فرار به جلو با هدف تبرئه ؛ دلایل نامه احمدینژاد به رئیس قوه قضائیه چیست؟
محمود احمدینژاد چند روز پیش نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشت و ضمن مطرح کردن مسائل و ادعاهایی سعی کرد در آن خود را مدافع حقوق شهروندی افراد به ویژه یار نزدیکش حمیدرضا بقایی نشان دهد؛ نامهای که از ابعاد مختلف قابل بررسی و تأمل است؛ اینکه چرا احمدی نژاد چنین نامهای نوشته و البته آن را منتشر کرده، موضوع مهمی است که از جهات مختلف قابل بررسی است.
به گزارش بازتاب در بخشی از این نامه که در سایت تابناک منتشر شده خطاب به رئیس قوه قضائیه آمده است: بیش از چهار سال است که مقامات قضائی مدام تکرار میکنند که اینجانب پرونده دارم. دست آخر معلوم شد که دو شکایت به نام اشخاص که مختومه شده و دو شکایت از رئیس مجلس موجب ایجاد پرونده شده است. طی چهار سال گذشته به خصوص بعد از هر سفر استانی و استقبال مردمی و حتی پس از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به طور مکرر ادعا شده است که علیه اینجانب پرونده وجود دارد…اتفاقا در این دو مورد هم از طریق هیات حل اختلاف، تفسیر شورای نگهبان از اصل 75 اخذ و معلوم شد حق با اینجانب بوده است. تاریخ گواه است که مجلس قبل تمام تلاش خود را در زمینه سؤال و استیضاح و فشار درباره اینجانب و دولت دهم انجام داد…
اهداف احمدینژاد از نگارش نامه
هرچند احمدینژاد در ابتدای نامهاش سعی کرده است با اشاره به برخورد با تخلفات آقایان رحیمی و بقایی، بهانهای برای ورود به مسأله اصلی داشته باشد و خود را به ظاهر مدعی و مدافع «حقوق شهروندی» نشان دهد، اما در حقیقت بهانه نگارش چنین نامهای مسائل دیگری است که در بخشهای پایانی در خصوص دیگر مسائل آمده است؛ از جمله اینکه او تلاش دارد خود را در برابر ملت ایران تبرئه کند و بگوید آنچه با عنوان «پرونده برای احمدینژاد» ذکر میشود، ارتباطی با عملکرد او ندارد و بیشتر به دلیل مسائل و موضوعات سیاسی است. او نامهای را به بهانه دفاع از یارانش نوشته است، اما در حقیقت برای تبرئه خود در اواسط و بندهای پایانی نامه تلاش کرده است، وگرنه موضوعات و مسائل پیرامون محکومیت و اتهامات رحیمی و بقایی مربوط به مدتها پیش است و او میتوانست پس از آزادی بقایی از زندان این مسائل را مطرح کند، اما درست چند روز پس از اینکه دادستان کل کشور اعلام کرد: «پرونده احمدینژاد به دادسرا رفته است» او بر آن شده تا بلافاصله پاسخی آماده کند که پیشاپیش رفتن پروندهاش به دادسرا را سیاسی جلوه دهد.
تلاش دوباره برای دیده شدن
از طرفی محمود احمدینژاد فردی است که نمیتواند ساکت باشد و در معرض افکار عمومی و رسانهها قرار نگیرد و برای همین هم هرازگاهی برای نشان دادن خودش چه در محیط داخلی و چه بینالمللی دست به کارهایی میزند که سر و صدای زیادی به پا کند. این اولین باری نیست که چنین کارهایی از احمدینژاد میبینیم و مطمئنا آخرین بار هم نخواهد بود. جدای از تلاش او برای دیده شدن که گاهی با نگارش نامه به رئیس جمهور آمریکا اتفاق میافتد و گاهی با با این قبیل نامهها بنا دارد خود را در اذهان عمومی و عرصه سیاسی نشان دهد برای همین هم اقداماتی که برای چنین قصدی در پیش میگیرد و انجام میدهد هم عمدتا کارهایی است که چنین خواستهای را تأمین کند و سر و صدای زیادی هم به پا کند، یکی از مواردی که صراحتا در بخشهای میانی و پایانی نامه قصد احمدینژاد را مشخص میکند، انتقاد جدی او از علی لاریجانی رئیس مجلس است. او که حضور لاریجانی در مجلس ختم آیتا… راستی کاشانی در جماران و همنشینی با برخی چهرهها از جمله رئیس دولت اصلاحات را به معنای حضور قطعی رئیس مجلس در انتخابات ریاست جمهوری 1400 تلقی کرده و آن را تشکیل یک دولت اعتدالی دیگر با همراهی اصلاحطلبان و برخی معتدلان اصولگرا ارزیابی کرده است، تلاش دارد بلافاصله از تشکیل چنین ائتلافی جلوگیری کند.
نگرانی از انتخابات 1400
اینکه احتمال حمایت اصلاحطلبان از کاندیداتوری لاریجانی در انتخابات 1400 وجود دارد و آنها به دلیل همراهیها و حمایت لاریجانی از دولت تدبیر و امید و البته قدرت بالای چانهزنی، علی لاریجانی را یکی از کاندیداهای بالقوه و مطلوب برای ادامه راه پس از روحانی ارزیابی میکنند، موضوعی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شائبه آن شکل گرفته است. همنشینی جماران از دیدگاه احمدینژاد و البته برخی سیاسیون این مسأله را پررنگتر کرده است. لذا همانطور که در متن نامه احمدینژاد هم مشاهده میشود، او نگرانی جدی در این خصوص دارد. احمدینژاد میخواهد با تکیه به این مسائل خود را بار دیگر در قامت کاندیدای بالقوه و با صلاحیت ریاست جمهوری نشان داده و مطرح کند؛ در حالی که خودش هم میداند با اقداماتی که تاکنون انجام داده است مهره سوخته برای ریاست جمهوری به شمار میرود. البته او همچنان امیدوار است بخشی از نواصولگرایان که مخالفت جدی با کاندیداتوری احتمالی علی لاریجانی و حمایت از او دارند را با خود همراه کند و این تصور را به وجود آورد که در صورت حمایت آنها و تلاش برای گرفتن تأیید صلاحیتش، او تنها کسی خواهد بود که میتواند لاریجانی را در 1400 شکست بدهد.
لذتی که از دو قطبی میبرد!
او از الان تلاش میکند تا خود را با استناد به مسائلی نظیر حقوق شهروندی که البته بیشتر برای دوستانش پیگیر آن میشود به بخشی از جامعه که طیف آرای خاکستری محسوب میشوند، بقبولاند و در حقیقت از هماکنون رقابت خودش با لاریجانی را زنده نگه دارد، چون میداند که در این صورت میشود یک دو قطبی در جامعه ایجاد کرد؛ موضوعی که به نظر استراتژی اوست. سایت تابناک از این تحلیلها چنین نتیجه گرفته است که در واقع نامه احمدینژاد نه برای حمایت از اطرافیانش است و نه برای یادآوری و تاکید بر موضوع حقوق شهروندی. او میخواهد خود را از آنچه به عنوان پروندهاش در دادسرا عنوان شده از هماکنون تبرئه کند و موضوع را سیاسی جلوه دهد. میخواهد رقابت خود با لاریجانی را در اذهان عمومی یادآوری کند و در نهایت برداشتهایی که در مورد کاندیداتوری احتمالی لاریجانی در 1400 کرده است را با اهداف انتخاباتی خود دنبال کند. نامه احمدینژاد یک نامه کاملا سیاسی با اهداف صرف انتخاباتی است.