آمریکا دنبال مذاکره بر سر چیست؟

    کد خبر :136783

آمریکا نمی‌تواند سیاست خود در قبال ایران را بر تحریم‌ها و انتقادات تند استوار کند. در مقابل، این کشور باید مذاکرات دوجانبه‌ای را دنبال کند که به اصل بی‌اعتمادی و تخاصم میان این دو کشور بپردازد. همچنین، ایران نیاز دارد که “شعارهای سمی، مانند مرگ بر آمریکا” را کنار بگذارد و به جای آن، با آمریکا برای پیشبرد منافع و آمال خود کار کند.

مدت‌هاست که آمریکایی‌ها بحث مذاکره مجدد با ایران را مطرح‌ می‌کنند. اما دقیقا موضوعات مورد مذاکره هنوز به صورت رسمی و شفاف ارائه نشده است. حال سوال این است: آمریکا می‌خواهد بر سر چه چیزی با ایران مذاکره کند؟

به گزارش فرارو، کریستوفر آر هیل، سفیر سابق آمریکا در عراق و چند کشور دیگر، در یادداشتی که در وبگاه پراجکت سیندیکیت منتشر شده به برنامه و محتوای مذاکره احتمالی با ایران پرداخت و نوشت: دونالد ترامپ تصمیم گرفته پای‌بندی ایران به برجام را تایید نکند. ترامپ، کنگره را چالش کشید تا کاری که معمولا مسئولیت قوه مجریه است را انجام دهد: تولید سیاست خارجی.

اینکه آن سیاست چه خواهد بود، هچنان یک سوال باقی خواهد بود. کنگره از قبل مشغول آماده‌سازی تحریم‌ها بود، این یک راهبرد جامع در قبال ایران را تشکیل نخواهد داد. در مقابل، آمریکا و ایران نیاز دارند، درباره طیفی از مسائل غیرهسته‌ای به شکل مستقیم مذاکره کنند.

دولت ترامپ معتقد است ایران به “روح” برجام پای‌بند نبوده، علاوه بر این، واشینگتن با محدودیت‌های زمانی این توافق مخالفت است.

در هر حالت، پس از انقضای برجام، کلید منع بازگشت فعالیت‌های ایران، سوق دادن ایران به سمت اتخاذ سیاست‌های حُسن همجواری است. برای دستیابی به این منظور، منافع اقتصادی ایران جایگزین “جاه‌طلبی‌اش” جهت سیطره برمنطقه، می‌شود. اینجاست که مذاکرات دو جانبه مطرح می‌شود.

یک دلیل برای اینکه چرا برجام مسائل غیر هسته‌ای را پوشش نداد، این است که سایر شرکا و متحدان – مشخصا چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلیس و اتحادیه اروپا- در این توافق درگیر بوده و هرکدام چشم‌انداز و اهداف خاص خودش را داشت.

این در حالی است که مذاکرات دوجانبه بین ایران و آمریکا، ممکن است به آمریکا اجازه دهد در سایر مسائل که برای آن مهم است، پیشرفت حاصل کند و نیز ایران جدید را بهتر بفهمد.

احتمالا چنین مذاکراتی با بحث‌های طولانی تفسیرهای متعارض دو طرف از تاریخ روابط‌شان شروع خواهد شد. به عبارت دیگر، هر کدام از دیگری شکایت خواهد کرد. شکایت‌های ایران شامل حمایت آمریکا از کودتای 28 مرداد، روابط متعاقب آمریکا با شاه و با نیروی امنیتی وحشی او، یعنی ساواک است.

آمریکا نیز به نوبه خود، احتمالا موضوع گروگان‌گیری سفارت در تهران و نیز هدف قرار گرفتن نیروهای آمریکایی در جنوب عراق را مطرح خواهد کرد.

این بحث‌ها باید حاوی پرسش‌های مفصل و پاسخ‌های مشخص باشد. علاوه بر این، مذاکرات باید مسائل معاصر از جمله افق کلی مناطق نزاع کنونی را شامل شود. ایران در یمن، لبنان و بخصوص سوریه چه کار می‌کند؟ چگونه منافع خود در این کشورها را تعریف می‌کند؟ آیا واقعا ایران خودش را، همانگونه که بسیاری از عرب‌های سنی ادعا می‌کنند، به عنوان محافظ شیعه‌های عرب می‌بیند؟

عراق
آمریکا به شدت در سرنگون کردن رژیم صدام حسین و سپس حمایت از یک فرآیند سیاسی که به تولید یک حکومت شیعه منجر شد، سرمایه‌گذاری کرد. این امر از دیدگاه تهران یک نتیجه مثبت است. بنابراین، سوال کلیدی این است چرا ایران حمایت از گروه‌های میلیشیایی که اغلب دولت (شیعه) عراق را تضعیف می‌کنند، را ادامه می‌دهد.

سوریه
در رابطه با سوریه، ایران به سرعت برای حمایت از دولت بشار اسد اقدام کرد. حمایت ایران از یک دولتی که توسط اقلیت علوی اداره می‌شود، به روشنی کشورهای عرب سنی بویژه عربستان سعودی را مضطرب کرده است. عربستان این “هلال شیعی” که در ورای مرزهای شمالی خود قرار دارد، را با نگرانی بزرگ مورد توجه قرار می‌دهد. ایران واقعا نمی‌تواند از سعودی‌ها انتظار داشته باشد که نسبت به چنین تغییراتی در موقعیت ژئوستراتژیکی‌شان بی تفاوت باشند.

البته ایران تنها کشوری نیست که باید استراتژی خود در سوریه را توضیح دهد. آمریکا نیز تاکنون سیاست‌هایی دنبال کرده که با تسامح می توان گفت همیشه منطق واضحی نداشته است. اکنون برای آمریکا وقت آن است که کارت‌های خود را بر روی میز قرار دهد. آیا آمریکا خواهان تغییر رژیم است؟ یا اینکه تغییرات سیاستی ناشی از هر حکومتی که سوری‌ها در نهایت انتخاب کنند، را خواهد پذیرفت؟

اسرائیل
درباره اسرائیل چطور؟ احمدی نژاد در خلال ریاست جمهوری‌اش از سال 2005 تا 2013 افکار جهانی را بوسیله زیر سوال بردن وقوع هولوکاست شعله‌ور کرد. آیا این نوع از انکار و تحقیر نسبت به مردم یهود هنوز در میان رهبری کنونی ایران وجود دارد؟

برنامه موشکی
مسئله نهایی که بایستی در هرگونه گفت‌وگوهای دوجانبه بین ایران و آمریکا به آن پرداخته شود، فعالیت نظامی ایران، بویژه برنامه موشکی، است. ایران مکررا به حق خود در داشتن ابزار نظامی مدرن اشاره می‌کند. برای تشخصی نقش مناسب و توانمندی‌های نظامی ایران، گفت‌وگوهای مستقیم بین ایران و آمریکا، مانند آن گفت‌وگوهایی که آمریکا با چین دنبال کرد، ممکن است به‌جا باشد.

آمریکا نمی‌تواند سیاست خود در قبال ایران را بر تحریم‌ها و انتقادات تند استوار کند. در مقابل، این کشور باید مذاکرات دوجانبه‌ای را دنبال کند که به اصل بی‌اعتمادی و تخاصم میان این دو کشور بپردازد. همچنین، ایران نیاز دارد که “شعارهای سمی، مانند مرگ بر آمریکا” را کنار بگذارد و به جای آن، با آمریکا برای پیشبرد منافع و آمال خود کار کند.

شاید معلوم شود که کوه بی‌اعتمادی بین دو کشور بیش از اندازه بلند است و صعود به آن میسر نباشد. اما آزمودن آن ارزش دارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید