دستاوردهای دوگانه آشتی ایران و عربستان برای منطقه؛ آیا اراده سیاسی برای دستیابی به توافق وجود دارد؟
همزمان با پیشرفت گفتگوهای ایران و عربستان و افزایش احتمال یک توافق میان دو کشور، گمانهزنی در خصوص تأثیرات چنین توافقی بر منطقه افزایش یافته است. از سوی دیگر، تحلیلگران مسیرهایی را برای دستیابی به یک توافق میان دو رقیب منطقهای پیشنهاد میکنند. سوالات و تردیدهای موجود بیشتر بر اراده سیاسی رهبران دو کشور متمرکز است.
«بازتاب»؛ آرش صفار- بر اساس برخی منابع مذاکرات ایران و عربستان برای کاهش اختلافات و بررسی امکان از سرگیری روابط معمول میان دو کشور، با پیشرفتهای مناسبی همراه بوده است.
ظاهرا پیشرفت این مذاکرات که از آوریل گذشته با میانجیگری عراق در حال انجام است، تا حدی بوده که هفته گذشته «یک منبع آگاه» ایرانی از احتمال شرکت نماینده عربستان در مراسم تحلیف سید ابراهیم رئیسی خبر داد.
«آسیا تایمز» در یادداشتی به بررسی پیامدهای آشتی احتمالی میان ایران و عربستان پرداخته است؛ بنا بر این یادداشت اگرچه گفتگوهای «خالد الحمیدان»، رئیس دستگاه امنیتی سعودی و «سعید ایروانی»، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی از سوی مقامهای دو کشور سازنده توصیف شده است، اما عبور از گذشته چندان آسان نیست.
این یادداشت با مروری بر رویدادهایی که سبب قرار گرفتن تهران و ریاض در بدترین دوران روابط خود شده است، مسئله جنگ یمن را مهمترین عامل اختلاف دو کشور و مانع اصلی عادیسازی روابط آنها میداند.
«علی باقر»، استادیار مرکز علوم انسانی و اجتماعی «ابن خلدون» در دانشگاه قطر بر این باور است که هر گونه آشتی میان ایران و عربستان به اراده و تعهد دو طرف بستگی دارد.
به گفته او از نظر سعودیها این ایران است که باید حسن نیت خود را نشان دهد تا بعد از آن ریاض نیز اقدام متقابل را انجام دهد؛ ایران هم معتقد است که عربستان در حال پیشبرد یک موضع ضد ایرانی در سطح منطقه و جهان است. در این شرایط ارائه امتیازات متقابل، در گرو اراده سیاسی است.
باقر بر این باور است که سوریه و یمن میتواند نقطه شروع خوبی برای دستیابی به یک توافق اصولی باشد. «خروج ایران از سوریه و توقف دائمی عملیات نظامی عربستان در یمن میتواند تأثیرات دگرگونکنندهای بر روابط دو کشور داشته باشد».
«عمران البدوی»، مدیر برنامه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هوستون به اشاره به سیاست متفاوت بایدن نسبت به ترامپ، در خصوص جنگ یمن بر این باور است که «هر گونه توافقی بین ایران باید مطابق منافع سیاست خارجی دولت بایدن، از جمله پایان دادن به بحران انسانی در یمن… و بازگشت به بستر گستردهتر برای ترویج حقوق بشر جهانی باشد».
البدوی با اشاره به از دست رفتن درآمد مراسم حج به واسطه کرونا، تأکید میکند که توافق تهران و ریاض باید تضمین امنیت صادرات نفت سعودی را در بر بگیرد؛ همچنین این توافق باید آینده برنامه هستهای ایران را مشخص کند.
«دانیا ثافر»، مدیر اجرایی مجمع بینالمللی خلیج فارس در واشنگتن معتقد است امکان دستیابی به تفاهم تهران-ریاض در مورد یمن وجود دارد و دو کشور میتوانند تعامل خود را از آنجا ادامه دهند.
او با تکرار اتهام تأمین موشک های انصارالله توسط ایران، تأکید دارد که یمن یک فرصت کمهزینه برای اعتمادسازی است و دو کشور میتوانند بر سر آن به توافق برسند، ایران میتواند برای افزایش امنیت جنوب عربستان امتیازاتی را به سعودی بدهد.
با این وجود دانیا ثافر اشاره میکند که توافق ایران و عربستان، الزاما جنگ یمن را پایان نمیدهد؛ به گفته وی «ایران میتواند بر حوثیها فشار بیاورد تا آتشبس عربستان را بپذیرند، اما لزوما از اهرم کامل برای اجرای آن برخوردار نیست».
مطابق یادداشت آسیا تایمز، تنشزدایی میان تهران و ریاض بر کل خاورمیانه، از جمله اسرائیل تأثیرگذار خواهد بود؛ با توافق میان ایران و عربستان عادیسازی احتمالی روابط تلآویو و ریاض را به تعویق میافتد.
«آلبرت ولف» از مرکز مطالعات پیشرفته بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز بر این باور است که تنشزدایی تهران و ریاض، تأثیرات مخربی بر اسرائیل میگذارد.
به گفته او تنشزدایی میان ایران و سعودی «اولا میتواند احتمال به رسمیتشناسی اسرائیل از سوی عربستان را به کلی از بین ببرد. در ثانی، اسرائیل امیدوار بود که بتواند از قراردادهای ابراهیم به عنوان ابزاری برای مهار ایران استفاده کند؛ در حالی که برخی از کشورها اسرائیل را برای مهار ایران به رسمت شناختند، تنشزدایی ایران و عربستان میتواند تأثیر مخربی در سیاست اسرائیل بازی کند».
ولف معتقد است واکنشهای متنوعی در سطح خلیج فارس نسبت به تنشزدایی میان ایران و عربستان وجود خواهد داشت؛ در حالی که قطر و برخی دیگر از کشور از این مسیر حمایت میکنند، با توجه به افزایش اختلافات میان امارات و عربستان، بهبود روابط ایران و عربستان، میتواند «معمای امنیت میان امارات و تهران» را تشدید کند.
بر اساس یادداشت، علیرغم احتمال بهبود روابط تهران و ریاض، تحلیلگران معتقد هستند که رقابت منطقهای میان دو کشور به دلیل واگرایی منافع ژئوپلیتیک آنها ادامه خواهد یافت.
به گفته «اما سوبریر» از موسسه واشنگتن برای دولتها خلیج فارس ایران و عربستان باید زندگی با هم را یاد بگیرند زیرا «نمیتوان جغرافیا را تغییر داد». او معتقد است توافق میان ایران و عربستان میتواند ناشی از تعهد آنها به امنیت و ثبات در خلیج فارس باشد.
سوبریر بر این باور است که رعایت قوانین یکسان در زمینه کنترل تسلیحات و عدم اشاعه به ایجاد اعتماد کمک میکند و آنها میتوانند این مسئله را به سایر قدرتهای فعال در منطقه تسری دهند.
با توجه به آنچه از یادداشت آسیا تایمز گفته شد به نظر میرسد دو کشور دلایل متعددی برای تلاش برای دستیابی به یک توافق دارند.
با این وجود، اینکه دو کشور تا کجا حاضر هستند با هدف جلب اعتماد طرف مقابل، امتیاز بدهند و تصمیمگیران کدام موضوعات را در زمره پروندههای مشترک حساب میکنند، از اهمیت برخوردار است.
به عنوان مثال آیا از نظر تصمیمگیران ایرانی اساسا موضوعی همچون سوریه میتواند در دستور کار مذاکرات با عربستان باشد یا خیر؟
از سوی دیگر معلوم نیست که فارغ از آینده روابط ایران و آمریکا، عربستان تا کجا آماده یک توافق کلی با ایران در خصوص موضوعات منطقهای –فراتر از یمن- است؟
به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسشها باید همچنان منتظر ماند.