مسیح مهاجری:اعتراف کنیم که به وصیت امام عمل نکردیم و دست کم8سال کشور را به نااهلان و نامحرمان سپردیم
شوربختانه باید اعتراف کنیم حتی بسیاری از پیشکسوتان شهادت و خون به جرم اینکه عملکرد ما را نمیپسندیدند، مغضوب و مطرود واقع شدند که از فراموش شدن بدتر است.
به گزارش نامه نیوز مسیح مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:امام خمینی در یکی از مهمترین فرازهای پیام مربوط به سالگرد حج خونین، خطاب به ما میراثداران خود فرمودهاند:«من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.»
باید اعتراف کنیم که در عمل به این وصیت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی کوتاهی کرده ایم. ما انقلاب را در مقطعی حداقل 8 ساله به دست نااهلان و نامحرمان سپردیم و آنها چنان ضربهای به نظام جمهوری اسلامی و کشور و مردم وارد کردند که عوارض منفی آن هنوز گریبان گیر نظام و کشور و مردم است.
آنها مدعی زنده کردن گفتمان امام و انقلاب بودند ولی علاوه بر اینکه اصول و آرمانهای مطرح شده توسط امام و انقلاب را زیر پا گذاشتند، بهترین و نزدیکترین یاران امام و انقلاب را آماج تهمتها و دروغها و حملات ناجوانمردانه قرار دادند و منزوی کردند.
خود را پاکدست معرفی کردند ولی در پردرآمدترین دوران تاریخ ایران، اقتصاد کشور را با حیف و میلهائی که کردند و با مسلط ساختن زالوصفتان بر منابع کشور، فلج کردند. از امام زمان دم زدند ولی با ادعای ارتباط با آن حضرت، به تمام مقدسات چوب حراج زدند. با روشهای فریبکارانه، اهداف خود را به پیش بردند ولی اعتقادات مردم را متزلزل کردند. امروز اگر مردم ایران به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وفادارند، این وفاداری به ریشهای مربوط میشود که از سیره امام خمینی در جان آنها باقی مانده است.
رفتار ما با پیشکسوتان شهادت و خون در ظاهر و جنبههای مادی شاید تا حدودی قابل دفاع باشد، ولی آرمانهائی که آنها برای جاری شدنشان در رگهای جامعه خون دادند و به شهادت رسیدند و یا به عنوان شهدای زنده هم اکنون در میان ما هستند و بر اعمال ما ناظرند، یا فراموش شدهاند و یا درحال فراموش شدن هستند.
شوربختانه باید اعتراف کنیم حتی بسیاری از پیشکسوتان شهادت و خون به جرم اینکه عملکرد ما را نمیپسندیدند، مغضوب و مطرود واقع شدند که از فراموش شدن بدتر است.
اینها نتیجه دنیائی شدن ماست. ما مفتون قدرت شده ایم، چرب و شیرین دنیا زیر دندان هایمان مزه کرده است و غیر از برآوردن لذات نفسانی و خواستههای شخصی به چیز دیگری نمیاندیشیم.
برخلاف عدهای بله قربان گو که در اطراف ما جمع شدهاند و کارشان ثناگوئی است، مردم از عملکرد ما رضایت ندارند. نارضایتی مردم به ما مربوط میشود نه انقلاب و نظام. آنها به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همچنان امید دارند و انتظارشان این است که ما عملکردمان را تصحیح کنیم و براساس گفتمان واقعی امام و انقلاب حرکت نمائیم.