10 خودروی خارجی که خیلیها آرزو دارند پشت فرمانشان بنشینند
با 10 خودروی خارجی که خیلیها آرزو دارند پشت فرمانشان بنشینند، آشنا شوید
خودروسازان، همیشه محصولات درجهیک ارائه نمیکنند. این تصور که همه محصولاتی که از سوی خودروسازان معتبر برای بازار مصرف عرضه میشوند بیعیب و نقص هستند مسلما تصور درستی نیست؛ بخصوص این که درباره محصولی صحبت کنیم که در ردیف خودروهای ارزانقیمت نیز قرار گرفته باشد. هرچند ممکن است ارسال فراخوانهای گوناگون برای انجام برنامههای ارتقا و بازبینی فنی، انجام آزمایشهای مختلف برای اندازهگیری سطح ایمنی و غیره در این گونه خودروها همانند دیگر محصولات گسترده نباشد، اما به همان اندازه نیز نمیتوان نسبت به از دست دادن زمان و پول بیشتر برای خرید و نگهداری آنها نگران نبود.
در طول سالها، خودروهای متعددی وجود داشتهاند که هرچقدر توانستند بزرگراهها را پشت سر بگذارند، اما از همان ابتدای تولید و عرضه عملا ناکام ماندند. شورولت استیشن، نسل اول آئودی A4یا دایهاتسو شاراد نمونههایی هستند که میتوان به آنها اشاره کرد. خودروهایی که صرف یدک کشیدن نام «ارزان» تصوری از نامرغوب بودن و ساخته شدن از مواد پلاستیکی در ذهن ایجاد میکردند.
به گزارش پردیس خودرو،عرضه این گونه خودروها در سالهای اخیر، نهتنها متوقف نشده، بلکه بر تعداد آنها اضافه نیز شده است و درحالی که از امکانات مدرن، کیفیت نسبی بالا و تجهیزات ایمنی فوقالعادهای نیز برخوردار هستند، اما همچنان پشت سر خود واژههای خستهکننده، بیکیفیت و… را مخفی کردهاند. در ادامه با تعدادی از این گونه خودروها بیشتر آشنا خواهیم شد؛ نامهایی که حضورشان در این فهرست بیشک شما را شگفتزده خواهد کرد.
میتسوبیشی میراژ اسای (SE)
این خودروی 17هزار دلاری (حدود 71 میلیون تومان) سه سیلندر که در سال 2017 تغییر چهره نیز داده است، طبق نظر منتقدانش که اعتقاد دارند شاید بدترین ماشین جدید در فروش باشد با زبان بیزبانی هشدار میدهد راننده و سرنشینانش را به خاطر هندلینگ ناموزون و وجود صدای موتور زیاد داخل کابین ناامید خواهد کرد.
تریمهای ارائه شده برای این خودرو در نوع خود سادهترین هستند. در بالاترین سطح میراژ از فناوریهای مفیدی مانند ورود بدون کلید و حسگرهای پارکینگ استفاده شده است. در طراحی داخلی، فضای نسبتا خوبی برای سرنشینان فراهم شده اما کیفیت پایین مواد به کار گرفته شده همچنان ناامیدکننده است. از نظر رانندگی نیز فرمان بخوبی عمل نمیکند و لغزشهای زیادی در بدنه وجود دارد. این خودرو از آن دست ماشینهایی نیست که ماشینبازها بتوانند با آن رانندگی کنند. ممکن است برخی افراد مشکلی با آن نداشته باشند، ولی برخی اصول رانندگی با میراژ با خودروهای دیگر به طور کلی متفاوت است. سیستم فرمان این خودرو کند است و تمایلی به حفظ مسیر حرکت به طور مستقیم ندارد.
فیات 500 ال (500L)
طبق بررسیهای انجام شده در بازارهای کانادا و آمریکا در سال آینده این خودرو 20 هزار دلاری (نزدیک به 84 میلیون تومان) یکی از بدترین خوروهایی است که به فروش خواهد رسید. زیرا در نظرسنجیهای سطح رضایت مالکان، بیشتر مردم بزودی از خرید این جنایت ایتالیایی ابراز پشیمانی خواهند کرد. علت آن هم نمرات نسبتا کمی است که برای مواردی همچون سختی سوار شدن به این خودرو، صندلیهای ناراحتکننده و مسطح و همچنین موقعیت رانندگی خستهکننده فیات 500 ال ذکر شده است. همچنین این خودرو از موسسه بیمه ایمنی بزرگراه آمریکا برای آزمون تصادف امتیاز ضعیف دریافت کرده است.
البته اگر بخواهیم کمی هم از خوبیهای این خودرو بگوییم باید به دوستداران قهوه یادآور شویم برای اولینبار دستگاه قهوه اسپرسو در این خودرو نصب شده است. طرفداران موسیقی نیز میتوانند از سیستم صوتی تکاملیافته Dr. Der و جیمی ایووین در فیات 500 ال لذت ببرند. سیستمی که از دو ووفر 165 میلی متری و دو توییتر 38 میلی متری و دو بلندگوی 165 میلی متری و یک بلندگوی 165 میلی متری درون جعبه سابووفر و آمپلی فایر هشت کاناله با DSP مجهز است.
میتسوبیشی آی- میو (i-MiEV)
این محصول میتسوبیشی نیز که 23 هزار دلار (نزدیک به 97 میلیون تومان) قیمت دارد و از ارزانترین و کوچکترین خودروهای تمام الکتریکی در بازار امروز به شمار میرود، متاسفانه نتوانست موفقیت خوبی در عرصه بازاریابی برای خود در اروپا و آمریکا به دست بیاورد. به همین علت از ابتدای امسال فروشش در آمریکا متوقف شد. این خودرو که برچسبهایی چون توسعهنیافته، آهسته، ناایمن و دارای سواری سخت از طرف منتقدان به آن چسبیده است، از سال 1388/ 2009 تولید و ابتدا در ژاپن عرضه شد. این خودرو از مجموعه باتریهای 16 کیلوواتساعتی و یک موتور الکتریکی با قدرت 66 اسب بخار استفاده میکند و میتواند به حداکثر سرعت 129 کیلومتر در ساعت دست پیدا کند.
کرایسلر 200
این خودروی 22 هزار دلاری (حدود 93میلیون تومان) که نمونه کوچک و متعادل شده برادر قدرتمند خود یعنی کرایسلر 300 است، سعی کرده بیش از گذشته شکل و شمایل طراحیهای فیات را رعایت کند و به لطف آیرودینامیک بهتر، ساکتتر از نسل قبلی خود بوده و همچنین خشونت آن نیز کاهش یافته است. اما هرچقدر کیفیت سواری آن بهتر ارزیابی شده است همچنان به خاطر جعبه دنده اتوماتیکی که هماهنگی مناسبی با موتور ندارد نتوانسته نظر مساعدی از سوی خریداران و منتقدان برای خود دست و پا کند.
همچنین طراحیهای نامناسب در قسمت انتهایی و رخ این خودرو در کنار سیستم تعلیق ضعیف که برای یک سدان کوچک عامل تاثیرگذاری خواهد بود بر میزان نارضایتی آن بشدت افزوده و باعث شده پایینترین رتبه اعتبار پیشبینی شده را به دست بیاورد.
نیسان آلتیما
این خودرو که محصول شرکت معتبر نیسان ژاپن است نیز به دلیل اشکالات متعدد در قسمت اتاق و دریافت نمرات پایین از سوی منتقدان و مصرفکنندگان و همچنین شکایتهای زیاد به خاطر سیستم انتقال قدرت سیویتی که باعث کاهش لذت رانندگی میشود از یک سو و همچنین مشکلات فراوان دیگر در فرمان پذیری آن نتوانسته به عنوان خودرویی نسبتا ارزانقیمت در مقایسه با رقبا شانس ادامه حیات داشته باشد.
همچنین منتقدان نسبت به راحت نبودن سرنشینان هنگام سوار شدن در آلتیما و همچنین شیب ناموزون در طراحی بدنه آن شکایتهایی را به سازندگانش ارائه کردهاند. شکایتها از طرف سرنشینان قدبلند به مراتب بیشتر از قبل بوده است، زیرا به دلیل طراحی خاص سقف این خودرو در قسمت عقب فضای کمی برای سرنشینان ایجاد میکند. همه این مسائل باعث شده آلتیما امتیازهای خوبی برای سطح اقتصادی کشور سازندهاش به دست نیاورد.
دوج جورنی (سفری)
شاید دوج جورنی با قیمت پایه 22 هزار و 300 دلار (نزدیک به 94 میلیون تومان) در دسترس افراد زیادی قرار گرفته باشد. اما فراوانی آن دلیلی برای ایدهآل بودنش نیست. برای کسانی که زیاد به سفر میروند و به ردیف سوم صندلیها نیز احتیاج دارند، این خودرو محصول خوبی به شمار میرود. اما با وجود آرام بودن کابین این صندلیها بیش از حد محکم هستند و دید اطراف نیز بسیار محدود است. در همین حال رتبهبندی قابلیت اطمینان کمتر از حد متوسط گزارش شده و در آزمایشهای تصادف نیز نتوانسته امتیاز قابل قبولی کسب کند. همچنین موتور شش سیلندر 6/3 لیتری پنتاستار قوی که قدرتی حدود 283 اسب بخار را در دسترس سرنشینان قرار میدهد گرچه قدرتمند به نظر میرسد،اما رانندگان را با بدترین وضعیت مصرف سوخت در رده کراساورها روبهرو خواهد کرد.
مرسدس بنز سیالای (CLA)
یادتان باشد خرید محصولی از یک مارک لوکس آلمانی شما را از خطر خرید یک کالای اشتباه نجات نمیدهد. رده سیالای مرسدس که در محدوده قیمتی پایه 30هزار دلار (حدود 126میلیون تومان) قرار دارد به دلیل ویژگیهایی که در طراحی برای خود به دست آورده، سبب شده دسترسی سرنشینان به داخل اتاق به خوبی و آسان انجام نشود. همین موضوع باعث شده نارضایتی آنها محصول رده لوکس این خودروساز افسانهای را در فهرست خودروهای نامناسب و ارزانقیمت قرار دهد.
هرچند اطلاعات فنی سازندگان مرسدس روی کاغذ بسیار قابل قبول است، اما منتقدان ادعا میکنند مرسدس سیالای مجازاتی سخت همراه با سواری بیش از حد پر سر و صداست که فقط باعث از بین رفتن دلارهای خریداران خواهد بود.
مازراتی گیبلی
این خودروی فوقالعاده لوکس که به یک موتور 0/3 لیتری V6 مجهز است و همه خصوصیتهای یک خودروی خوب و مناسب را به همراه داشته و همچنین قیمتی در حدود 80 هزار یورو (حدود 544 میلیون تومان) را نیز برای خود در نظر گرفته است، ایراد بزرگی نیز دارد و آن گران بودن قطعات یدکی است. در واقع گیبلی یا همان بچه کواترو پورته از گران بودن قطعات یدکی و بالا بودن هزینههای نگهداری بشدت رنج میبرد. اما هرچقدر هم ادعاهای منتقدان درباره گرانقیمت بودن قطعات و هزینههای نگهداری این خودرو (به طور کلی برند مازراتی) صحت داشته باشد، همچنان خیلیها هستند آرزو دارند در پارکینگ منزلشان یکی از این نمونهها را داشته باشند و از هیجان سواری آن لذت ببرند. شرکت مازراتی برای این دسته از علاقه مندان مدلهای گیبلی اس (S) را پیشنهاد میکند که با بهبود موتور و رسیدن قدرت و گشتاور آن به 410 اسب بخار و 550 نیوتنمتر، شتاب صفر تا صد پنج ثانیهای را در اختیار مالکانشان قرار میدهد.
کادیلاک اسکالاد
آن طور که یکی از منتقدان میگوید: اسکالاد فاقد شخصیت یک اسیووی واقعی و لوکس است. شکایات داخل، با ارتفاع کم صندلیهای ردیف دوم شروع میشود و بعد از آن به قسمت پایینی ردیف سوم میرسد که فضای کافی برای پاها وجود ندارد. هرچند فضای داخل کابین با استفاده از قطعات چوب و پلاستیک باکیفیت ترکیب شده، اما هیبت بزرگ و آمریکایی این خودرو نتوانسته رضایت کامل سرنشینانش را برآورده کند. به همین علت با تطبیق نظرات مصرفکنندگان این خودرو در سیستم اطلاعاتی Cue Cyllac با خودروهای دیگری از برندهای GMC و Chevy درمییابیم کادیلاک اسکالاد نتوانسته محبوبیت چندانی میان خودروهای اتاق بزرگ به دست آورد.
لندرور دیسکاوری اسپرت
در حالی که لندرور دیسکاوری را به عنوان یک خودروی موجه و دوستداشتنی تحسین میکنیم، نمونه اسپرت آن که قدری کوچکتر نیز شده نتوانسته محبوبیت گذشته را داشته باشد. گزارشهای مصرفکنندگان درباره دیسکاوری اسپرت نشان میدهد موتور توربو چهار سیلندر اسپیک از لحاظ شتاب بسیار متغیر است. همچنین انتقال اتوماتیک قدرت در گیربکس این خودرو نیز چندان با روحیه و سیلقه تند و چابک مصرفکنندگان همخوانی ندارد. در کنار همه این نواقص فنی، اتاق بلند با طراحی قدیمی در کنار سیستم سرگرمی و تفریحی که آنها هم بشدت قدیمی و عقبمانده است دست به دست هم دادهاند تا این برند معتبر انگلیسی را با چالشهای جدی مواجه کند.