سرانجام نفت پس از انتخابات امریکا
اینکه ترامپ در انتخابات شکست بخورد و بایدن رئیس جمهوری امریکا بشود چه تأثیری در بازار نفت و بهطور کلی انرژی خواهد داشت در طول تبلیغات انتخاباتی امریکا مطرح شد. ترامپ مدعی است که بایدن برای تولید نفت و گاز غیرمتعارف معروف به شیل اویل و شیل گاز فاجعه خواهد بود. بایدن این ادعا را رد کرد و گفت من همچنان از تولید نفت وگاز غیرمتعارف حمایت خواهم کرد. اما، برای صنعت نفت ایران چه فرقی خواهد کرد؟
مشکل تولید در ایران
اساسیترین مشکلی که درایران نه تنها اقتصاد انرژی بلکه در سایر بخشهای تولیدات صنعتی و غیره قابل لمس میباشد، شعار به جای عمل است. به این معنی که بهطور کلی بهدلیل «ضعف مدیریت» حرفهای و تخصصی در تمام بخشهای صنعتی و تولیدی هزینههای تولید بسیار بالاست و این هزینههای گران به مصرف کننده تحمیل میشوند. نمونههای قابل لمس در صنعت تولید اتومبیل، لوازم خانگی و… میباشد. تولیدکنندگان به جای مدیریت (بهینه مصرف کردن) مواد اولیه و انرژی، تلاشی برای کاهش هزینه تولید به عمل نمیآورند. در نتیجه تا تعریف یک سیاست کلان مدیریت اقتصاد انرژی و مدیریت اقتصاد کلان کشور (دلارزدایی اقتصاد کلان کشور) نتیجه انتخابات امریکا برای ایران با ادامه ریاست جمهوری ترامپ و یا روی کار آمدن بایدن یکی است.
سال 2020 سال فاجعه برای تولید کنندگان و صادر کنندگان عمده نفت خام
تولیدکنندگان نفت و گاز اوپک و غیراوپک ازجمله تولیدکنندگان نفت و گاز غیرمتعارف (شیل اویل و شیل گاز) در امریکا متفقالقول هستند که سال 2020 برای صنعت نفت و گاز یک سال مملو از فاجعه و بداقبالی بوده است. بنابراین، بهنظر نمیرسد که نتیجه انتخابات روز سیزدهم آبانماه 1399 در امریکا موجب تغییری عمده برای صنعت نفت باشد.
واقعیتها
به نظر بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان صنعت انرژی نه سیاستهای اعلام شده توسط ترامپ و نه سیاستهای بیان شده توسط جو بایدن نمیتوانند به کمک شرکتهای چندملیتی نفت و گاز بیایند که درنتیجه همهگیر شدن ویروس کرونا آسیبهای سختی دیدهاند. اخیراً قیمت نفت خام برنت دریای شمال به حدود 37 دلار و قیمت نفت خام دبلیو تی آی امریکا به حدود 35 دلار رسید. بنابراین، انتخاب هریک از نامزدهای ریاست جمهوری امریکا تأثیری در کوتاهمدت بر بازار نفت نخواهد گذاشت. چرا؟ چون بازار روی مسائل دیگری متمرکز شده است نظیر مشکلاتی که اروپا و انگلیس با توسعه همهگیری ویروس کرونا دست به گریبان هستند و ناگزیر باید فعالیتهای اقتصادی را آهسته کنند و یا تعطیل. در همین حال افزایش مبتلایان به ویروس کرونا در امریکا کمکی به افزایش مصرف و بالارفتن قیمتها نمیکند.
نقش لیبی و کلک در اوپک
در این میان آتشبس همراه با افزایش تولید نفت خام و عرضه نفت خام بیشتر لیبی به بازار و کلک در برخی از کشورهای اوپک که نفت خام بیشتری تولید و به بازار عرضه میکنند (نظیر امارات متحده عربی) نیز موجب پایین ماندن قیمتها در سطح فعلی هستند.
نقش ایران
تحریمهای اخیر که دولت ترامپ متوجه شخص وزیر نفت ایران و وزارت نفت کرد یک اقدام نمایشی سیاسی بود. در واقع مشکل ایران تحریمها و فشار حداکثری دولت ترامپ نبوده و نیست. مشکل ایران در بخش انرژی نداشتن یک برنامه کلان اقتصاد انرژی برای قرن بیست و یکم است. درسال 1380 مرحوم دکتر نوربخش در سمت رئیس کلی بانک مرکزی به این موضوع توجه داشت و در آن زمان با همکاری وزارت نفت تلاش بهعمل آمد تا با مطالعه و فعالسازی بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش (برای تجارت فرآوردههای نفتی و واگذاری واقعی سهام پالایشگاهها و پتروشیمیها و… به مردم) احداث بندر نفتی نکا (وصل کردن دریای خزر به خلیج فارس- معاوضه و تجارت نفت خام و گاز طبیعی) در چارچوب برنامه چهارم بهتدریج به وابستگی اقتصاد ایران به دلار امریکا (درآمدهای نفتی) پایان داده شود. چرا نشد؟ سؤالی است که نمایندگان (قانون گذاران) مجلس هفتم، هشتم، نهم، دهم و حالا مجلس یازدهم باید پاسخگو باشند.
اقتصاد انرژی کرونایی
باید توجه داشت که بزرگترین دشمن صنعت نفت و انرژی کشور در دوران کرونا و پساکرونا سیاسی کردن صنعت نفت و انرژی کشور است. شاید بتوان گفت که بزرگترین اشتباه دولت ترامپ برخورد سیاسی با بازار نفت و انرژی بویژه با ایران بوده و هست. به این واقعیت توجه کنیم که در ماه آوریل 2020 وقتی ویروس کرونا شروع به همهگیر شدن کرد و بسیاری از کشورها چارهای جز تعطیل کردن بخشهای عمومی و اقتصادی نداشتند، جهان با چنان توقف در فعالیتهای اقتصادی روبهرو شد که قبلاً تجربه نشده بود. درنتیجه قیمت نفت خام تا حدود نزدیک به منفی بشکهای چهل دلار سقوط کرد. آژانس بینالمللی انرژی عنوان «آوریل سیاه» را مطرح کرد. چرا؟ چون تمام انبارها پرشده بود و جایی برای ذخیره نفت خام پیدا نمیشد. بنابراین، همزمان جهان شاهد دستپاچگی در بازارهای بانکی و مالی شد. درواقع روند سنتی بازار نفت و بهطور کلی انرژی به هم ریخت. همه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت و گاز (LNG) با بحرانی غیرقابل پیشبینی مواجه شدند.
افق پایانی سال 2020
انتخابات ریاست جمهوری امریکا در ماههای پایانی سال 2020 افق روشنی را برای صنعت نفت و انرژی نشان نمیدهد. زیرا، میزان تقاضا برای مصرف نفت خام حسب برآوردهای بهعمل آمده حدود 8 میلیون و 500 هزار بشکه تا پایان سال 2020 کمتر از سال 2019 است. علاوه برآن تغییر روشهای عادی زندگی قبل از همهگیری ویروس کرونا با آنچه اکنون در دوران همهگیری جهانی کرونا تجربه میشود حاکی از آن است که میزان تقاضا برای مصرف انرژی در جهان با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در امریکا تغییر نخواهد کرد.
بازگشت ایران به بازار نفت
از جمله مواردی که بین تاجران نفتی مورد بحث قرار دارد این نگرانی است که با دوباره انتخاب شدن ترامپ و توافق ترامپ با ریاست جمهوری دولت سیزدهم در ایران به منظور بازگشت ایران به بازار نفت میتواند تأثیرات منفی بیشتری در بازار نفت داشته باشد. برخی از کارشناسان انرژی معتقدند فرقی نمیکند اگر جو بایدن انتخاب شود و به برجام برگردد ایران باز هم میتواند به بازار نفت خام برگردد که در این صورت حدود دو میلیون و هفتصد هزار بشکهای که ایران قبل از تحریمها نفت خام صادر میکرد و دوباره شروع به صادر کردن خواهد کرد موجب کاهش قیمتها در بازارهای بینالمللی نفت خام خواهد شد. از سوی دیگر کارشناسان انرژی در امریکا معتقدند که چه ترامپ انتخاب بشود و چه بایدن هر دو برای کمک به رشد اقتصاد امریکا ناگزیر مایل خواهند بود که قیمت انرژی در امریکا ارزان باشد و به تولید بیشتر داخلی برای پایین نگهداشتن قیمت انرژی اهمیت خواهند داد. اما، برای کمک به تولید و توسعه انرژیهای دوست محیط زیست «تجدیدپذیر» نیازمند قیمت بالاتر برای انرژیهای فسیلی هستند.
نتیجهگیری
پیشبینی اینکه پس از انتخابات ریاست جمهوری امریکا بازار نفت چه عکسالعملی را نشان خواهد داد کار آسانی نیست. ایران میتواند نقش تعیینکنندهای در بازار نفت ایفا کند چنانچه سعی کند در داخل و خارج ضرورت غیرسیاسی کردن صنعت نفت و انرژی را مطرح و جا بیندازد. در واقع ایران در مقطعی با طرح «انرژی برای صلح» طرح معاوضه گاز با برق با جمهوری ارمنستان و معاوضه گاز با گاز با جمهوری آذربایجان برای گازرسانی به جمهوری خودمختار نخجوان در این راستا قدمهای بلندی در دولت هشتم برداشت که همچنان این طرح میتواند در زمان حاضر هم کارساز باشد. بویژه باتوجه به اینکه اکثر کشورهای تولید کننده و صادرکننده نفت خام و گاز طبیعی (اوپک و غیراوپک شامل امریکا) با مشکلات عدیدهای در صنعت نفت وگاز دست به گریبان هستند طرح انرژی برای صلح میتواند راهکار و راهبرد مناسبی باشد.
منبع : روزنامه ایران