پرونده انتقادی در نخستین سالگرد درگذشت عباس کیارستمی
شماره نهم مجله «نقد سینما» با سه پرونده ویژه با موضوع مستندگرایی شبکههای ماهوارهای، سینمای کیارستمی و حواشی اسکار ۸۹ روی کیوسک روزنامهفروشیها آمده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شماره نهم مجله «نقد سینما» به سردبیری محمدرضا رضاپور مدتی است برای عرضه در کیوسکها و کتابفروشیهای سراسر کشور توزیع شده است.
مجله نقد سینما در این شماره با سرمقالهای به قلم سیدمرتضی آوینی با عنوان «موسیو یزید، موسیو حسین را کشته است» آغاز شده است. این مقاله نگاهی انتقادی به سینمای شبه روشنفکری و ابتذال آن و سخافت «سینمای آبگوشتی» دارد. این سرمقاله تلخیص مقاله «سینما و مردم» آوینی است.
مجله در ادامه با چند «عکسداستان» ادامه یافته است، تصاویری آرشیوی که راوی داستانی از تاریخ سینماست.
در بخش روزنه مجله که به متون ترجمه شده اختصاص یافته است میتوانید پروپاگاندای دولت آمریکا در آثار سریالی و لاپوشانی شکستهای ارتش این کشور در اقصی نقاط دنیا، دلایل شکست کلینتون با وجود تصویر حمایتی هالیوود از او، داستان اجبار پوشیدن کفش پاشنه بلند در کن، ترویج فرهنگ سلبریتی در آمریکا و شاد بودن فقرا در آثار دیزنی و پیکسار را دنبال کنید.
اما مفصلترین مطلب این بخش مقالهای است به قلم چاک کلاسترمن با عنوان «آینده تلویزیون واقعیترین کالای تقلبی عصر ما» که از تلاش کارگردانان تلویزیونی برای واقعی جلوه دادن ساختههایشان میگوید. نویسنده مقاله با نگاه انتقادی خود و به بهانه روز جهانی تلویزیون از پارادوکس سرگرمیسازی و آموزندگی در آثار عامهپسند میگوید.
نقد سینما پروندهای درباره موضوعیت شبکههای فارسیزبان ماهوارهای و توجه آنان به تاریخ معاصر گشوده است. «نوستالژی بهشت گمشده» در جستجوی دوگانگی است که این شبکهها – به خصوص «من و تو» – در آثار مستند و بازپخش تصاویر آرشیوی گذشته به آن تکیه دادهاند. در مقاله «دوران خوشبختی، روزگار شوربختی» نویسندگان پنج مستند شبکه من و تو را زیر ذرهبین قرار دادهاند و با نگاهی انتقادی و استدلالی، این مستندها را واکاوی کردهاند.
همچنین بهاره قنبری در مقاله «پریشانگویی در پیشگاه تاریخ» فاکتورهای مدنظر مستندها من و تو را تشریح میکند. در «نوستالژی بهشت گمشده» نیز عارف دانیالی با تکیه بر تحلیل گفتمان به سراغ برنامه «تونل زمان» رفته است و از دل آن کارکردهای ایدئولوژی و بازنمای هویت از دست رفته دوران پهلوی را مطرح میکند.
مهمترین پرونده شماره نهم مجله با عنوان «کپی برابر اصل» نگاهی انتقادی به سینما کیارستمی دارد. تکثر متون در این بخش نیز باعث شده است کلیت مجله تحت الشعاع این پرونده فصل قرار گیرد. پرونده با مقدمه سعید نیکورزم و باز کردن مسیری جدید در میان آن همه تمجید میآغازد و سپس کارنامه هنری کیارستمی به اختصار روایت میشود.
نخستین مقاله نیز به قلم خسرو دهقان با عنوان «سینمای کارمندی» بررسی نقادانهای به رئالیستی بودن سینمای کیارستمی است. سجاد مهرگان نیز در مقالهای مطول و پربار با عنوان «نگاه سخت طولانی» نوعی دوگانگی در سینمای کیارستمی را کشف میکند و با دنبال کردن آن به منتقدی سرسخت در حوزه کیارستمی بدل میشود.
این پرونده در کنار آثاری از سعید مستغاثی، آرش فهیم، بهزاد رحیمیان، شامل گفتگوی مفصل سعید نیکورزم و ناصر هاشمزاده است که در آن فیلمنامهنویس فلسفه خوانده معتقد است کیارستمی فیلسوف نیست و تصور غربیان از کیارستمی را یک اشتباه برمیشمرد.
نقد سینما حواشی اختتامیه جشن اسکار را دستمایه پروندهای با عنوان «اسکار سفید مردانه» کرده است. در مقاله «اسکارهای خیلی سفیدپوست مردانه» استیفن گالوری در قالب اعداد و ارقام نقش کمرنگ زنان و دگرپوستان را در سینمای هالیوود را بررسی کرده است. سجاد موسویان نیز در یک فضای اینفوگرافیک از جاماندههای اسکار 89 میگوید. سعید مستغاثی نیز به سراغ حواشی انتخاب «مهتاب» به عنوان بهترین فیلم جشن 89 رفته است و از نقش پررنگ سرمایهداری در آثار سال 2016 سخن به میان میآورد. این منتقد سینما در یادداشتی جداگانه با عنوان «رنگ مهتاب گرمترین رنگ است» به وجوه همجنسگرایانه این فیلم پرداخته است و البته به دیگر نامزدهای جایزه بهترین فیلم اسکار نیز ورود کرده است.
شاید جذابترین بخش این پرونده میزگرد بازیگران حاضر در مراسم اسکار 89 با عنوان «خدا خیلی شوخطبع است» باشد که در آن هفت بازیگر زن هالیوودی از ترس از صحنه، نمایش تجاوز و بازی در نقش معتاد سخن میگویند.