دو راه پیش روی جمهوری اسلامی برای نجات اقتصاد ملی
واقعاً چه کاری راحت تر، کم هزینه تر و هوشمندانه تر از این برای یک حکومت که تنها با توسعه زیرساخت های خود در این دو عرضه بتواند این همه مواهب را برای خود به ارمغان بیاورد؟ زیر ساخت های که خود نیز از آنها در امور حکومتی استفاده می کند.
بی هیچ تعارفی باید گفت که آینده اقتصاد ایران به ویژه در بخش اشتغال، چندان امیدوار کننده نیست؛ از یک سو، عدم اشتغالزایی کافی در دولت های نهم و دهم باعث شده است انبوه جوانانی که باید بین سال های 1384 تا 1392 مشغول به کار می شدند، همچنان در صف بیکاران باقی بمانند و به جوانان جویای کار جدید اضافه شوند و از سوی دیگر، فقدان زیرساخت های لازم برای اشتغال پایدار و محدودیت ها و سوء مدیریت های کنونی مزید بر علت شده اند تا این دورنما همچنان مبهم باقی بماند.
به گزارش عصر ایران علاوه بر این ها، بروز مشکلات جدید باعث شده اند اشتغال در ایران آینده نگران کننده تر داشته باشد. شاید عمده ترین مشکل، بحران کم آبی است که مشاغل بسیاری را به ویژه در بخش کشاورزی تحت الشعاع قرار می دهد و به زودی میلیون ها بیکار جدید روی دست اقتصاد کشور باقی می گذارد.
نگاه های سنتی به اشتغال زایی نیز دیگر جوابگو نیست. در دهه های قبل، اگر نماینده مجلسی می توانست مجوز احداث یک کارخانه صنعتی را در حوزه انتخابیه بگیرد، کاری بس سترگ برای اشتغال جوانان منطقه اش کرده بود ولی اینک بسیاری از همان کارخانه ها یا تعطیل شده اند یا با حداقل ظرفیت کار می کنند.
وانگهی هزینه اشتغال زایی با روش های سنتی به حدی بالاست که همه توان مالی دولت نیز پاسخگوی آن نخواهد بود.
با این حال، دو عرصه به عنوان دو دروازه امید همچنان وجود دارند که اگر درایت و میهن دوستی مسؤولان نیز قرین شان باشد می توان به رونق سریع اقتصادی کشور و به تبع آن اشتغالزایی دل بست.
اولین عرصه، “اینترنت” است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که با همین زیرساخت های موجود فضای مجازی در ایران و با این همه محدودیت، در سال گذشته 100 هزار شغل ایجاد شده است که قریب به اتفاق این شغل ها نیز در بخش خصوصی و با سرمایه گذاری مردم صورت گرفته است. تنها کاری که دولت انجام داده، ایجاد زیرساخت های مناسب مانند افزایش سرعت اینترنت و به رسمیت شناختن کسب و کارهای اینترنتی بوده است.
جمعیت جوان، تحصیل کرده، علاقه مند به فضای دیجیتال و مشتاق پیشرفت، بزرگ ترین سرمایه ملی برای توسعه اشتغالزایی در بستر وب است.
هم اکنون “بیکاری” نه فقط یک مشکل اقتصادی که یک تهدید امنیتی برای کشور تلقی می شود.
با این نگاه، آنچه می تواند نرخ بیکاری را کاهش دهد، قاعدتاً باید “فرصت” شمرده شود.
بنابر این، نمی توان هم بیکاری را مشکل امنیتی دانست و هم اینترنت را که می تواند بیکاری را بکاهد.
کسانی که نگران کارآمدی و بقای جمهوری اسلامی هستند، باید بیش از همه به دنبال توسعه اینترنت در کشور باشند چرا که اینترنت می تواند با سرعت بالا و هزینه اندک، میلیون ها شغل پایدار در کشور ایجاد کند و خطرات امنیتی بیکاری را از بین ببرد.
افزایش رشد اقتصادی، بالا رفتن سرانه درآمد، ایجاد رفاه و رضایت و … از دیگر پیامدهای توسعه اینترنت است که می تواند رضایتمندی عمومی از حکومت را افزایش دهد.
دروازه دوم امید، گردشگری است. ایران به واسطه اتفاقات 40 سال اخیر، از فهرست گردشگری عمده جهانیان خط خورده است و لذا برای گردشگران حرفه ای که همه دنیا را گشته اند، یک مقصد بکر به شمار می رود؛ ضمن آن که قابلیت های گردشگری ایران نیز به حدی است که می تواند از قوه به فعل در آید.
هم اکنون سالانه حدود یک میلیارد و 300 میلیون سفر بین المللی در جهان صورت می گیرد و 1300 میلیارد دلار پول در صنعت گردشگری جابجا می شود. اگر ایران بتواند تنها 2 درصد این رقم را جذب خود کند، تحولی بزرگ در اقتصاد ملی رخ خواهد داد. وجود هزاران شرکت گردشگری در ایران که بسیاری از آنها زبان گردشگری جهانی را نیز می فهمند و اغلب شان نیز متعلق به بخش خصوصی اند، سرمایه و زیرساخت ارزشمندی است که می تواند گردشگری ایران را بر دوش بخش خصوصی استوار کند و به پیش ببرد. دولت، تنها کافی است به اصلاح برخی سیاست ها و تمهید زیرساخت ها بپردازد و بقیه کار را همین مردم در قالب شرکت های گردشگری و تورگردانی و هتلداری و بومگردی و … انجام خواهند داد.
واقعاً چه کاری راحت تر، کم هزینه تر و هوشمندانه تر از این برای یک حکومت که تنها با توسعه زیرساخت های اینترنتی و گردشگری بتواند این همه مواهب را برای خود به ارمغان بیاورد؟ زیر ساخت های که خود نیز از آنها در امور حکومتی استفاده می کند.
اینترنت و گردشگری، دو راهی هستند که با کمترین هزینه ها می توان بیشترین درآمدها را به دست آورد و اشتغال زایی کرد، آن هم در روزگاری که کشاورزی به بحران آب خورده، صنعت در رکود است و تجارت به واسطه نوع تعاملات بین المللی، بسیار حداقلی.
کسانی که نسبت به ایران، مردم ایران و جمهوری اسلامی ایران ابزار علاقه و نگرانی می کنند و در عین حال، در اندیشه محدوسازی اینترنت و گردشگری هستند، یا ناآگاه هستند یا عامدانه به کشور خیانت می کنند.