افزایش جمعیت نیاز اقتصاد ایران
جمعیت ایران در دهه نود با روند رشد کمتری نسبت به سالهای گذشته در حال افزایش است که بیم کاهش نیروی کار در سالهای آتی را میدهد، در صورتیکه افزایش جمعیت عامل افزایش درآمد، تولید ملی است.
مقام معظم رهبری چندین سال پیش راهبردی را برای آینده جمعیت ایران ترسیم کردند که در آن جمعیت کشور باید با روند مثبتی افزایش پیدا کند.
ایشان بارها از تبعات کاهش جمعیت سخن گفتهاند و اشاره صریح و مستقیم به ضرورت افزایش جمعیت برای تأمین نیروی جوان و بانشاط در راستای پیشبرد اهداف کشور و جلوگیری از رکود حرکت کشور به سوی رشد و تعالی مادی و معنوی داشتهاند.
رهبر معظم انقلاب در همان سال های اولیه دهه ۹۰ طی چند سخنرانی این موضوع را متذکر شدند و از جمله فرمودند: «ما باید در سیاست تحدید نسل تجدیدنظر کنیم. سیاست تحدید نسل در یک برههای از زمان درست بود؛ یک اهدافی هم برایش معین کردند. آنطوری که افراد متخصص و عالم و کارشناسان علمیِ این قسمت تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند، ما در سال ۷۱ به همان مقاصدی که از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال ۷۱ به این طرف، باید سیاست را تغییر میدادیم؛ خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم. کشور باید نگذارد که غلبهی نسل جوان و نمای زیبای جوانی در کشور از بین برود؛ و از بین خواهد رفت اگر به همین ترتیب پیش برویم؛ آنطوری که کارشناسها بررسی علمی و دقیق کردند. اینها خطابیات نیست؛ اینها کارهای علمی و دقیقِ کارشناسی شده است.» (۱۳۹۱/۰۵/۰۳)
افزایش میانگین سن کشور
در دهه ۹۰ با کم شدن نرخ زاد و ولد به تدریج شاهد افزایش میانگین سنی جامعه هستیم. نباید فراموش کرد که این روند باعث بروز مشکلات بسیار زیادی در بلند مدت خواهد شد که از مهمترین آنان میتوان به ضعف قوای نظامی، کمبود نیروی کار جوان، کم شدن رشد اقتصادی و تولیدات داخلی اشاره کرد.
طبق اطلاعات سازمان آمار، میانگین سنی کشور از ۲۱.۶ در سال ۱۳۷۰ به ۳۱.۳ در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است. این گواه بر پیر شدن جامعه و رفتن به سمت سالخوردگی است.
متوسط رشد سالیانه ۳.۹۱ در بازه زمانی ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵، به ۱.۲۹ در سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ تنزل پیدا کرده است.
به نقل از مرکز امار ایران، ۵۰ درصد از جمعیت کشور زیر ۳۰ سال و ۵۰ درصد دیگر بالای ۳۰ سال است، هرچه میانه سنی جمعیت از ۳۰ سال بالاتر رود به معنای حرکت جمعیت کشور به سوی پیری است و کشور ما در آستانه پیری جمعیت قرار دارد. البته شرایط کشور هنوز به مرحله بحرانی نرسیده، چون در ۵ سال گذشته تعداد موالید کشور افزایش یافته است.
با وجود اینکه هم اکنون شاهد قریب به ۳ میلیون بیکار در کشور هستیم، نباید این نکته را فراموش کرد که با وجود رکود بیسابقه در صنعت و تولید هنوز عطش جذب نیروی شاغل در بخشهای فنی حرفهای در کشور احساس میشود.
جمعیت مطلوب از نظر درآمد و تولید ملی
در صورتی که اقتصاد کشور در وضعیتی باشد که بازدهی نهایی نیروی انسانی مثبت باشد، یعنی اگر نیروی کار به درستی کار خود را انجام دهد، افزایش جمعیت باعث افزایش تولید ملی خواهد شد. جمعیت مطلوب از نظر درآمد ملی و تولید ملی حدی از جمعیت است که در آن بازدهی نهایی نیروی انسانی برابر صفر باشد. در چنین صورتی کاهش فیزیکی جمعیت باعث کاهش درآمد ملی میگردد.
این مهم تنها با افزایش توامان جمعیت و آموزش مناسب مبنی بر نیازهای اساسی و مورد نیاز کشور اتفاق میافتد.
رابطه افزایش جمعیت با تولید و افزایش ثروت ملی
آدام اسمیت تئوریسین بزرگ اقتصاد جهان در کتاب «ثروت ملل» معتقد است با کار انسانها است که ثروت (به معنای نیازها و خواستههای انسانی) تولید میشود. بنابراین هرچه بازدهی نیروی کار انسانها بیشتر گردد، مقدار عرضه ثروت نیز متناسب با آن افزایش مییابد. اسمیت تقسیم کار و تخصصی شدن تولید را علت اصلی بالارفتن بازدهی میداند. به این ترتیب مشاهده میشود که از نظر اسمیت مجموعه انسانها یعنی جمعیت در هر جامعهای، علت فاعلی و علت غایی و نیز ابزار افزایش ثروت است.
منابع انسانی، اصلیترین و بنیادیترین ثروت و سرمایه کشور
بنا بر این گزارش منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل میدهند. سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولید هستند. درحالی که انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهره برداری میکنند، سازمان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را میسازند، و توسعه ملی را به جلو میبرند.
کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردم خود را توسعه دهد و از آن به نحو موثری در اقتصاد ملی بهره برداری کند، به وضوح قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد.
رشد جمعیت، عامل اصلی رشد اقتصادی
در شرایط مناسب اقتصادی، رشد جمعیت محرک مهمی برای رشد اقتصادی و افزایش سطح زندگی افراد است، چرا که با افزایش جمعیت نیروی کار لازم برای استفاده مطلوب از منابع اقتصادی فراهم میآید و از سوی دیگر بازارهای ضروری برای جذب کالا و نیز امکان سودآوری تولید در سطح وسیع به وجود میآید. به عبارت دیگر افزایش جمعیت میتواند هم از جهت تقاضا و هم از جهت عرضه عوامل اقتصادی نقش اساسی در توسعه اقتصاد داشته باشد.
از سوی دیگر ، وضعیت نامناسب درآمد خانوادهها باعث عدم تمایل آنان به داشتن فرزند میشود.
حیدر علی عابدی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در این باره گفت: در ۳۵ سال آینده ۳۳ درصد جمعیت کشور بالای ۶۰ سال سن خواهند داشت. پیش بینی شده جمعیت کشور در سال ۱۴۸۰ نرخ رشد جمعیت کاهش به سمت صفر و منفی شدن در حال پیش روی باشد. گرایش خانواده ها به تک فرزندی زنگ خطری جدی برای جمعیت کشور به حساب می ابد و مشکل جمعیتی کشور با شعار حل نمیشود.
نتایج پیش بینی متغیرها مبین آن بودند که تا سال ۱۴۰۰ جمعیت ایران ۱۳%، تولید ناخالص داخلی ۴۶%، اشتغال کل ۴۴%، اشتغال نیروی کار ماهر ۳۹%، اشتغال نیروی کار غیر ماهر ۴۴%رشد خواهد کرد. این نتایج با توجه به پیش بینی متغیر جمعیت ایران بدست آمده و باید گفت وقتی با استفاده از پیش بینی جمعیت به این نتیجه می رسیم که تولید ناخالص داخلی ۴۶% افزایش خواهد یافت می تواند بدان معنی باشد که اگر رشد جمعیتی حادث شود، باید سیاست گذاری و برنامه ریزی کشور به گونه ای باشد که حداقل ۴۶% تولید ناخالص داخلی افزایش یابد و نیز حداقل ۳۹% برای نیروی کار ماهر و ۴۴% برای نیروی کار غیر ماهر فرصت شغلی ایجاد گردد.
امید است تا با فرهنگسازی درست درباره فرزند آوری در سالهای آینده شاهد بحران نبود نیروی کار در کشور نباشیم.