پشت پرده اظهارات ضد ایرانی وزیر امور خارجه آلمان؛ آیا آلمان می خواهد پلیس بد مذاکرات احتمالی ایران و غرب باشد؟
هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان، در مصاحبه اخیر خود ضمن تأکید بر بیاعتمادی این کشور به ایران، خواهان مذاکراتی فراتر از برجام که موضوع برنامه موشکی ایران را در بر گیرد، شده است. تا پیش از این کشورهای اروپایی ضمن نگرانی از برنامه موشکی و سیاست منطقهای ایران، برجام را موضوعی جداگانه در نظر میگرفتند و خواهان از سرگیری تعهدات برجامی ایران و آمریکا بودند. دلایل این تغییر موضع چیست؟
بازتاب – آرش صفار؛ هایکو ماس وزیر خارجه آلمان در مصاحبه با هفتهنامه «اشپیگل» خواهان توافقی فراتر از برجام شده است. به گفته وزیر خارجه آلمان که کشورش در حال حاضر ریاست دورهای شورای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، توافق جدید باید برنامه موشکهای بالستیک ایران را نیز در بر بگیرد.
ماس در این مصاحبه گفت که برجام کافی نیست و آلمان به ایران «اعتماد ندارد»؛ وی ابراز داشت که ایران نباید سلاح هستهای و یک برنامه موشکی که «تهدیدی برای کل منطقه است» داشته باشد.
اظهارات اخیر هایکو ماس، نشاندهنده تغییر مواضع آلمان و در سطح کلیتر اتحادیه اروپا است. تا پیش از این کشورهای اروپایی ضمن نگرانی از سیاست منطقهای و برنامه موشکی ایران، از برجام به عنوان دستاورد بزرگ چندجانبهگرایی و رژیم منع اشاعه هستهای حمایت میکردند و خواهان بازگشت آمریکا به این توافق و از سرگیری محدودیتهای ایران بودند.
به نظر میرسد دلایل این تغییر موضع را باید در موارد زیر جستجو کرد:
نخست اینکه اروپاییها نگران مذاکرات جداگانه ایران و آمریکا –نظیر مذاکرات مخفیانه دو کشور در عمان- و به حاشیه رفتن اتحادیه اروپا هستند. پیشتر نیز، پس از آغاز مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در عمان، اروپاییها از نادیدهگیری نقش اتحادیه از سوی آمریکا ابراز ناخرسندی کرده بودند. از این منظر مواضع جدید آلمان میتواند اقدامی در جهت به دست گرفتن ابتکار عمل در مذاکرات احتمالی پیش رو باشد.
نکته دوم اینکه، رویکرد نَرم قدرتهای اروپایی نسبت به ایران در دو سال اخیر و واکنش نه چندان شدید آنها در قبال کاهش سطح تعهد ایران به برجام، بیش از آنکه ناشی از پذیرش دغدغههای ایران باشد، به واسطه اختلافات سیاسی اتحادیه با واشنگتن در دوره ترامپ بود. رویکرد ترامپ به موضوعات اقتصادی بینالمللی، ناتو و سیاست یکجانبهگرایانه او آسیبهای زیادی به پیوندهای فراآتلانتیکی وارد کرد و در نتیجه سبب رویکرد منفی اروپاییها به آمریکا شد؛ از این منظر عدم تأکید اروپا بر موضوعات منطقهای و موشکی در دوره ترامپ، سیاستی بود که با هدف عدم همراهی و تقویت مواضع دولت او اتخاذ شد و حالا با پیروزی بایدن این دغدغه از میان رفته است.
موضوع سوم، احتمالا به پیشبینی کشورهای اروپایی در مورد توازن منطقه خاورمیانه باز میگردد؛ از این نظر احتمالا اروپا بر این باور است که بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمهای هستهای ایران، در کنار برنامه موشکی و سیاست منطقهای تهران، موازنه منطقهای را به نفع ایران تغییر خواهد داد و این امر به سبب واکنش اسرائیل و کشورهای عرب خلیج فارس، بیثباتی در منطقه را افزایش میدهد، امری که به از منظر اتحادیه اروپا به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
با توجه به مسائلی که گفته شد، به نظر میرسد آلمان و شاید فرانسه ، همچون مذاکرات برجام تلاش دارند تا نقش «پلیس بد» را ایفا کنند، به ویژه اینکه اتحادیه اروپا نگران سطح همراهی بریتانیا با بروکسل نیز هست.
دست اروپایی ها نزد ایرانی ها رو است و این اولین بار نیست که خنجر اروپایی ها را از پشت می خورند.
سال ۲۰۰۴-۲۰۰۵ میلادی هم آنها همین برنامه ها را پیاده کردند.
پس از برجام هم نقش پلیس خوب را بازی کردند اما هیچ وقت به تعهدات خود عمل نکردند.
امروزه هم که دیگر نزد ایرانی ها رسوا شده اند و معلوم شده که عدم اجرای تعهدات در برجام به این دلیل بود که اروپایی ها از همان ابتدا در حال کلاشی بودند.
رفتار اروپایی ها مانند شغال هایی می ماند که به دنبال یک حیوان درنده می دوند تا اگر طعمه ای گیر اش آمد سهمی از آن به آنها برسد.
طی چند سال پیش علیرغم همه ادعاهایشان ولی اروپایی ها دائم در کنار آمریکا علیه ملت ایران بودند و چه بسا که حتی بدتر از آمریکایی ها عمل کردند.