بررسی اما و اگرهای فولادسازان در انتقاد به کمبود سنگ آهن
سرمایهگذاری معادن بزرگ سنگآهن در زنجیره تولید فولاد به همراه صادرات سنگآهن از عوامل اصلی کمبود مواد اولیه برای فولادسازان به شمار میروند.
واحدهای بزرگ فولادی کشور در جلسه اخیری که با رهبری فولاد مبارکه به منظور رفع موانع تامین مواد اولیه برگزار شد؛ با انتقاد از این روند خواستار جلوگیری از تداوم آن شدند.
فولادسازان در حالی کمبود مواد اولیه را متوجه سنگآهنی میدانند که با وجود وضع عوارض ۲۵ درصدی بر صادرات سنگآهن که به اذعان فعالان این حوزه عملا به توقف صادرات منجر شده بازهم فولادیها افزایش تعرفه صادرات به ۴۰ درصدی را خواستار شدهاند که به نظر میرسد فولادسازان باید دلایل عدم امکان تامین مواد اولیه خود را در جای دیگری جستوجو کنند چرا که افزایش ۱۰۰ درصدی تعرفه نیز نمیتواند گره کور مدیریت مالی برخی از واحدها را باز کند.
از سوی دیگر انتقاد به سرمایهگذاری معدنیها در زنجیره فولاد در حالی که اکثر واحدهای فولادی به ویژه بزرگترین فولادساز کشور خود نسبت به خرید معدن و سهام شرکتهای اثرگذار معدنی روی آوردهاند توجیهپذیر نخواهد بود.
اگرچه مدیران این فولادسازی از شکاف عمیقی خبر دادهاند که در نتیجه مخالفت با توسعه و افزایش سرمایهگذاری شرکتهای معدنی در حوزه فولاد حاصل شده و در نهایت برای کاهش چالشهای ناشی از برهم خوردن تعادل در زنجیره به سمت سرمایهگذاری در ابتدای زنجیره روی آورده است، موضوعی که به نظر میرسد بیشتر بهانهای برای فرار از مسوولیتپذیری تصمیماتی است که بخش قابل ملاحظهای از عدم تعادل در زنجیره تولید به اقدامات آنها برمیگردد.
البته فارغ از نقش سیاست فولادیها در چالشهای ایجاد شده در زنجیره تولید، کارشناسان انگشت اتهامی را به سمت سیاستهای دولت در قیمتگذاری دستوری نشانه گرفته و معتقدند صدور مجوزهای توسعهای غیرکارشناسانه و تمایل فعالان این حوزه برای افزایش درآمد، به عدم تعادل در زنجیره منجر شده است. بنابراین در صورتی که دولت سیاست انقباضی خود را به سمت آزادسازی قیمتها بر اساس سیستم عرضه و تقاضا از طریق بورس قرار دهد بسیاری از مشکلات کنونی واحدهای فولادی مرتفع خواهد شد.
مبارکه مخالف توسعه واحدهای فولاد گلگهر است
حمیدرضا عظیمیان مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه درخصوص انتقادات این شرکت در زمینه ورود واحدهای معدنی به زنجیره تولید فولاد به «جهانصنعت» گفت: شرکتهای فولادی هر سال با مشکلات بیشتری در تامین ماده اولیه روبهرو هستند و همین امر نیز باعث میشود تا نتوانند با تمام ظرفیت به تولید بپردازند به طوری که بخشی از ظرفیت این شرکتها خالی و بدون استفاده باقی میماند که در نهایت به کاهش سوددهی و نارضایتی سهامداران منجر میشود.
وی افزود: ورود شرکتهای معدنی بزرگ به حوزه فولاد و به بهرهبرداری رسیدن واحدهای فولادی این شرکتها در سالهای اخیر عامل اصلی کاهش سنگآهن در کشور است.
در واقع دولت سرمایهگذار اصلی شرکتهای معدنی بزرگ همچون گلگهر و چادرملو و همچنین شرکتهای فولادی همچون مبارکه بوده و از ابتدا نیز برای هر یک از این شرکتها رسالتی مشخص تعریف شده است اما شرکتهای معدنی با ورود به بخش فولاد توازن موجود در این حوزه را برهم زده و از رسالت اصلی تعریف شده برایشان دور شدند.
عظیمیان در خصوص حضور فولاد مبارکه در ترکیب هیاتمدیره گلگهر گفت: با وجودی که سهامداری مبارکه در گلگهر همواره به عنوان یکی از مخالفان اصلی در توسعه این شرکت برای سرمایهگذاری در تولید محصولات فولادی مطرح بوده است اما با وجود مخالفتها شاهد توسعه و افزایش سرمایهگذاری بودهایم که این روند در آینده مشکلات بیشتری را متوجه فولادسازان خواهد کرد.
وی درخصوص ورود شرکت مبارکه به بخش معدن نیز گفت: شرکت فولاد مبارکه زمانی که پیگیریهایش برای عدم ورود بخش معدن به حوزه فولاد به نتیجه نرسید به اجبار و برای جلوگیری از صدمات بیشتر سهامداران وارد ابتدای زنجیره شد. البته مبارکه معدن سنگآهن ندارد و تنها دارای واحد کنسانتره و گندلهسازی در منطقه سنگان است و باید سنگآهن خود را خریداری کند. همچنین فولاد مبارکه دارای تمامی زنجیره است و داشتن واحد فرآوری سنگآهن ضرری به این صنعت نمیزند و تنها باعث میشود که دولت بیشتر به کشف و استخراج معادن جدید روی آورد.
عظیمیان در خصوص صادرات سنگآهن هماتیتی از کشور گفت: مانعی برای صادرات بخشی از سنگآهن تولیدی در کشور که به مصرف واحدهای داخلی نمیرسد نباید وجود داشته باشد، هرچند امروز روش جدید فرآوری وجود دارد که سنگ هماتیتی را مستقیم به آهن اسفنجی تبدیل میکند اما تا زمانی که خریداری برای این نوع سنگآهن در کشور نیست، صادرات امری پذیرفته شده است.
سیاستگذاری ناصحیح در توسعه زنجیره فولاد
محمد کشانی مدیرعامل شرکت پارس فولاد سبزوار درخصوص انتقاد مطرح شده از سوی فولادسازان برای ورود برخی از معادن به تکمیل زنجیره فولاد گفت: وارد شدن بخش معدن به زنجیره فولاد و همچنین در ادامه ورود فولادیها به معدنداری سیاست نادرستی است که مقصر اصلی ایجاد آن دولت بود که پازل زنجیره معدن تا محصول را در زنجیره فولاد کشور خراب کرد.
زمانی که دولت به معادن مجوز تاسیس واحدهای فولادی را داد، بالطبع بخشی از معادن که از سرمایه کافی برخوردار بودند اقدام به تاسیس واحدهای فولادی کردند تا با تکمیل زنجیره سود بیشتری را در بلندمدت کسب کنند. در ادامه نیز واحدهای فولادی اقدام به خرید سهام معادن و کارخانههای فرآوری کردند که درنهایت به برهم خوردن توازن در زنجیره تولید منجر شد.
وی افزود: در حال حاضر بخشی از ظرفیت واحدهای فولادساز کشور به علت عدم تامین سنگآهن خالی مانده و این واحدها با افت تولید مواجه هستند، در این میان برخی از فولادسازان نیز با بهرهگیری از توان مالی با هدف جلوگیری از کمبود مواد اولیه نسبت به خرید معدن و واحدهای فرآوری اقدام کردهاند که در حال حاضر از وضعیت بهتری برخوردارند زیرا بخشی از نیاز خود به ماده اولیه را از طریق معادن خود تامین میکنند اما سایر واحدهای فولادی با مشکلات بیشتری روبهرو بوده و به دنبال راهی برای حل این مشکل هستند بنابراین در ماههای گذشته بر صادرات سنگآهنها فشار آوردهاند اما باید به این نکته توجه کنند که تمامی معادن سنگآهن کشور همانند یکدیگر نیستند. برخی از معادن سنگآهن کشور هماتیت دانهبندی شده تولید میکنند که در حال حاضر هیچ مصرف داخلی ندارد بنابراین در وضع قوانین منع صادرات باید حساب این واحدها را جدا کرد.
کشانی در خصوص مشکل فولاد مبارکه در تامین سنگآهن با توجه به اینکه این شرکت در سنگان معدن سنگآهن دارد گفت: شرکت فولاد مبارکه اقدام به تاسیس واحد کنسانترهسازی و گندلهسازی در سنگان کرده است و همانند سایر واحدهای فرآوری احداث شده در این منطقه سنگآهن دریافت خواهد کرد. اما از آنجایی که واحد گندلهسازی این شرکت پیش از واحد کنسانترهسازی آن ساخته شد، در حال حاضر این واحد با مشکل در تامین کنسانتره روبهرو است. با به بهرهبرداری رسیدن واحد کنسانترهسازی این شرکت در ماههای پایانی سال جاری، بخش عمدهای از نیاز این شرکت به ماده اولیه از سال آتی از واحدهای فرآوری خود تامین خواهد شد.
وی قیمتگذاری دستوری را یکی از مشکلات اساسی زنجیره فولاد دانست و گفت: دولت قیمت شمش فولاد را دستوری تعیین میکند و از آنجایی که قیمت سایر بخشهای ابتدایی زنجیره شامل کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی نیز بر مبنای قیمت شمش فولاد خوزستان تعیین میشود، بنابراین کل زنجیره از این قیمتگذاری دستوری آسیب میبیند. در صورتی که اگر قیمت در ایران نیز بر اساس عرضه در بورس تعیین میشد، سنگآهنیها نیز تمایل بیشتری به عرضه محصول در بازار داخل داشتند و نیازی به وضع تعرفههای بالای صادراتی نبود.
همچنین آزاد بودن قیمت مطابق قیمت جهانی این امکان را فراهم میکرد که واحدهای فولادی بتوانند بخشی از نیاز خود به سنگآهن را از طریق واردات و با قیمت جهانی تامین کرده و با حداکثر ظرفیت به تولید محصول بپردازند. اما تا زمانی که از طرفی قیمت سنگآهن داخل بسیار کمتر از قیمتهای جهانی این محصول است و از طرف دیگر قیمت فولاد کشور نیز دستوری و کمتر از قیمتهای جهانی است، واردات سنگآهن عملی نخواهد شد.
قیمتگذاری دستوری چالش اصلی زنجیره تولید
مهرداد اکبریان رییس انجمن سنگآهن در رابطه با انتقاد فولادسازان کشور از ورود بخش معدن به تکمیل زنجیره و فولادسازی گفت: معدنکاری و صنعت دو مقوله جدا از هم هستند که هر یک نیز باید در مسیر خود توسعه یابند.
در تمام دنیا نیز شرکتهای معدنی در بخش معدن و واحدهای صنعتی در حیطه اصلی فعالیت خود سرمایهگذاری کرده و توسعه پیدا میکنند. بهترین حالت در ایران نیز همین بود که هر یک از این بخشها در حیطه فعالیت خود توسعه پیدا میکرد و با افزایش تعامل به نقطهای میرسیدند که منافع هر دو گروه همزمان تامین شود.
اما در سالهای گذشته شاهد بودیم که شرکتهای معدنی بهجای توسعه افقی به توسعه عمودی پرداختند و توازن موجود را برهم زدند. اما تحلیل این اتفاق نیاز به دانستن تاریخ این روند توسعه دارد. زمانی که شرکتهای معدنی به فعالیت اصلی خود مشغول بودند فولادیها برخورد منصفانهای با آنها نداشتند و با داشتن حمایتهای دولتی در قیمتگذاری و زمان پرداخت اجحاف زیادی را به بخش معدن وارد کردند. همین امر نیز سبب شد تا معدنداران بزرگی که از توان مالی برخوردار بودند برای نجات از این شرایط، اقدام به سرمایهگذاری در زنجیره تولید فولاد کنند و امروز شاهد به بهرهبرداری رسیدن واحدهای گندله، آهن اسفنجی و بهتازگی فولادسازی این شرکتها باشیم و درحال حاضر نیز طرحهایی برای تکمیل زنجیره تا محصول نهایی را پیش ببرند.
وی در ادامه گفت: بخش عمدهای از این روند نادرست توسعهای در بخش معدن به سیاستهای ناصحیح دولتهای مختلف و مسوولان معدنی و صنعتی برمیگردد.
اگر از ابتدا اجازه داده میشد که تعامل میان دو بخش ابتدا و انتهای زنجیره براساس مکانیسم بازار آزاد پیش برود و دولت با دستورات مختلف در آن دخالت نمیکرد، امروز شاهد این مشکلات نبودیم.
در هر صورت بخشی از معادن کشور وارد حوزه فولاد شدهاند و برخی از فولادسازان نیز در این سالها اقدام به خرید معادن کردهاند که نمیشود انتظار داشت فعالیت نکنند زیرا سرمایهگذاری عظیمی که سرمایههای مملکت بهشمار میرود وارد این بخش شده است، اما انتظار میرود که دولت با حمایت صحیح از دو سر زنجیره مانع از ادامه چنین روندی شود. ضمن آنکه به نظر میرسد انتقاد فولادسازان نسبت به فعالیت سنگآهنیها در زنجیره فولاد در شرایطی که خود نیز عملکردی مشابه دارند فاقد وجاهت بوده و نمیتوان با انداختن توپ به زمین طرف از زیر بار مسوولیتی خارج شد که خود فولادسازان در شکلگیری آن نقش اساسی داشتهاند.
اکبریان درخصوص تمایل سنگآهنیها به صادرات بهعلت قیمت پایین و دستوری این محصول در کشور گفت: معادن سنگآهن حتی با وجودی که قیمت این محصول در داخل کشور از قیمتهای جهانی کمتر است اما همچنان راغب به عرضه داخلی هستند، اما برخی از انواع سنگآهن در کشور مصرف نداشته و خریدار داخلی برای آن وجود ندارد که انتظار میرود درخصوص روند صادرات این محصولات مسوولان امر سیاست متفاوتی را اخذ کنند.
وی افزود: تعیین قیمت سنگآهن براساس شمش و بهصورت دستوری سیاست نادرستی است که تبعات بسیاری را در بخش سنگآهن و فولاد پدید آورده است.
قیمت سنگآهن در بازارهای بینالمللی بسته به عرضه و تقاضا تعیین میشود و از آنجایی که تقاضا در ماههای مختلف متفاوت است، تولیدکننده امکان برنامهریزی دارد تا بیشترین سود را از بازار کسب کند. اما چنین اتفاقی در بازار ایران نمیافتد و قیمتها تنها با دستور کنترل میشوند که همین امر به تولیدکننده معدنی صدمه وارد میکند.
باید توجه داشت که یکی از چالشهای ناشی از قیمتگذاری دستوری اقدام برخی از واحدهای فولادی برای صادرات سنگآهن خر یداری شده با نرخ مصوب و کسب سود بالاتر بوده است. بنابراین زمانی که مسوولان تصمیمگیر به انجمنها اعتماد نکنند و برای تصمیمگیری از مشورت انجمن و تشکلها بهره نگیرند، اخذ تصمیمات نادرست و افزایش آسیب به بخشهای مختلف ادامه خواهد داشت.
جلوگیری از انحصار
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در خصوص ورود این شرکت به حوزه فولاد میگوید: در حال حاضر ما بیش از نیاز داخلی تولید فولاد داریم که بخشی از آن صادر میشود اما رشد صنایع فولادی متوازن نبوده و کمتر سرمایهگذاری در زمینه استخراج و تولید سنگآهن شده است و تمایل سرمایهگذاران بیشتر در زمینه تولید محصولات نهایی است که از سود بیشتری برخوردار است.
متاسفانه برخی تولیدکنندگان فولاد انتظار دارند شرکتهای معدنی فقط سنگآهن تولید کنند و وارد فاز فولادسازی نشوند در حالی که این حق هر سرمایهگذاری است که برای توسعه فعالیتهای اقتصادی خود واحدهای پاییندستی را نیز ایجاد کند که کاملا با سیاستهای کلی نظام منطبق است، فولادسازان هم میتوانند برای تضمین تامین مواد اولیه خود در معادن سرمایهگذاری کنند و این نهتنها منافاتی با توسعهیافتگی ندارد بلکه جلوی انحصار را میگیرد .
مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو تاکید کرد: ایران دارای منابع غنی معدنی است و باید از این سرمایه بزرگ بهترین بهرهبرداری را داشته باشد. در بسیاری موارد این مواد همچون سنگآهن در چرخه تولید داخل کشور فرآوری شده و به محصولات نهایی تبدیل میشوند اما باید از ظرفیتهای صادراتی برای سنگآهنهای مازاد و عیار پایین که برای واحدهای فرآوری مقرونبهصرفه نیست بهرهگیری کرد
وی افزود: چادرملو چند سالی است که روی تکمیل زنجیره تولید متمرکز شده و با ساخت و بهرهبرداری از واحدهای فرآوری و تولید محصولات فولادی، سنگآهن صادر نمیکند اما اطلاق نام خامفروشی برای سنگآهن درست نیست و باید نسبت به تعریف تخصصی خامفروشی اقدام کرد چرا که سنگآهن دانهبندی خام نیست و یک مرحله فرآیند تولید را سپری کرده است و همچنین برخی سنگهای صادراتی که از سوی بسیاری از معادن کوچک تولید میشوند به دلیل پایین بودن عیار، کاربردی در داخل کشور نداشته و ضرورت دارد تا صادر شوند بنابراین نباید با وضع عوارض سنگین جلوی درآمدزایی این معادن گرفته شود.
جهان صنعت-راضیه احقاقی