ماجرای بنزین، یارانه و راهی که به ناکجا آباد میرود
دولت و نظام حکمرانی ما از شهامت کافی برای طرح موضوع واقعیتها با مردم برخوردار نیست در واقع یک سیاست درست را به روش غلط اجرا میکند.
هاشم اورعی در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به شیوه تغییر قیمت بنزین در کشور اظهار داشت: واقعیت این است که انرژی در کشور ما کاملا بیرویه مصرف میشود هیچ شکی و بحثی نیست که قیمت آن واقعی نیست.
وی افزود: ما روزی معادل 1.7 میلیون بشکه در روز سوخت مایع و حدود 600 میلیون متر مکعب مصرف گاز داریم که ارزش حرارتی آن معادل 4 میلیون بشکه در روز میشود، به طور کلی ما 5.7 میلیون بشکه در روز معادل انرژی مصرف میکنیم که حدود 115 میلیارد دلار در سال است و این در حالی است که GDP ما حدود 450 میلیارد دلار است یعنی از این رقم 25 درصد صرف انرژی میشود و این در مقایسه با کشورهای جهان بالا است.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه گفت: ترکیه هم به لحاظ جمعیت، اقلیم و فرهنگ با ما قابل مقایسه است نگاه به اعداد مصرف انرژی نشان میدهد GDP این کشور تقریبا دو برابر ایران است بنابراین باید دو برابر ما انرژی مصرف کند اما ما 1.7 میلیون بشکه و ترکیه 780 هزار بشکه سوخت فسیلی مصرف میکند. ما 600 میلیون متر مکعب و ترکیه 150 میلیون متر مکعب مصرف گاز دارد یعنی یک چهارم ما مصرف میکند. به عبارت دیگر ما بسیار بد انرژی مصرف میکنیم، قطعا این مسیر نمیتواند پایدار باشد، نمیتوانیم به این روش ادامه دهیم، این مسیر ما را به ناکجاآباد میبرد.
وی بیان کرد: در همه دنیا پذیرفتنی است که انرژی گران شود تا مصرف کاهش یابد اما در کشور ما نشان داده که این دو ربطی به هم ندارند زیرا وقتی قیمت گران میشود قیمت به مصرف کننده نهایی منتقل میشود، نه تنها مصرف کم نمیشود بلکه فقط تورم بالا میرود، در واقع بعد فرهنگی آن در ایران جا نیفتاده و انرژی در فکر مردم کالای ارزشمندی نیست. ضمن اینکه در هزینه خانوار درصد ناچیزی است بنابراین در ایران گران کردن جواب نمیدهد. زیرا اوضاع حمل و نقل عمومی بسامان نیست که مردم بتوانند از وسیله نقلیه عمومی استفاده کنند.
اورعی تصریح کرد: موضوع پرداخت یارانه در کشور ما از دو جهت اهمیت دارد اول اینکه مصرف انرژی آنقدر زیاد است که دولت توانایی پرداخت این میزان یارانه را ندارد دوم اینکه طوری یارانه میدهد که دهک دهم 23 برابر دهک اول از یارانه استفاده میکند. به عبارت دیگر روش توزیع یارانه به گونهای است که مستضعفین به متمولین یارانه میدهند یعنی هم خود نفس قضیه و هم روش توزیع غلط است. اگر میخواهیم سیاستی درست اعمال کنیم باید روشهای جایگزین هم باشد.
وی گفت: اکنون با افزایش قیمت بنزین 32 هزار میلیارد تومان یارانهای که دولت برای بنزین پرداخت میکرد کاهش پیدا کرده یعنی در سال دولت 32 هزار میلیارد تومان جلو افتاده اما این وقتی جواب میدهد که پول صرفه جویی شده و دولت صرف هزینههای زیربنایی کند تا تولید و اشتغال ایجاد شده در نهایت رشد اقتصادی اتفاق افتاده و درآمد مالیاتی دولت زیاد شود. بعبارت دیگر یارانه بنزین را کم کنیم تا سود کرده و به جایی که در اقتصاد فعال است تزریق کنیم و تولید ناخالص ملی را بالا ببریم اما روی دیگر سکه این است که دولت به ولنگاری خرج یارانه بدهد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: کم کردن یارانه بنزین از نظر اقتصادی میتواند هم خوب و هم بد باشد دولت میخواهد کسری بودجه را جبران کند اما در اثر فشار اجتماعی پول را بین مردم پخش میکند و این 32 هزار میلیارد تومان را به قشر ضعیف میدهد اینها پولدار نیستند بنابراین همه پول تبدیل به تقاضا میشود پس در واقع به همین میزان تقاضا را بالا برده و در مقابل دست به عرضه نزدهایم. وقتی تقاضا زیاد میشود، عرضه ثابت میماند، قیمتها بالا میرود و تورم ایجاد میشود. بنابراین روش دولت صحیح نیست. دولت و نظام حکمرانی ما از شهامت کافی برای طرح موضوع واقعیتها با مردم برخوردار نیست در واقع یک سیاست درست را به روش غلط اجرا میکند.
وی تاکید کرد: ما باید بنزین را گران کنیم اما بشرطی که امکانات عمومی ایجاد کنیم و مردم از خودروی شخصی استفاده نکنند و یا اینکه گاز مصرف کنند. راه منطقی این است که ما هر سال مطابق تورم بنزین را گران کنیم.
اورعی ادامه داد: طی 8 سال گذشته که سالی 25 درصد تورم زیاد شده باید بنزین را هم به همین نسبت گران میکردیم، درآمد بیشتری کسب میکردیم، در این صورت در واقع قیمت بنزین را هم گران نکرده بودیم. ما یک سیاست درست، منطقی و واجب را به بدترین روش ممکن انجام میدهیم، نتیجه اینکه همه مردم ناراضی میشوند و از همه بدتر دولت هم به خواستهاش نمیرسد. چون دولت به دنبال این بود که 32 هزار میلیارد تومان پول بدست بیاورد و با این شوکی که وارد کرده مجبور شده دوباره پول را به مردم بدهد و فقط بدنامی برایش مانده است.
وی یادآور شد: راه این است که اگر میخواهیم قیمت بنزین را واقعی نگه داریم باید هر سال روز اول فروردین به اندازه متوسط نرخ تورم سال قبل روی قیمت آن برود و دهکهای پایین نیز حمایت ویژه شوند.