خطر انفجار برای ۴۰۲ واحد صنعتی در قزوین

    کد خبر :853752
خطر انفجار برای ۴۰۲ واحد صنعتی در قزوین

از همان ابتدا، راه‌اندازی شهر صنعتی البرز بعنوان یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین قطب‌های صنعتی کشور، موجب ورود صنایع مختلف و نام‌آشنای متعددی به استان قزوین شد.

اقبال صاحبان صنایع به نحوی بود که علاوه بر توسعه شهر صنعتی البرز، به عنوان سایت اصلی اقتصادی و صنعتی، شهرک‌ها و نواحی دیگری هم در چشم‌انداز توسعه‌ی استان دیده شدند.

چشم انداز و مزایای احداث واحد‌های صنعتی کوچک و بزرگ، اقتصاد و صنعت استان را به شکل‌گیری شهرک‌ها و نواحی صنعتی در گوشه و کنار استان سوق داد به نحوی که در برخی حوزه‌ها همچون مواد شوینده و محصولات سلولزی، صنعت قزوین گوی سبقت را از دیگران ربود.

به این ترتیب در استانی با سطح اشغال تنها یک درصد از مساحت کشور، حدود هشت درصد صنایع و تولیدات مستقر شد و عملا استان قزوین در جمع پنج استان اول صنعتی کشور قرار گرفت.

به گفته عزیز الله افضلی رئیس سازمان صمت، این صنایع شامل بیش از سه هزار و چهارصد واحد تولیدی و صادراتی غیرنفتی است که گردش مالی آن‌ها ۴۰۰ میلیون دلار برآورد می‌شود؛ رقمی که قدرت تنظیم بازار برای ۳۲ میلیون نفر یعنی ۴۰ درصد از جمعیت ایران را داراست.

امتیاز دیگر این کارخانجات و واحد‌های تولیدی، اشتغال بیش از ۱۳۰ هزار نفر در استان است که از این حیث نیز استان قزوین در شمار استان‌های با نرخ بیکاری نسبتا پایین‌تر از نُرم کشوری (کمتر از ۱۰ درصد) قرار دارد.

فعالیت این واحد‌های تولیدی اگرچه بخشی از اقتصاد استان را به گردش درمی‌آورد و تامین‌کننده‌ی معیشت هزاران کارگر است، اما به مثابه‌ی شمشیر دولبه‌ای است که می‌تواند سرمایه‌های عظیم اقتصادی، صنعتی، تولیدی و حتی نیروی انسانی استان را به چالش بکشد.

پیامد‌های صنعتی شدن

صنعتی شدن در کنار همه‌ی مواهب و دستاورد‌های آن اعم از توسعه اقتصادی، جذب سرمایه و ایجاد اشتغال، پیامد‌های منفی نیز به همراه دارد که بعضاً در زمینه‌های مختلف مشهود است.

آثار و تبعات منفی صنعتی شدن گاهی آنچنان نمود پیدا می‌کند که به طور کلی، صنعتی شدن بر روی نمودار توسعه، بار منفی تلقی می‌شود.

اصلی‌ترین پیامد ناشی از صنعتی شدن در نگاه مردم، آلایندگی است که شامل دامنه‌ی وسیعی از آلاینده‌ها می‌شود؛ از آلودگی هوا که شاخص‌ترین آنهاست تا آلودگی آب‌های سطحی و زیرزمینی.

موضوع آلودگی هوا در قزوین با نام دو صنعت بزرگ گره خورده: کارخانه سیمان آبیک و نیروگاه برق شهید رجایی.

آلایندگی این دو واحد بزرگ و تبعات آن در سال‌های اخیر، دامنگیر استان و به ویژه شهرستان آبیک شده به نحوی که شاخص آلودگی هوا بارها، به بالای ۱۰۰ رسیده که برای گروه‌های حساس خطرناک است.

این‌ها گفته‌ی ظهیری معاون نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زیست استان است.

از سوی دیگر معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار، بخش قابل توجهی از آلودگی‌ها را- جدا از نامناسب بودن فیلترها- ناشی از اضافه برداشت معادن شن و ماسه در آبیک می‌داند و می‌گوید: بررسی‌ها نشان داده برخی از این معادن گاه تا ۱۰ برابر میزان تعیین شده برداشت کرده‌اند که این موضوع، آلایندگی شدید و همچنین مخاطرات محیط زیستی به همراه دارد.

موضوعی که به گفته‌ی علی فرخزاد و بنا بر هشدار کارشناسان محیط زیست، می‌تواند استان قزوین را به کانون ریزگرد‌ها تبدیل کند.

در کنار آلودگی هوا، آلودگی آب‌ها نیز مطرح است.

تابستان سال گذشته بود که موضوع آلودگی رودخانه‌های فصلی جنوب قزوین مطرح شد. ماجرا از این قرار بود که به دنبال رهاسازی پساب صنعتی تصفیه نشده‌ی شهرک صنعتی لیا، در مزارع پائین‌دست و بخش‌هایی از دشت قزوین، عملا اراضی زیر کشت گندم، جو، ذرت، یونجه و سبزیجات که در مجاورت شهرک صنعتی لیا قرار دارند با این منبع آبیاری شدند.

عمده این آلودگی‌ها فلزات سنگین، مواد سمی، نیترات و مشتقات آن بود که از پساب چند واحد تولیدی در شهرک صنعتی لیا سرچشمه می‌گرفت.

همین مسئله در بخش‌هایی از اراضی کشاورزی مجاور ناحیه صنعتی تاکستان، موجب اتلاف تعداد زیادی از دام و طیور کشاورزان شد.

پساب خروجی از صنایع، غیر از این موارد قطعا اثرات متعددی هم بر منابع زیرزمینی و آب شرب دارد چرا که همزمان با ورود به آب‌های سطحی، به دل زمین هم نفوذ کرده و باعث آلودگی سفره‌های آب می‌شود.

این مسائل بعد از رسانه‌ای شدن، موجب ورود دستگاه قضا شد؛ همچنین مقرر شد برنامه‌ای برای تصفیه پساب در نظر گرفته شود.

اما باید پذیرفت همه این آلودگی‌ها به مثابه‌ی مخاطرات بالقوه، سلامت و جان شهروندان را تهدید می‌کند و نیاز به چاره‌اندیشی دارد.

با این حال خطر هیچ‌یک به اندازه‌ی تهدید انفجار و اشتعال و تبعات آن، هولناک نیست.

آلایندگی یا انفجار؟

بحران آلایندگی صنایع از منظری متفاوت قابل بررسی است و آن خطر اشتعال و انفجار است.

مدیرکل مدیریت بحران می‌گوید: خطر اشتعال مواد شیمیایی و انفجار، ۴۰۲ واحد صنعتی در استان قزوین را تهدید می‌کند.

بر اساس طرح مطالعه جامع خطرپذیری صنایع که به صورت پایلوت در قزوین اجرا می‌شود، علاوه بر ۴۰۲ واحد صنعتی (هر یک با بیش از ۲۵ کارگر)، ۴۰ انبار هم که محل دپوی مواد اولیه است، جزو نقاط با ریسک بالا شناسایی شده است.

قدرت‌اله مهدیخانی ادامه می‌دهد: هر چند ممکن است گفته شود این انبار‌ها فاقد فعالیت تولیدی است و آنچنان خطرناک نیست، اما به هر‌حال نگهداری این مواد در داخل شهر‌ها ممنوع است و این انبار‌ها باید به بیرون از شهر انتقال پیدا کنند.

از طرفی، خانپور مدیرعامل شرکت شهرک‌های صنعتی استان می‌گوید: طراحی شهرک‌ها و نواحی صنعتی به گونه‌ای است که قابلیت سرمایه‌گذاری در اغلب رشته‌های صنعتی را داشته باشند؛ و این یعنی غالب مخاطرات و حوادث حین کار در کمین این مناطق است.

شاید تصور شود که این خطر، تنها منحصر به واحد‌های تولیدکننده مواد شیمیایی و صنعتی است و می‌توان با شناسایی محدوده‌ی خطر، میزان تهدید را به حداقل رساند، اما این همه‌ی ماجرا نیست.

واقعیت آن است که علاوه بر ۵۰۰ واحد تولید محصولات شیمیایی و صنایع فلزی که حدود ۵۴ درصد صنایع مستقر در استان را شامل می‌شود، خطر، ۱۵۰ واحد تولید مواد غذایی را نیز تهدید می‌کند.

هر چند که به گفته مدیرکل مدیریت بحران، تمهیدات ایمنی لازم نظیر آنچه در برخی واحد‌های شیمیایی، یا تولیدکننده ها‌ی صنایع فلزی و برق و الکترونیکی وجود دارد، در صنایع غذایی دیده نشده!

به طور کلی این کارخانجات با انبار‌های مملو از مواد اولیه، به مثابه‌ی بشکه‌های باروت می‌توانند در کوتاه‌ترین زمان، حجم عظیمی از سرمایه و حتی نیروی انسانی را از بین ببرد؛ به ویژه اینکه بنا بر آمار مدیریت بحران استانداری، در ۸۲ واحد صنعتی استان، هر لحظه امکان انفجار وجود دارد.

مثل آتش‌سوزی گسترده‌ای که بهار امسال در یکی از سوله‌های شرکت تاژ آغاز شد و احتمال می‌رفت که به دلیل مجاورت با انبار اتیلن‌اکساید به یک فاجعه انسانی و زیست‌محیطی منجر شود که خوشبختانه مهار شد.

یک استان و این همه مواد اولیه پرخطر!

به گفته‌ی مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قزوین، بیش از ۳ هزار ماده شیمیایی در صنایع استان به کار گرفته می‌شود که به طور کلی در سه گروه بی‌خطر، کم‌خطر و پرخطر طبقه‌بندی شده است.

نگرانی‌ها هم ناشی از وجود مقادیر بالای مواد پرخطر، نحوه‌ی نگهداری و کار با آنهاست.

قدیر موسی‌خانی می‌گوید: صاحبان صنایع که با مواد پرخطر سروکار دارند موظفند مواد اولیه خود را هنگام دپو و حمل و نقل ایمن‌سازی کنند.

او اتیلن‌اکساید را مثال می‌زند که در صنایع رنگ، رزین و شوینده کاربرد دارد و از این رو در صنایع قزوین پرکاربرد است.

موسی‌خانی می‌گوید: اشتعال‌پذیری این ماده به حدی است که در رده‌بندی درجه ۴ قرار دارد یعنی حتی در دمای اتاق هم قابلیت انفجار دارد. پس اگر به درستی مراقبت نشود، قدرت تخریبی آن بسیار بالا خواهد بود.

منیره‌السادات میررحیمی مدرس شیمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) هم درباره یکی دیگر از مواد پرکاربرد در کارخانجات می‌گوید: گاز کلر محلول در آب وقتی از حد معینی بیشتر شود، موجب مسمومیت و حتی بیهوشی انسان می‌شود؛ بنابراین قابل پیش‌بینی است که نشت گاز کلر از یک مخزن چه تبعات جبران‌ناپذیری دارد.

یکی از کارشناسان ایمنی محیط هم بر رعایت اصول ایمنی در حمل و نقل این مواد تاکید می‌کند.

مرتضی گنجه‌ها می‌گوید: قدرت انفجاری و تخریب گاز اتیلن‌اکساید به اندازه‌ای است که حجم کمتر از یک لیتر آن می‌تواند در صورت انفجار چند ساختمان را کاملا تخریب کند. آمونیاک، اسید سولفوریک، اسید کلریدریک و اسید نیتریک هم از جمله مواد شیمیایی خطرناکی است که در صنایع استان قزوین بسیار پرمصرف هستند.

او اضافه می‌کند: برخی از این مواد علاوه بر اینکه به دما حساسیت دارند، به ضربه نیز حساس هستند؛ به طور مثال ممکن است با افتادن بر روی زمین یا پرتاب شدن، دچار فعل و انفعالات خطرناکی شوند؛ بنابراین هر میزان بی‌دقتی یا بی‌توجهی در نحوه بارگیری و حمل و نقل مواد قابل انفجار، می‌تواند منجر به حادثه‌ای تلخ شود.

به گفته‌ی این کارشناس ایمنی، مدیران و صاحبان صنایع، موظفند نیرو‌های انسانی خود را در زمینه‌ی کار با مواد شیمیایی آموزش دهند، اما آنچه دیده می‌شود خلاف این است؛ یعنی حتی خود مسئولان شرکت‌ها از ماهیت موادی که با آن سروکار دارند مطلع نیستند.

از این رو در کمال حیرت می‌بینیم که انبار مواد قابل اشتعال در مجاورت ماشین‌آلات تعبیه می‌شود، یا در مجاورت انبار، پوشش ضخیمی از علف‌های هرز و ته‌سیگار دیده می‌شود و بدتر از همه اینکه کارگران بخش بسته‌بندی و حمل و نقل، مواد پرخطر را برای بارگیری پرتاب می‌کنند!

این در حالی است که گفته می‌شود نحوه‌ی حمل این مواد به اندازه‌ای مهم است که باید صرفا توسط رانندگان آموزش‌دیده و کارگران حرفه‌ای حمل شود و خودرو‌های حامل این مواد باید با نشان و برچسب مخصوص، و حتی‌الامکان با اطلاع و هماهنگی پلیس تردد کنند، اما واقعیت چیز دیگری است.

مثلا تابستان سه سال پیش بود که مواد شیمیایی دپو شده در شهرستان البرز به خاطر بی احتیاطی، از مخازن نشت کرد و موجب آتش‌سوزی شد؛ یا آتش‌سوزی شرکتی در شهرک صنعتی لیا که به گفته‌ی مهدیخانی، بخت یار استان بود که حریق به سوله اتیلن اکساید نرسید!

اواخر زمستان همان سال یک دستگاه تریلی در آزادراه قزوین- زنجان با ماده شیمیایی «آب ژاول» واژگون شد.

اردیبهشت دو سال پیش هم حادثه‌ی دیگری رخ داد؛ تریلر حامل مواد حلال در آزادراه قزوین – رشت از مسیر منحرف شد.

آخرین حادثه جاده‌ای هم مربوط به مرداد سال گذشته بود که در آن، کامیون حامل هشت تن گاز مایع در جاده‌ی الموت شرقی تصادف کرد. به این فهرست می‌توان موارد متعدد دیگری هم اضافه کرد که نشان می‌دهد حادثه همیشه در کمین صنایع است.

در اغلب این موارد، خطر انفجار ناشی از وجود مواد قابل اشتعالی مانند اتیلن اکساید بوده، اما این تمام مشکل نیست.

مهدیخانی هم به نبود آگاهی کافی اشاره می‌کند و می‌گوید: مشکل اصلی در واحد‌های تولیدی با انبار‌های متعدد مواد اولیه، آشنا نبودن صاحبان صنایع با خواص و ویژگی‌های مواد اولیه مورد نیازشان است.

وجود مواد شیمیایی خطرناک، سمی و قابل انفجار در واحد‌های تولیدی، می‌تواند با اندک بی‌توجهی و سهل‌انگاری، شهر‌های استان را در محاصره‌ی خطر آتش‌سوزی و انفجار قرار دهد. همین ناآشنایی تاکنون، زمینه‌ی رخ دادن حوادث متعددی در استان شده که هر یک به اندازه خود به محیط زیست و نیروی انسانی آسیب رسانده است.

در موضوع جابجایی و حمل و نقل مواد اولیه شیمیایی هم اینگونه است؛ تردد تانکر‌های حمل مواد همواره خطرناک و نگران‌کننده بوده که خود ناشی از عوامل دیگری است: از جمله رعایت نشدن استاندارد‌های ویژه‌ی حمل در خودرو‌های سنگین، نبود آیین‌نامه‌ی ویژه برای رانندگان این وسایط و مهم‌تر از همه، نبود آموزش فراگیر در زمینه مواد اولیه‌ی حمل شدنی.

به این موارد باید مخاطرات دیگری را هم اضافه کرد که از سر بی‌احترامی به قانون سر می‌زند. مهدیخانی در این زمینه می‌گوید: در کنترل سرزده برخی تانکر‌های حامل مواد شیمیایی، مشخص شده که برخی رانندگان، مواد شیمیایی را بدون مشخصات فنی و بارنامه حمل می‌کنند که نشان می‌دهد چه اندازه در بارگیری و حمل و نقل مواد اولیه، ناآگاهی وجود دارد.

مدیرکل پدافند غیرعامل استانداری قزوین هم می‌گوید: از آنجا که موضوع مواد شیمیایی پرخطر در واحد‌های صنعتی چه از نظر نگهداری و چه از نظر حمل و نقل، حائز اهمیت است، پدافند غیرعامل و مدیریت بحران در کارگروهی ویژه با حضور نهاد‌های متولی این موضوع را رصد می‌کنند.

افشار با اشاره به بازدید اعضای کارگروه از واحد‌های صنعتی پرخطر و مستعد حادثه می‌گوید: مدیران این واحد‌ها موظفند ایرادات و اشکالات کار با مواد شیمیایی را در زمان تعیین شده برطرف کنند چرا که در صورت بروز هر حادثه‌ای، مسئول مستقیم آن خواهند بود.

ضمن اینکه مدیران واحد‌های مذکور می‌توانند از مشاوره رایگان برای رفع اشکالات فنی واحد‌های خود بهره بگیرند.

راه‌حل چیست؟

از آنجا که بیشتر واحد‌های صنعتی دارای مواد خطرناک، در مجاورت هسته‌های جمعیتی (به ویژه قزوین و الوند) قرار دارند مدیریت حوادث در آن‌ها هم اهمیت ویژه‌ای دارد.

مدیرکل پدافند غیرعامل درباره‌ی راهکار‌های کاهش تهدیدات می‌گوید: اولویت اول این است که مواد پرخطر، به میزان مورد نیاز در کارخانجات نگهداری شود نه اینکه به صورت انبوه دپو شوند. پس از آن باید آموزش کارکنان و کارگران در دستور کار قرار گیرد که البته این موضوع به تدریج آغاز شده است.

مسئول برنامه‌ مدیریت حوادث شیمیایی مرکز بهداشت استان هم می‌گوید: کارگاه آموزشی ویژه بازرسان بهداشت حرفه‌ای برای ارتقا و گسترش مهارت‌های علمی از جمله اقداماتی است که در حال انجام است.

به گفته‌ی افشار نکته‌ی دیگری هم وجود دارد و آن اینکه نباید احتمال خرابکاری در تاسیسات و انبار‌های کارخانجات را نادیده گرفت و آمادگی مقابله با آن همواره باید وجود داشته باشد.

اما مهم‌ترین نکته را مدیرکل مدیریت بحران مطرح می‌کند.

مهدیخانی می‌گوید: واحد‌های صنعتی استان قزوین، باید موجودی انبار‌های مواد شیمیایی را اعلام کنند تا تمهیدات لازم برای مقابله با حوادث احتمالی صورت گیرد.

به گفته‌ی او، هر یک از واحد‌های صنعتی دارای مواد شیمیایی، مطابق لیست تعیین شده از سوی وزارت بهداشت، مکلف هستند ضمن اجرای تدابیر فنی برای پیشگیری از بروز حوادث شیمیایی و آمادگی در برابر حوادث احتمالی، لیست مواد و میزان موجودی خود را گزارش کنند.

اما واقعیت آن است که روسای کارخانجات مطرح و نشاندار، به دلیل رقابت در تولید و نگرانی از افشا اطلاعات و فرمولاسیون تولیداتشان، تمایلی برای ارائه فهرست انبار‌های خود ندارند.

در کنار این مسئله، ناآگاهی از ماهیت مواد اولیه هم دردسرساز شده است؛ مثلا اینکه صاحبان صنایع غذایی، تصور درستی از مخاطرات و فعل و انفعالات مواد اولیه خود ندارند در حالی که یکی از گروه‌های پرخطر در حوادث تلقی می‌شوند.

به طور کلی مخاطرات پنهان در دل صنایع، آفتی است که می‌تواند بهشت توسعه و اقتصاد استان قزوین را به جهنمی برای آن تبدیل کند.

واقعیتی تلخ که برای دور ماندن از آن آموزش مدیران صنعتی و نیروی کار، جمع‌آوری آمار دقیق و به‌روز از آخرین وضعیت صنایع و انبار‌های استان و اتخاذ تمهیدات مدیریتی لازم، اجتناب‌ناپذیر است.

استان قزوین با بیش از ۲۰ شهرک و ناحیه صنعتی و بیش از ۳ هزار صنعت کوچک و بزرگ، به واقع قطب توسعه در کشور محسوب می‌شود.

به گزارش صداوسیما، چنین فرصتی نباید در گیر و دار ناآگاهی‌ها به تهدید بدل شده و اقتصاد برآمده از صنعت که بخشی از هویت استان قزوین است، بی‌اعتبار شود.

 

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید