آیا تهدیدات جدید “نفتالی بنت” علیه ایران مقدمه ای بر آغاز جنگی فراگیر است؟

    کد خبر :917884
تهدیدات جدید نفتالی بنت علیه ایران

با توجه به اینکه انجام اقدام نظامی از سوی اسرائیل علیه ایران چه در سطح گسترده و چه محدود، به دلایل عدیده ای، محتمل به نظر نمی رسد، اینطور برمی آید که سیاست تخریب، خرابکاری، ترور، و بویژه انجام اقدامات سایبری از سوی اسرائیل علیه ایران، در ادامه با شدت قابل توجهی ادامه پیدا کند.

بازتابهمزمان با صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران و متعاقبا انجام اقدامات تقابلی از سوی ایران در از دسترس خارج کردن شماری از دوربین های فراپادمانی آژانس از تاسیسات اتمی کشورمان و طرح برخی گمانه زنی ها مبنی بر اینکه ایران بنا دارد تا سانتریفیوژهای جدیدی را در تاسیسات اتمی خود فعال سازد، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای بین المللی، از احتمال اوج گیری مجدد تنش‌ها در روابط ایران و غرب با محوریت معادله اتمی ایران سخن می گویند. در این میان، رژیم اسرائیل که همواره ایجاد تنش و فضای امنیتی پیرامون مسائل مرتبط با ایران را در راستای منافع خود می بیند نیز بر شدت فعالیت های تبلیغاتی، سیاسی و عملیاتی اش علیه کشورمان افزوده است.

در این راستا، رژیم اسرائیل جدای از اقدامات مخرب اخیر خود در ترور شهید “حسن صیاد خدایی”، سرهنگ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران و البته انجام حمله پهپادی(با استفاده از کوادکوپتر) به یک ساختمان تحقیقاتی کشورمان در مجتمع فناوری و نظامی پارچین، به تازگی و در قالب موضع گیری نخست‌وزیر این رژیم “نفتالی بنت”، از ایجاد تغییر در رویکردهای اسرائیل علیه ایران سخن گفته است. در این راستا، نفتالی بنت در موضع گیری که البته اندکی بعد نیز آن را در گفتگو با نشریه “اکونومیست” مورد تاکید قرار داده، ادعا نموده که از این به بعد، اسرائیل هرگونه اقدامات نیروهای نیابتی ایران علیه خود را صرفا به پای آن ها نمی‌نویسد و مستقیما، ایران را به عنوان مسبب اصلی، هدف قرار خواهد داد.

این موضع گیری موجب شده تا تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد آینده رویکردهای رژیم اسرائیل علیه ایران منتشر شده و به بحث گذاشته شود. در این راستا، بازتاب در گفتگو با “منصور براتی”، کارشناس مسائل اسرائیل، به واکاوی محرک ها و زمینه های اصلی موضع گیری های اخیر نفتالی بنت علیه ایران و آینده رویکردها و رویه‌های این رژیم در رابطه با کشورمان پرداخته است.

اخیرا نفتالی بنت از رویکرد جدید اسرائیل علیه ایران سخن گفته است. وی به طور خاص از رو در رویی مستقیم اسرائیل با ایران سخن گفته و تاکید کرده که اگر حتی نیروهای نیابتی ایران نیز اقدامی را علیه اسرائیل انجام دهند، اسرائیل به صورت مستقیم ایران را هدف قرار می دهد. به نظر شما تا چه حد این راهبرد ارائه شده از سوی نفتالی بنت، از قابلیت عملیاتی برخودار است؟ به بیان دیگر آیا این راهبرد جز سیاست اعلامی اسرائیلی‌ها است یا خیر، باید آن را سیاستی حقیقی و اِعمالی در نظر گرفت؟

در مورد اینکه در زمان حضور دولت بنت در قدرت با راهبردی نسبتا متفاوت در رابطه با ایران و مسائل این کشور رو به رو هستیم، نمی شود تردیدی داشت. با این حال، در مورد موضع اخیر نفتالی بنت علیه ایران که وی گفته اگر نیروهای نیابتی ایران اهداف اسرائیلی را هدف قرار دهند، ما مستقیما ایران را هدف قرار می دهیم، به نظر نمی رسد که بتوان این موضع گیری را چندان ریشه در واقعیت دانست.

باید بدانیم که مقابله مستقیم نظامی اسرائیل با ایران، در کوتاه مدت نَه استراتژی اسرائیل است و اساسا نباید آن را در راستای منافع اسرائیل نیز قلمداد کرد. از این منظر، این جنس موضع گیری های نفتالی بنت را نمی توان ورای جنگ لفظی و تبلیغاتی وی و دولتش علیه ایران ارزیابی کرد. اقدامی که البته به نوعی دنبال ایجاد نوعی آرامش درونی در اراضی اشغالی نیز می باشد. به طور کلی مقصود اصلی این است که این جنس موضع گیری، نشان دهنده قدرت اسرائیل نیستند.

برخی بر این باورند که موضع گیری اخیر نفتالی نبت علیه ایران بدان معناست که اسرائیلی ها در مساله ایران، از نقطه ای به نقطه دیگر رسیده اند و اکنون به واسطه اضطرار و فوریتی که درمساله ایران احساس می کنند، اینچنین رویکردهایی را در قبال کشورمان دنبال می کنند. به طور خاص، این قبیل تحلیلگران به پیشرفت های قابل ملاحظه اتمی ایران اشاره می کنند و معتقدند که اسرائیلی ها در شرایط کنونی در مساله ایران به نقطه ای حساس رسیده اند که انفعال در قالب آن را جایز نمی دانند. نظر شما در این رابطه چیست؟

در مورد اینکه ایران آنچه دوره گریز هسته ای این کشور خوانده می شود را کوتاه کرده یا خیر، اگر نگاهی به ادبیات رهبران پیشین اسرائیل نظیر “بنیامین نتانیاهو” بیندازید، شاهد خواهید بود که از چندین سال پیش مدام از اینکه ایران تنها دو ماه تا تولید تسلیحات اتمی فاصله دارد سخن می گویند. از این منظر من می خواهم به این نکته اشاره کنم که اساسا این قبیل سخنان که ایران در آستانه دستیابی به سلاح های اتمی است (از سوی مقام های اسرائیلی)، حرف های جدیدی نیست. از این رو نباید این مساله را که به اشکال دیگری در دولت نفتالی بنت نیز عنوان می شود، مساله ای جدید در نظر گرفت.

در طول سال های سال، اتخاذ این قبیل مواضع از سوی رهبران اسرائیلی علیه ایران، هم تا حدی با مصرفِ داخلی و با مقاصد سیاسی همراه بوده و هم بزرگ کردن مساله تهدید ایران موجب می شد تا اسرائیلی ها بتوانند با اعراب همکاری کنند یا کشورهای غربی را تحت فشار قرار دهند تا در مسائل مرتبط با ایران به این کشور فشار آورد. این مسائل همواره وجود داشته اند و صحبت های اخیر بنت علیه ایران نیز اساسا با سیاست اعلام شده از سوی خود نفتالی بنت مبنی بر سیاستی که دولت وی در قبال جمهوری اسلامی ایران دنبال می کند هم در تضاد است.

شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی، به هیچ عنوان از ایده اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران حمایت نمی کنند/ سیاست تخریب، خرابکاری، ترور و انجام اقدامات سایبری اسرائیل علیه ایران ادامه خواهد یافت

باید توجه داشته باشیم که اکنون در منطقه ما چندین نشانه را داریم که به طور خاص به این نکته تاکید دارند که اساسا شرایط خود اسرائیل و منطقه در وضعیتی نیست که مثلا اسرائیل بخواهد علیه ایران دست به یک ماجراجویی نظامی بزند(حتی اگر قرار باشد این اقدام نظامی صرفا حمله هوایی محدود به برخی سایت های اتمی کشورمان باشد).

نشانه اول معطوف به این مساله است که اساسا خودِ اسرائیل از قدرت نظامی کافی جهت پیشبرد این دستورکار برخوردار نیست. در این چهارچوب، تحلیلگران نظامی اسرائیل که برآوردهای راهبردی را در مسئله ایران و به صورت سالانه ارائه می کنند، به این نکته تاکید دارند که اگر اسرائیل به دنبال انجام اقدامات نظامی علیه ایران است، باید بداند که از زمان بندی که برای تقویت بنیه نظامی خود داشته عقب مانده و برای تکمیل کردن این چرخه حداقل تا سال 2024، اسرائیل باید تسلیحات جدیدی را به ویژه از آمریکا بخرد و عملا خود را به سطحی برساند که در مقابله با ایران، حداقل ها را داشته باشد.

نشانه دوم که تاکید دارد اساسا اسرائیل در شرایط فعلی نمی تواند به دنبال مواجهه مستقیم نظامی با ایران باشد، مساله مذاکرات احیای برجام است. در شرایطی که مذاکرات احیای برجام همچنان ادامه دارد(اگرچه سرعت مذاکرات کُند است و تا حدی ناامیدی نیز میان طرفینِ مذاکرات ایجاد شده)، با این حال، هنوز مرگ توافق برجام و پایان قطعی مذاکرات وین نیز اعلام نشده است و بعید به نظر می رسد که حداقل تا پایان سال 2022، این شرایط تغییر بزرگی را به خود ببیند.

منظور از تغییر بزرگ در این رابطه نیز این است که مثلا طرفین  توافق اعلام کنند که دنبال توافق نیستند و شکست مذاکرات را اعلام کنند. از این منظر، تا زمانی که پنجره مذاکرات اتمی باز است، گزاره تهاجم نظامی علیه ایران از شانس چندانی جهت موفق شدن برخوردار نیست و به طور خاص آمریکایی ها با آن موافقتی نخواهند کرد. البته که این مساله که سیاست خرابکاری و ترور علیه توانمندی های به ویژه اتمی کشورمان ادامه پیدا کند، بحث دیگری است و اسرائیلی ها در پیشبرد آن نیاز چندانی هم نمی بینند که خود را با آمریکایی ها هماهنگ کنند. باید توجه داشته باشیم که ما اکنون در مورد تقابل مستقیم نظامی صحبت می کنیم.

سوم اینکه باید توجه کنیم که منطقه خاورمیانه در آستانه برگزاری رویداد ورزشی بزرگی نظیر جام جهانی فوتبال در کشور قطر است. رویدادی که کشورهای منطقه مخصوصا کشورهای عربی درگیر آن خواهند شد زیرا رویدادی مهم و در سطح جهانی است. در این چهارچوب، شرایط منطقه در وضعیتی نیست که تحمل یک رویداد بزرگ و بحرانی نظیر جنگ را داشته باشد. از این رو، در موقعیت کنونی که آمریکایی ها در حال کاهش حضور نظامی خود در خاورمیانه هستند، اگر اسرائیل بخواهد در منطقه دست به ماجراجویی نظامی بزند، نیاز به هماهنگی با کشورهای عربی دارد و این کشورها نیز به دلیل برگزاری رویداد مهمی نظیر جام جهانی، فعلا خود را در ماجراجویی های اسرائیل علیه ایران شریک نمی کنند. در مجموع، این طور به نظر می رسد که گزینه اقدام نظامی علیه ایران از سوی اسرائیلی ها منتفی است.

پس از روی کار آمدن نفتالی بنت، بسیاری این تفسیر را داشتند که رویکرد دولت وی سنجیده تر و متعادل تر از رویکرد دولت بنیامین نتانیاهو نسبت به مساله ایران است. با این حال در عمل چنین اتفاقی نیفتاده است. مهمترین وجوه تمایز سیاست دولت بنت و نتانیاهو در مواجه با مساله ایران را چه می دانید؟

در این رابطه باید توجه داشته باشیم که از نوامبر سال 2019 که نفتالی بنت در دولت بنیامین نتانیاهو، وزیر دفاع شد و این دوره تا ماه مِی سال 2020 ادامه پیدا کرد، یکسری تحولاتی را در سیاست اسرائیل در قبال ایران مشاهده می کنیم. تحولاتی که مبدع اغلب آن ها شخصِ نفتالی بنت بوده است. در این راستا، نفتالی بنت تمامی دفاتری را که در حوزه ایران در دولت اسرائیل کار می کردند(در وزارتخانه هایی نظیر خارجه و جنگ و غیره)، همه را در وزارت جنگ اسرائیل متمرکز کرد و آن را به نهادی تبدیل کرد که عملا اختیارات زیادی دارد.

یکچنین نهادی کارهای پژوهشی و تحقیقاتی و همچنین توصیه ای و مشاوره ای را در مورد سیاست های اسرائیل در قبال ایران عرضه می کند. این تغییر به طور خاص با مهندسیِ نفتالی بنت و زمانی که وی در دولت سابق نتانیاهو، وزیر جنگ بود، ایجاد شد.

در این راستا تغییر دیگری نیز عمدتا با محوریت دکترین خود نفتالی بنت در رابطه با سیاست اسرائیل در مورد ایران پیگیری شد. در این چهارچوب، اسرائیلی ها  بر شدت خرابکاری ها و ترورهای هدفمند و همچنین انجام حملات سایبری علیه ایران به نحو قابل ملاحظه ای افزودند.

در این چهارچوب اگر میانگینی از تعداد حملاتی که از سوی اسرائیلی ها از سال 2009 (نتانیاهو دراین سال به قدرت رسید)تا 2019 علیه ایران انجام گرفته اند را مد نظر قرار دهیم و از 2019 به بعد نیز شمار حملات و اقدامات این چنینی را مد نظر قرار داده و شمارش کنیم، متوجه می شویم که تعداد حملات در این مدت(از 2019 تاکنون)، به مراتب بیشتر از بازه زمانی 2009 تا 2019 بوده است. البته که در این رابطه باید این نکته را مد نظر قرار دهیم که تمامی اقدامات تروریستی اسرائیلی‌ها علیه ایران هم موفقیت آمیز نبوده است. با این حال، تعداد دفعاتی که آن ها در این رابطه دست به اقدام زده اند، قابل توجه بوده است.

از این رو، به این نتیجه می رسیم که از زمانی که نفتالی بنت وارد سیاستگذاری در حوزه امنیت شده، سیاست خرابکاری، ترور و حملات سایبری علیه ایران افزایش پیدا کرده و تقویت شده است. حال در یک سال اخیر که نخست وزیری نفتالی بنت در اسرائیل آغاز شده، شاهد بازگشایی یک جبهه جدید از سوی اسرائیل علیه ایران نیز هستیم.

بیشتر بخوانید:

زدن سر اختاپوس؛ راهبرد جدید اسرائیل علیه ایران

محرک های اصلی جنجالی سازی جدید نفتالی بنت علیه ایران چیست؟

رمزگشایی از راهبردهای پشت پرده رژیم صهیونیستی علیه ایران

این حوزه جدید همان پرونده سازی حقوقی علیه جمهوری اسلامی ایران است که البته چندین مصداق نیز دارد. مصداق اول فشاری بوده که برخی مجامع ورزشی به ایران وارد کرده اند و با توجه به امتناع ورزشکاران ایرانی از مواجهه با ورزشکاران اسرائیلی، اسرائیلی ها سعی کرده اند تا این نکته را به یک هنجار و ارزش در مجامع ورزشی تبدیل کنند که هر کسی که از رویارویی با آن ها سر باز بزند، بایستی تحریم شود.

مصداق دیگری نیز که در این رابطه می توان مورد اشاره قرار داد، همین لغو بازی دوستانه تیم ملی فوتبال کشورمان با کانادا است که وقتی جزئیات این مساله بررسی شده، این نکته واضح و روشن گشته که دو لابی اسرائیلی برای نخستین بار از دولت کانادا درخواست کرده اند تا از انجام مسابقه فوتبال دوستانه با ایران خودداری شود و در این رابطه نامه نگاری هایی نیز انجام شده است.

مساله دیگری که در این رابطه مطرح می شود این است که اسرائیلی ها سعی دارند در کنار مخدوش کردن چهره ایران در عرصه بین المللی، به نوعی ضبط اموال و دارایی های کشورمان در عرصه بین المللی را نیز به یک رویه عادی تبدیل کنند. در این رابطه می توانیم به توقیف برخی کشتی های کشورمان در آب های بین المللی اشاره کرد که آخرین نمونه آن از سوی دولت یونان انجام شد.

در این چهارچوب، در دولت نفتالی بنت، تلاش های گسترده جهت پرونده سازی حقوقی علیه کشورمان نیز به سیاست اسرائیل در رابطه با ایران افزوده شده است. در نهایت مساله دیگری نیز که در رابطه با به ویژه رویکرد دولت نفتالی بنت راجع به ایران از اهمیت زیادی برخوردار است و باید به آن توجه کرد، تاکید دولت وی بر انجام اقدامات سایبری علیه کشورمان است.

خودِ نفتالی بنت چندین شرکت فعال در حوزه فناوری های پیشرفته دارد و اساسا قبل از اینکه وارد حوزه سیاست شود، در حوزه سایبری، حضوری فعال داشت و اساسا با مدیریت همین شرکت ها بود که وی ثروتمند شد و توانست با شهرت و ثروت به دست آمده از این طریق، وارد حوزه سیاست در اسرائیل شود. از این رو، به دلیل همین سابقه شخص نفتالی بنت در حوزه سایبری، وی و دولتش سرمایه گذاری قابل توجهی را روی انجام اقدامات سایبری علیه ایران انجام داده اند.

در پایان باید بگویم که با توجه به اینکه من احتمال انجام اقدام نظامی از سوی اسرائیل علیه ایران را چه در سطح گسترده و چه محدود، فعلا منتفی می دانم، به نظر می رسد که سیاست تخریب، خرابکاری، ترور، و انجام اقدامات سایبری علیه ایران در ادامه با شدت قابل توجهی ادامه پیدا کند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید