احتمال استیضاح ترامپ تا چه حد جدی است؟
فریدون مجلسی، کارشناس مسائل بین المللی به بررسی وضعیت ترامپ در امریکا پرداخته است. مجلسی می گوید احتمال جدی شدن استیضاح رئیس جمهور آمریکا وجود دارد.
دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا با فراز و نشیب هایی همراه شده است. رسوایی هایی که ترامپ با آن مواجه شده، اگر روسای جمهوری دیگر با آن مواجه بودند، بی شک تحولات دیگری رخ می داد. اما وضعیت به گونه ای است که هر اتفاق عجیب و غریبی دربارۀ رئیس جمهور جنجالی آمریکا به مسئله ای عادی بدل میشود. هفته گذشته، هفته تیره و تاری برای ترامپ بود. وقوع یک رویداد مخرب در سه شنبه بیست و یکم ماه اوت سبب شد رئیس جمهور آمریکا به صورت موثری مجرم شناخته شود. آیا ترامپ بیش از هر زمان دیگری به استیضاح نزدیک شده است؟
به گزارش بازتاب به نقل از خبرآنلاین، در این باره با فریدون مجلسی کارشناس مسائل بین المللی گفتوگو کرده ایم که از نظر میگذرانید:
این هفته برای ترامپ اتفاقات سختی افتاد و محکوم شدن وکیل و رئیس کمپین انتخاباتی او باعث شد زمزمه های استیضاح هر چه بیشتر جدی شود. به نظرتان این موضوع می تواند یک واترگیت جدید ایجاد کند؟
بعید نیست که به استیضاح کشیده شود. به نظر می رسد در حال حاضر موضوع این نیست که ترامپ این بهانههایی که اکنون به دست داده، تا چه اندازه موثر باشد؛ موضوع این است که اصلا شخصیت او حتی در میان جمهوریخواهان هم مورد بحث است. باید بدانیم که ترامپ با تصوراتی و توسط گروه اکثریت جامعه انتخاب شده است که معمولا از نظر فرهنگی و رسانه ای خاموش هستند، اینها در سطوح پایینتر جامعه هستند و با روشهای پوپولیستی که ترامپ به کار برد، با عوامفریبی و با قولهای نژادپرستانهای که میتواند با احساسات سطوح پایین بازی کند، به بالای قدرت امریکا رسید.
در حال حاضر وقتی عناوین مقالات واشنگتن پست و دیگر رسانه های امریکایی را می بینیم، روزی نیست که انتقادهای جمعی روزنامهنگاران علیه ترامپ در آن نباشد و آنجا هم بالاخره روزنامهنگاران موثر هستند؛ رسانه ها موثرترین گروه تاثیرگذار اجتماعی هم هستند. البته ترامپ گروههای طرفدار و تریبون هایی مثل فکس نیوز دارد.
چرا این بار مسئله جدی شد؟ پیشتر او با اتهامات دیگری هم روبرو بوده است.
اگر این خطاها از رئیس جمهور دیگری سر میزد و با انتقاد رفع و رجوع میشد، ولی در مورد ترامپ بعید نیست بهانهای برای جدی شدن مسئله شود؛ چون بهانه محکمی هم وجود دارد، و از طرفی او اتهام ها را انکار هم کرده بود. اما باید بدانید دروغگویی در بین آمریکاییها بسیار ناپسندتر از جاهای دیگر تلقی میشود، به این راحتیها نمیتوانند انکار کنند و دروغ بگویند، وقتی انکار کردند و دروغ گفتند، باید عواقبش را تحمل کنند.
آقای نیکسون اتهام خود را منکر شد، بعد ثابت شد که اینطور نیست و شنود گذاشته و برخلاف قانون اساسی آمریکا فضای خصوصی یک حزب بزرگ را نقض کرده و بالاخره در آستانه رأی برکناری بود که استعفا کرد و جانشینش هم حکم بخشیدگی داد، ولی به هر حال همه میدانند آن فرایند استیضاح بود که او را به زیر کشید.
در مورد کلینتون هم فرایند استیضاح با یکی، دو رأی مختصر کلینتون را نجات داد، آن هم به این دلیل نبود که روابط خصوصی داشته باشد، این روابط خصوصی در مورد آقای ترامپ اصلا جنبه علنی پیدا کرد و هر روز کسی میآید و میگوید حق السکوت داده اند، آن یکی میآید و میگوید باید اینقدر خسارت بدهد و برای ترامپ هم اصلا انگار نه انگار و مهم نیست. ولی در مورد اتهام سیاسی اخیر، از آنجایی که پای یک کشور بیگانه، آن هم رقیب ابرقدرت به انتخابات آمریکا، گشوده شده؛ کشوری با سابقه کمونیستی که 70 سال با آمریکا مشغول جنگ سرد و گرم بودند و با موضوع دروغگفتن بعید نیست که باری دیگر قدم او را به این مشکل بکشاند.
به نظرتان استراتژی دموکراتها چیست؟ دموکراتها باید بتوانند در کنگره فضایی شکل دهند که ترامپ به استیضاح کشیده شود، ولی از سویی هم انتخابات مجلس سنا نزدیک است.
یک مشکلی که دموکراتها در حال حاضر دارند، این است که با معاون آقای ترامپ که در صورت سقوط او باید جانشین او شود، شرایطشان مناسبتر از ترامپ نیست. ترامپ را بهعنوان یک آدم ویژه، غیرمتعارف، بالاخره میشود در یک بنبستهایی قرار داد، ولی معاون رئیس جمهور در وضعیتی است که انتقادهایی به او از جهات سیاسی، شخصیتی و تندرویهایی وارد است، بدون اینکه این مسائل ترامپ را هم داشته باشد، مقابله با او دشوارتر است. این هم یک مسئلهای است که میتواند چه در داخل حزب جمهوریخواه، چه در میان دموکراتها، یک مقدار برخورد محافظهکارانه و رفتار کجدار و مریض نسبت به ترامپ را توجیه کند. بله، این مسئله هم است، یعنی وضعیت بهتر نخواهد شد.
اما یک نکته در مورد ایران وجود دارد و آن این است که چه ترامپ بماند، چه معاونش بیاید که روابطش با ایران بدتر هم خواهد شد، در جناح مبارزه، آنها یک اتفاق نظری با حزب دموکرات دارند و کوتاه نخواهند آمد. ممکن است رفتارهای پیشبینینشده یا غیر قابل پیشبینی ترامپ صورت نگیرد، ولی کمتر از او هم نخواهد بود. مشکلشان با ایران یک مشکل اساسی است که اوباما فکر میکرد با برجام برخی مسائل مانند قضیه برخورد ایران با اسرائیل حل و فصل خواهد شد، ولی نشد و ایشان هم همین بهانه را پیش گرفته و جانشینش هم همینطور است و حزب دموکرات هم ولو اینکه اکثریت را هم در پارلمان به دست بیاورد، در این یک مورد متاسفانه برخوردشان بهتر نخواهد بود.
آیا اتاق اقدام آمریکا برای ایران یک طرفش به جان بولتون ضد ایرانی میرسد؟
ممکن است اگر ترامپ برود، بولتون هم برود، ولی سیاست به صورت جدیتری در مبارزه با ایران باقی خواهد ماند، چون ایران مبارزه با آمریکا را به صورت جدیتری دنبال میکند.