آدرس غلط کارشناس رسانه ملی در مورد مشکلات اقتصادی جامعه/ با دست فرمان کارشناس شبکه دو، باید همگی از گرسنگی بمیریم
تورم لجام گسیخته و افزایش نجومی هزینه های زندگی، جمع قابل توجهی از خانواده های ایرانی را در تأمین حداقل های زندگی نیز با چالش های جدی رو به رو کرده است؛ اوضاع اسفناکی که کمتر کسی آن را پیش بینی کرده بود و البته کمتر کسی نیز راه درست خروج از این شرایط را می داند.
«بازتاب»؛ آرش خداپرست– در شرایطی که نگرانی ها بابت افزایش هزینه های زندگی و چالش بزرگی که در اقتصاد کشور پیش آمده بالا گرفته است، کارشناسان و مسئولان از طریق تریبون های مختلف راهکارهای متفاوتی را برای خروج از شرایط خطاب به عمومی افراد جامعه تجویز می کنند.
نسخه هایی که بعضاً با واقعیت ها و انتظارات فرسنگ ها فاصله دارد و ابهام هایی جدی پیرامون چرایی طرحشان وجود دارد. مثل نسخه عجیب و غریبی که اخیراً یکی از کارشناسان شبکه دو سیما برای مردم تجویز کرد و واکنش تند بسیاری از کاربران را در شبکه های اجتماعی برانگیخت.
این کارشناس زن که چند روز پیش و در برنامه زنده باد زندگی شبکه دو سیما شرکت کرده بود، گفت: باید سطح انتظاراتمان را از گوشت مرغ و میوه پایینتر بیاوریم تا زندگی حرکت کند. اگر یک هفته میوه نخوریم اتفاقی نمیافتد. به داشتههایمان قناعت کنیم.
او در این برنامه و در مقابل مقاومت مجری مبنی بر اینکه آیا اساساً از این بیشتر امکان قناعت وجود دارد یا خیر؟ بارها بر سخن و مواضع خود ایستادگی کرد.
حالا اما پس از انتشار گسترده فایل ویدئویی این صحبت ها در شبکه های مجازی، کاربران واکنش های اعتراضی و تندی را نسبت به اظهارات کارشناس مورد اشاره بیان داشته اند.
برخی بر شرایط ظاهری او اشاره کرده اند و مدعی شده اند که اساساً موضوعاتی که وی در مورد قناعت مطرح کرده است، به نظر نمی رسد که در مورد خودش استفاده شده باشد.
برخی نیز به شرایط بد اقتصادی کشور علی رغم توانمندی و سرمایه های ملی اشاره کرده اند و اینگونه نتیجه گرفته اند که پیچیدن نسخه قناعت برای مردم آنهم در شرایطی که ایران یکی از کشورهای ثروتمند جهان به لحاظ منابع مختلف است، پذیرفتنی نیست.
فارغ از واکنش های احساسی و بعضاً تند و تیزی که در شبکه های اجتماعی و از سوی کاربران پیرامون این اظهارات مطرح شده است، به لحاظ منطقی و بررسی سیر صعودی تورم در جامعه نیز عملیاتی شدن چنین راهکاری را غیر منطقی و اصطلاحاً ناشدنی نشان می دهد.
توضیح اینکه تورمی که اکنون در کشور وجود دارد و آمارهای رسمی نشان می دهد بالاتر از عدد 32 درصد برای سال 1399 است، در ماه و سال های گذشته کمتر بوده است.
این یعنی اگر بخواهیم نسخه قناعت را برای مردم با این استدلال که تنها به داشته های خودتان اکتفا کنید، تجویز کنیم، عملاً و به واسطه سیر صعودی تورم نمی توانیم حد و مرزی برای آن ترسیم نماییم؛ اتفاقی که معنای دیگرش فقر و نداری بیشتر مردم جامعه در آینده است.
خانواری که اهل قناعت بوده باشند و تا چند سال پیش حداقل یک کیلو گوشت را در خانه مصرف می کردند، حالا و به دلیل افزایش قیمت ها باید هر سه چهار ماهی یک کیلو گوشت مصرف کنند و با روند کنونی شاید حتی در آینده سالانه به یک یا دو کیلو گوشت مصرفی اکتفا کنند.
روندی که به خوبی نشان می دهد نسخه این کارشناس عملاً پایانی ندارد و تا مرز فقر مطلق و نداری کامل نیز خانواده ها را به قناعت و ساختن با آنچه که دارند، توصیه می کند.
این در حالی است که بررسی ها نشان می دهد ریشه مشکلات کنونی به ویژه در حوزه هایی نظیر تهیه و توزیع مایحتاج ضروری خانواده ها بیش از آنکه اقتصادی باشد، مدیریتی است و این سوء مدیریت ها و نابرابری در توزیع منابع و ثروت است که کار را به اینجا کشانده است.
یعنی در همین روز و ماه هایی که ما می بینیم برخی خانواده ها به لحاظ معیشتی در مضیقه هستند، از آنسو هستند کسانی که سرمایه های ملی را احتکار کرده و اجازه توزیع عادلانه و برابر آن را نمی دهند.
در چنین شرایطی که اساساً عزمی برای حل مشکلات اینچنینی وجود ندارد و هر روز اخبار و گمانه هایی مبنی بر بازداشت مهره های کلیدی و موثر در نظام توزیع منتشر می شود و نیز برخی مراکز و بنگاه های مالی و اقتصادی به رسالت های خود به درستی عمل نمی کنند، سخن گفتن از قناعت برای مردم آن هم در کشوری چون ایران که سرمایه های ارزشمندی در حوزه های مختلف دارد، جز یک شوخی تلخ نمی تواند معنای دیگری داشته باشد.
شوخی تلخی که چه بسا شعور و شخصیت میلیون ها ایرانی را نشانه گرفته و تصور می کند این مردم هستند که باید چوب ندانم کاری و ضعف مدیریتی مسئولان را بدهند.