اژدهای سرخ و نقشه های جدید برای جهان عرب
چینی ها با تشدید قطبی گرایی ها در عرصه نظام بین الملل، سعی دارند تا یارگیری های خود را نه صرفا با معیارهای ایدئولوژیک و سیاسی، بلکه با پیشبرد گفتمان و جذابیت اقتصادی خود به پیش برند. در این راستا، اختلافات اخیر میان برخی کشورهای برجسته نفتی عربی نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی با آمریکا در مساله تولید نفت و همچنین ناامیدی این قبیل دولتها از حمایت موثر نظامی و امنیتی آمریکا از خود در بحبوحه بحران های امنیتی موجب شده تا چین فضای بازی موثر و قابل توجهی را نیز پیش روی خود ببیند.
بازتاب– “لی شیوی هانگ” سرکنسول چین در دبی به تازگی از برگزاری نشستی میان چین با کشورهای عربی خبر داده است. وی به طور خاص گفته است که نخستین نشست عربی-چینی در اوایل ماه دسامبر و به طور خاص ده روز اول این ماه، در ریاض پایتخت عربستان برگزار خواهد شد. البته که پیش از این “فیصل بن فرحان” وزیر خارجه عربستان از سفر قریب القوع رئیس جمهور چین “شی جین پینگ” به عربستان خبر داده بود. طرح این خبر آن هم در شرایط کنونی که میزان تنش ها و رقابت ها میان چین با قدرت های غربی، بویژه آمریکا به اوج خود رسیده، حامل پیام های خاصی است.
البته که این خبر بیش از همه نگرانی های فزاینده ای را در کشورهای غربی ایجاد کرده است. چینی ها سالهاست که با استفاده از ظرفیت های نشست های مهم چندجانبه (دیپلماسی چندجانبه)، سعی دارند به نحو گسترده و عمیقی به توسعه نفوذ خود در اقصی نقاط جهان بپردازند. شاید یکی از موفق ترین نمونه های این نوع نشست ها را بتوان در “مجمع همکاری های چین و آفریقا” مشاهده کرد. جالب است بدانیم که تاکیدات چین بر برگزاری مرتب نشست های مجمع همکاریهای چین-آفریقا و دیپلماسی فعال پکن در قالب آن موجب شد تا این کشور تنها ظرف 9 سال در فاصله میان سال های 2000 تا 2009، به شریک اول تجاری قاره آفریقا تبدیل شود.
موقعیتی که هنوز هم چین از آن برخوردار است و موجب شده تا جمهوری خلق چین بتواند از ظرفیت های قابل توجه سیاسی و اقتصادی کشورهای آفریقایی در عرصه بین المللی در راستای اهداف و منافع خود بهره برد. البته که کشورهای آفریقایی نیز در نوع خود منافع زیادی را از قِبل توسعه روابطشان با چین کسب کرده اند. آنچه مجمع همکاریهای چین-آفریقا را به یک نمونه موفق تبدیل کرده، نگاه و دید همه جانبه چین جهت توسعه روابط با کشورهای مختلف آفریقایی است.
چینی ها به طور خاص سعی داشته اند به افریقایی ها بقبولانند که برخلاف قدرت های غربی به دنبال مداخله در امور داخلی آن ها نیستند و یا کمک های اقتصادی خود به این قبیل کشورها را مشروط به تحقق برخی پیش شرط های سیاسی نظیر رویکردی که غربی ها به آن ها دارند نمی کنند.
چینی ها در قاره آفریقا با همه کشورها کار می کنند و تقریبا شریک اول تجاری اغلب کشورهای آفریقایی هستند. دستورکاری که نفوذ سیاسی قابل توجهی را نیز به چین در کشورهای آفریقایی داده و موجب شده تا پکن از ظرفیت رای بیش از 50 کشور آفریقایی در مجامع و سازمان های مهم بین المللی در راستای منافع خود بهرهمند شود.
حال انتظار می رود که تاکیدات چین بر ضرورت تشکیل نشست های چین با کشورهای عربی نیز عملا راه و مسیر مشابهی را طی کند. درواقع چینی ها با تشدید قطبی گرایی ها در عرصه نظام بین الملل، سعی دارند تا یارگیریهای خود را نه صرفا با معیارهای ایدئولوژیک و سیاسی، بلکه با پیشبرد گفتمان و جذابیت اقتصادی خود به پیش برند و تا می توانند دامنه نفوذشان در میان کشورهای مختلف جهان را گسترش بخشند. در این راستا، اختلافات اخیر میان برخی کشورهای برجسته نفتی عربی نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی با آمریکا در مساله تولید نفت و همچنین ناامیدی این قبیل دولت ها از حمایت موثر نظامی و امنیتی آمریکا از خود در بحبوحه بحران های امنیتی موجب شده تا چین فضای بازی موثر و قابل توجهی را نیز پیش روی خود ببیند.
در این شرایط، کشورهای نفتخیز عرب حاشیه خلیج فارس نیز به دنبال انجام یک بازی ظریف میان پکن و واشینگتن هستند و سعی دارند با سنگین سازی کفه قدرت های شرقی در چهارچوب روابط خارجیشان، اولا این پیام را برسانند که به خوبی متوجه شده اند که کریدورهای قدرت جهان به سمت جهان شرق در حالا گردش هستند و ثانیا، آمریکا و دیگر قدرت های غربی نیز باید بدانند که کشورهای عربی صرفا منتظر و معطل آن ها نخواهند بود و در چهارچوب تامین منافع ملی خود، در صورت عدم کنشگری موثر آمریکا و غربی ها، گزینه های مشخصی را روی میز دارند.
از این منظر، تاکیدات چین جهت برگزاری نخستین نشست کشورهای عربی با چین عمدتا معطوف به این واقعیت است که زمینه های لازم جهت توسعه روابط دو طرف فراهم شده و اگر بنا باشد چینی ها اکنون این فرصت را از دست دهند، هیچ تضمینی نیست که شرایط سیال و غیرثابت جهان، چند مدت دیگر فرصتی را در اختیار آن ها قرار دهد تا آن ها بتوانند دستورکارهای امروز خود را فردا نیز دنبال کنند. در این راستا، برگزاری نشست کشورهای عربی با چین را نه صرفا یک اتفاق فصلی، بلکه باید آغاز یک روند دانست که اژدهای سرخ در مورد آن برنامهریزیها دارد و خواب ها برای آن دیده است.