سوداگران هدف اخذ مالیات بر عایدی سرمایه هستند و نه اقشار کم درآمد

    کد خبر :684983

اخیرا کتابی تحت عنوان «مالیات بر عایدی املاک؛ راهکار حذف سوداگری از بازار مسکن» به منظور ارائه راهکار مقابله با سوداگری بازار املاک و بررسی تجارب جهانی این مالیات توسط شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی منتشر شده است.

*رکود تولید ناشی از سود بالا و ریسک پایین سفته‌بازی است

در ابتدای این کتاب آمده است: یکی از علل اصلی رکود فعالیت‌های تولیدی در کشور، وجود موانع مختلف بر سر راه تولید است. علاوه بر این، یک عامل دیگر نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و آن وجود «سودآوری بالا» در بازارهای رقیب و موازی تولید و فعالیت‌های غیرمولد است.

به بیان دیگر، نه تنها تولید در کشور بسیار پرمخاطره و کم سود است، بلکه فعالیت‌های غیرتولیدی و غیرمولد نیز سود بالایی دارد. این در حالیست که برای کنترل فعالیت‌های غیرمولد و غیرتولیدی، قوانین محدودکننده و بازدارنده وجود ندارد.

فعالیت غیرمولد نوعی «فعالیت اقتصادی» است که درآمد زیادی از آن حاصل می‌شود؛ اما در صورتی که از اقتصاد حذف شود، علاوه بر اینکه تأثیری بر کاهش رشد اقتصادی ندارد، زمینه افزایش رشد اقتصادی را نیز فراهم می‌کند.

به گزارش فارس،سفته‌بازی و انجام معاملاتی که با اهداف غیرمصرفی در بازارهای مسکن، خودرو، ارز و … انجام می‌شود، از جمله فعالیت‌های غیرمولد و غیرتولیدی است که بعضا با سود قابل توجه و چندین برابری نسبت به تولید همراه است؛ اما مزیتی برای اقتصاد ندارد. در واقع میتوان گفت که فعالیت‌های غیرمولد، کیک اقتصاد را بزرگ نمی‌کند، اما سهم خود را از کیک افزایش میدهد؛ که این به معنای کاهش سهم و حجم فعالیت‌های مولد و تولیدی است.

*افزایش هزینه فعالیت‌های غیرمولد، کارکرد اصلی مالیات بر عایدی سرمایه

در ادامه این کتاب آمده است: کشورهای جهان برای تنظیم اقتصاد، تضعیف فعالیت‌های غیرمولد و هدایت سرمایه‌ها به سمت فعالیت‌های تولیدی، از ابزار مالیات استفاده می‌نمایند؛ در واقع مالیات علاوه بر درآمدزایی، ابزار «تنظیم‌گری و سیاستگذاری» در اقتصاد است.

مالیات بر عایدی سرمایه، یکی از انواع پایه‌های مالیاتی است که در این زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرد. منظور از عایدی سرمایه، سود حاصل از سرمایه «تفاوت قیمت فروش یک دارایی نسبت به قیمت خرید آن» است. مالیاتی که از این سود دریافت می‌شود، تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه شناخته می‌شود.

مالیات بر عایدی سرمایه بر ارزش دارایی وضع نمی‌شود، بلکه بر افزایش ارزش دارایی یا همان «عایدی دارایی» وضع می‌شود. به‌طور مثال اگر فردی ملکی را در سال جاری به قیمت 100 میلیون تومان خریداری کند و در سال بعد به قیمت 150 میلیون تومان بفروشد، درصد مشخصی از50 میلیون تومان افزایش ارزش دارایی، مشمول پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه خواهد بود.

*سه منطق اصلی دریافت مالیات بر عایدی سرمایه

کتاب مذکور سه منطق تنظیم‌گری در اقتصاد، دریافت هزینه امکانات عمومی و عدالت مالیاتی برای اخذ این مالیات مطرح کرده است. در واقع همانطور که بیان شد وضع مالیات بر عایدی سرمایه، افزایش هزینه فعالیت‌های غیرمولد در اقتصاد و همزمان تشویق فعالیت‌های مولد را به دنبال دارد و با وضع این مالیات نوعی تنظیم‌گری در اقتصاد صورت می‌پذیرد.

منطق دوم دریافت این مالیات دریافت هزینه امکانات عمومی است. به اینصورت که در بحث مالیات بر درآمد، اولین دلیلی که جهت دریافت چنین مالیاتی ذکر شد، دریافت هزینه فراهم آوردن امکانات عمومی توسط دولت است؛ در واقع قانون‌گذار با ملاحظه بهره‌مندی فعال اقتصادی از زیرساخت‌ها و خدمات عمومی، فعال اقتصادی را به میزان کسب درآمدش، موظف به پرداخت مالیات می‌کند.

در مبحث مالیات بر عایدی سرمایه نیز همین منطق وجود دارد؛ برای مثال کسی که ملکی را خریداری می‌کند و پس از توسعه شهری و تغییرات اقتصاد کلان، بدون اینکه ارزشی بر ملک خود اضافه کند، با افزایش قیمت آن مواجه می‌شود، بنا بر اصل انتفاع، بایستی در زمان فروش ملک مالیات بر عایدی سرمایه پرداخت کند و بخشی از این ارزش اضافه شده که ناشی از فعالیت خودش نیست را واگذار نماید.

دلیل دیگری که در بیان ضرورت و منطق وضع مالیات بر عایدی سرمایه مطرح می‌شود، عدالت مالیاتی است. از این منظر، عایدات سرمایه‌ای مانند سایر درآمدهای اشخاص از منابع مختلف است؛ لذا نباید بین درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری در دارایی‌ها با درآمد حاصل از سایر فعالیت‌ها، به ویژه فعالیت‌هایی که زحمتی برای آن کشیده نشده، تفاوتی وجود داشته باشد.

*سوداگران هدف اخذ مالیات بر عایدی سرمایه هستند، نه اقشار کم درآمد

مالیات بر عایدی سرمایه بر اساس اصل منفعت وصول می‌شود؛ لذا افرادی که از معامله دارایی سودی به دست نیاورده‌اند و یا با هدف تأمین تقاضای مصرفی اقدام به خرید و فروش نموده‌اند، مشمول پرداخت این مالیات نمی‌شوند. با توجه به اینکه این نوع مالیات به گروه‌های کم‌درآمد تعلق نمی‌گیرد، لذا اهداف توزیعی در این مالیات مورد توجه قرار گرفته است. به شکلی که می‌توان گفت اقشاری از جامعه که با مشکل تهیه مسکن روبرو هستند، به راحتی مسکن متناسب با نیاز خود را تأمین خواهند کرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید