هوا بلند کند .  چرا که بلند کردن خانم ها به هوا کاری به سادگی بالا بردن یک گیلاش شامپانی تا لب هاست !

داستان عجیب دیگر این کتاب داستان دماغ است که فردی به نام کاوالیوف یک روز که از خواب بیدار می شود می بیند دماغش روی صورتش نیست .

او به دیگران شک می کند و فکر می کند که کار آن هاست و تلاش های زیادی می کند تا دماغش را روی صورتش برگرداند اما در نهایت نمی تواند و روز بعد می بیند که دماغش روی صورتش است .

داستان سوم در مورد مرد کارمندی به نام آکاکیویچ است که با حقوق خیلی ناچیزی زندگی خود را می گذارند . این داستان نشان دهنده ی اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه در آن زمان است .

در داستان بعدی که با عنوان کالسکه است که با ورود سواره نظام به شهر همه چیز تغییر می کند ، خیابان ها ، محله ها و حتی آدم ها !

داستان بعدی ماجرای بین ایوان ایونوویچ و ایوان نیکیفوروویچ می باشد که با هم همسایه هستند و به خاطر یک موضوع کم اهمیت با هم اختلاف دارند و با هم دعوا می کنند که در نهایت از همدیگر شکایت می کنند .

طنز این داستان بسیار قوی است و در آن از تفاوت طبقاتی و حکومت سرمایه داری انتقاد می شود .

نویسنده در این داستان سعی کرده که از حکومت دیکتاتوری زمانه ی خود انتقاد کند و با زبان طنز در این کتاب این کار را به خوبی انجام داده است .