نیمنگاهی به «جهان با من برقص» سوژهای که کشته شد!
«جهان با من برقص» برای جذب مخاطب از کمدی استفاده میکند اما دست او را از مفاهیم غنی درباره زندگی و مرگ خالی میگذارد.
سبک ساخت فیلمهای فلسفی با طعم کمدی که میتوان آن را کمدی-فلسفی خواند روش مناسبی برای سینما است که در آن بتوان مفاهیم دشوار یا عمیقی مانند «معنای زندگی» و «مرگ» را به تصویر کشید. ساخت و پرداخت چنین مفاهیمی در سینما باید آسان شود تا مخاطبین بتوانند آن را تماشا کنند. و اگر نه رویکرد خلاف آن با ماهیت سینما که مخاطب پسند است در تضاد است.
از این رو ساخت سینمایی «جهان با من برقص» با این رویکرد که هم مفهوم خواص فهم و عوام پسند بزند مقبول است اما ذکر سه نکته در این باب ضروری است.
اول اینکه طنزِ فیلمهای کمدی-فلسفی باید در خدمت مفهوم و محتوای اصلی فکری فیلم باشد. یعنی جهت طنز و خنداندن مخاطب چیزی جدای از هدف و مقصد نهایی فیلم نباید باشد. اما «جهان با من برقص» از این جهت ضعف جدی دارد. کمدیهای مهمانان فیلم در این راستا نیست بلکه در فضا و عالمی دیگر قرار دارد که جدای از فیلم هم قابل تماشا است. مانند شوخیهای جنسی و بیربط نسبت به فیلم در طویله یا بزن و برقصها و…
دومین نکته در این باره همین شوخیهای مبتذل در فیلم است. چرا باید حتی در این فیلم که قصد دارد مسأله مهمی مانند معنای زندگی و عبور از افسردگی را بیان کند و از این رو در سطح بالا و فرهیختهای قرار دارد، ما شاهد این بیماری عفونی امروز سینمای کشور باشیم؟ با نبودن شوخیهای مبتذل در این فیلم چه چیز از آن کم میشد؟
نکته سوم این است که پرداخت به کمدی فیلم و تلاش برای داشتن جذابیتهایی برای مخاطب باعث شده است که کارگردان تبیین تم اصلی خود و مشخص کردن پیام آن را گم کند و نمیداند که باید با آن دقیقاً چهکار کند. این اتفاق باعث میشود که هرچه جلوتر میرویم مخاطب از بلاتکلیفی شخصیت افسرده و رو به مرگ فیلم دچار خستگی شود و احساس کند که فیلم با خروج از مسیر اصلی خودش بیشتر او را سرگرم میکند تا حرفی برای گفتن داشته باشد.
سرانجام فرصت کم باقی مانده برای بیان حرف و مقصد اصلی و نهایی درام باعث میشود که عجولانه و یکباره همه چیز عوض شود و بدون توجیه مشخص و قویای عامل افسردگی از بین رفته و بساط شادی برپا شود و زندگی برای بیمار معنا پیدا کند. به صورتی که مخاطب از خود سوال میکند که چرا او که تا چند سکانس قبلتر قصد خودکشی میکند حالا با تغییر اندک فضای پیرامونش یکباره از این رو به آن رو میشود.
این روال نپخته و پرشتاب در آخر فیلم، بدون داشتن مقدمات لازم منجر به آن شده است که سوژه خوب فیلم رسماً کشته شود و «جهان با من برقص» بیشتر یک کمدی با زینتآلات هنری و فلسفی شود.
با این حساب «جهان با من برقص» مخاطب را با بازیگران چهره و کمدی سطحی که امروز متأسفانه ذائقه تماشاگران را عوض کرده است به سالن سینما میکشاند اما پیام مهم و غنی به مخاطب هنگام بیرون رفتن از سینما نمیدهد.
منبع:تسنیم