چرا شهاب حسینی با سینمای ایران قهر کرد؟

شهاب حسینی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون نزدیک به چهار سال است که بعد از اکران فیلم “فروشنده” از عرصه سینما فاصله گرفته است. اکران آثاری همچون فروشنده، سایه های موازی و امتحان نهایی آخرین تجربیات حسینی در پرده سینما بوده است.

این دوری حسینی از سینما در حالی رخ می دهد که وی فعالیت بسیار پررنگ و فعالی در عرصه نمایش خانگی و تئاتر داشته است. بازی وی در سریال شهرزاد طرفداران بسیار انبوهی را به جمع طرفداران حسینی اضافه کرد.

از طرفی حسینی در همین حین و زمان استراحت بین فیلمبرداری شهرزاد ۲ و ۳ تئاتری را به نام “اعتراف” کارگردانی کرد. وی در این تئاتر با علی نصیریان همبازی شد. اثری که توانست رکوردهای متنوعی را در تئاتر ایران جابجا کند.

یکی از مهمترین دلایلی که برای حضور کمرنگ شهاب حسینی در سینما می‌توان تصور کرد دریافت نخل طلای کن برای بازی در فیلم فروشنده است. اتفاقی که گاهاً برای برخی بازیگران رخ داده که بعد دریافت جایزه‌ای معتبر خواه و ناخواه کمی از آن حرفه فاصله می‌گیرند.

گاهی این فاصله گرفتن به دلیل اشباع شدن بازیگر بر اساس دریافت جایزه است. این اشباع شدن از آن رو می آید که بازیگر دیگر هدف بزرگی را در حرفه خود نمی‌بیند و خود را در قله می یابد. نوع دیگری از نگاه به کم کاری سینمایی حسینی وسواس بیشتر او بعد از موفقیتی بزرگ است. وسواسی که باید دید در فیلم جدید وی اعمال شده و یا نظریه اول درست است.

حال شهاب حسینی با فیلمی تازه با نام “نبات” ساخته “پگاه ارضی” به عرصه اکران باز خواهد گشت. این فیلم در ابتدا قرار بود برای حضور در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر آماده شود اما کارگردان از حضور فیلمش در این جشنواره انصراف داد.

فیلم سینمایی “نبات” در حال حاضر در نوبت اکران قرار دارد و براساس برنامه ریزی‌های انجام گرفته پس از قطعی شدن سرگروه، در فصل پاییز در سینماهای سراسر کشور به نمایش عمومی درمی آید. سازندگان به تازگی با نیکان فیلم برای پخش به توافق نهایی رسیده اند و بزودی سرگروه فیلم نیز مشخص خواهد شد.

شهاب حسینی،نازنین فراهانی و ستایش محمودی(بازیگر نوجوان) بازیگران اصلی فیلم سینمایی “نبات” هستند و معصومه رحمتی و تینا اسدی از دیگر بازیگرانی هستند که در این فیلم مقابل دوربین اشکان اشکانی قرار گرفتند.

“نبات” یک ملودارم خانوادگی با مضمونی اجتماعی است. این فیلم روایتگر داستان زندگی مردی به نام سعید است که به همراه تنها دختر و یادگار همسرش، نبات در تهران زندگی شیرین و آرامی را سپری می‌کنند. با ورود زنی به نام رویا زندگی آن‌ها دستخوش اتفاقاتی می‌شود.