آقای رامین! بیت امام(ره) پیشکش، درباره رازهای بیت شریف خود توضیح دهيد!/ به جای اظهارفضل در مورد «بودیسم»، همان «هولوکاست» را دنبال کنید!
مشاور دانشگاه پیام نور و بعد مشاور رییس صداوسیما که ظرف چند ماه، با طرح نظریه مشعشع “انکار هولوکاست”، شد مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد در دولت نهم! و در دولت دهم، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد! دوران سیاهی که همه روزنامه نگاران، هنوز از ایام ریاست محمدعلی رامین می نالند! دهها توقیف و صدها تذکر حاصل مدیریت عصبی و کینه ورزانه ی این چهره ی مشکوک الهویه بود که یکباره، سر از ایران برآورد و به مدد دولت محمود، پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد!…و اين پله برقي سريع السير، شامل همه اجزاي رشد يكشبه ي شبه مرديست كه در تخيلش، رياست يك اداره را (انهم با اين سرعت) تصور نمي كرد!
به گزارش انتخاب او اما رزومه جالبي از خود ارائه كرده؛ خود را دبیرکل یک جمعیت احتمالاً «فیک» به نام «دفاع از اقلیتهای مسلمان در غرب» و «پایهگذار انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه فنی کلاوستال» معرفی می کند! و چیزی به نام «پایهگذار هستههای فداییان ولایت»! و سازمان های کاغذی متعدد! مثل دبیرکل سازمان امت اسلامی، یا مسوول اتحادیهٔ راه اسلام در اروپا! … در رزومه ی پروپیمان این چهره ی جديد الورود به عرصه سياست، کم نیست سوابق مشعشع كاغذي! این اما تنها بخشی از این سیاهه ی پر از خالی بود!
رامین سوابق فحاشی در برابر رسانه ها را نيز دارد! یکبار در یک مصاحبه تلفنی با رادیو گفتگو خطاب به مجری که در مورد اظهارات پیشینش دربارهٔ روحانیت و مسجد سؤال پرسید با عصبانیت گفت: «شما غلط میکنید از قول من این اراجیف را میگویید.» او در حاشیه نمایشگاه مطبوعات با تکرار و تأیید سخنان در آن برنامه گفت: «منظورم از عبارت غلط کردی، مجری و تهیه کننده آن برنامه بودهاست نه مسئولان صداو سیما.» او همچنین گفت میخواستم با این جواب جلوی فتنه را بگیرم.
توهین وقیحانه به آیت الله هاشمی
رامين که پس از ماجرای ازدواج پسرش با مهناز افشار در حضور خاتمی و بعدتر، بازداشت چندین ماهه او به اتهامات سنگین اقتصادی، سکوت پیشه کرده بود، کم کم از لاک خویش برون شده و حرفهای جدیدی زده است.
او در این اظهاراتش، به مرزهاي وقاحت «شبه مرد ریش نتراشیده» نیز نزديك شده و مرحوم آیت الله هاشمی را هم از تندترین اهانت های خود بی نصیب نگذاشته تا جای که این یار دیرین امام و رهبری را با وقاحتي مثال زدني، “ام الفساد نظام” خوانده و گفته: هاشمی اهل قربانی کردن نیروهای انقلاب و خائن و ضد انقلاب است، حتی بنی صدر را هم هاشمی بیچاره کرد!
این سطح از درك و آداب و ادب با اين ادبيات نازل، البته از سوی این چهره، عجیب نیست! کسی که تمام استعدادش، در انکار هولوکاست و رشد یک شبه و البته برخي حواشي مرتبط با فرزندان هست، طبیعتآً آنقدر صاحب فضل نیست که بتواند وقایع حساس انقلاب و بزرگانش را به بوته نقد بسپارد؛ طبعا در بهترين شرايط مي تواند وضعيت انجمن اسلامي دانشگاه فني کلاوستال را تحليل كند؛ نه انقلاب عظيمي كه نقشي در آن نداشته و حتي افتخار درك محضرش را نداشته.
او البته ماجراي برادر حاتم طايي را شنيده و از طريق اين استراتژي پوسيده، درصدد ديده شدن و جدي گرفته شدن است! پس از این وقاحت ذليلانه نیز عبور می کنیم تا “برادر حاتم طايي” نيز نشود؛ كسي چون او را كه حرمت مردگان را نگه نمي دارد و با استدلال هاي چرت و صدمن يه غاز، استوانه ي انقلاب را به باد فحش و ناسزا مي گيرد ، تنها، مستحق بي توجهي و نشنيدن جيغ هاي بنفشش مي دانيم!
فحاشی به بیت امام
محمدعلی رامین در ادامه ضمن حمله بی سابقه به بیت حضرت امام خمینی، آنها را ضدانقلاب و معماری حرم بنیانگذاری جمهوری اسلامی را بودیستی خوانده است!
او ادعا کرده است که بیت ایشان اکنون ضد انقلاب است و حرم امام را به بودیسم تشبیه کرده که البته حاکی از سواد سطحی گوینده است!
استراتژي “برادر حانم طايي” البته در جاي جاي اين گفت و گو مشاهده مي شود؛ اظهارات رامین که هر از گاهی نمونه های مشابهش از جانب او منتشر می شود، اما به اندازه ای تهي، سخیف، بی ادبانه و غیرمنطقی است که آن را از هر پاسخی بی نیاز می کند. با این وجود بد نیست این فرد برای رفع هرگونه شبهه برای برخی متوهمان سیاسی متعلق به طیف خاصی از حامیان دولت های نهم و دهم، توضیح دهد که تعریف دقیق او از انقلابی بودن و ضدانقلاب چیست؟
اگر انقلابی بودن را در رفتار سیاسی خود او جست وجو کنیم چه بسا به نتایج اسفباری برسیم که بي ادبي، بي اخلاقي، فحاشي، حب قدرت ، بهره گيري از كينه هاي ناشناخته، و البته «دمدمی مزاجی»، هواداری از حزب باد و عدم ثبات در مواضع سیاسی در طول زمان، تنها گوشه ای از این “انقلابی گری” مطلوب این فرد باشد.
اگر وقف تمام زندگی شخصی و سیاسی وعمر خود را در راه آرمان های حضرت امام خمینی، تنبین مداوم شخصیت آن بزرگوار و تطبیق مواضع ایشان با زمان حاضر و اتخاذ مواضع انقلابی در جهت حفظ اصل نظام در مواقع ضروری را انقلابی گری ندانیم، پس از نظر این شبه استراتژیست دولت احمدی نژاد، انقلابی گری چه تعریف و مختصاتی دارد؟
خانواده حضرت امام خمینی در طول این سالها هوشمندانه از دخالت و ورود به امور مختلف اجرایی خودداری کرده اند تا بهانه ای به دست سوءاستفاده گران مبنی بر استفاده از نسبت خویشاوندی با امام راحل ندهند.
در این میان، تلاش ناشيانه و مذبوحانه رامین برای انشقاق میان اعضای خانواده امام خمینی هم از آن دست دست وپا زدن های مضحک است. او با نام بردن از سید علی خمینی، تلاش کرده است تا او را از برادر بزرگترش سید حسن خمینی جدا کرده و از این راه به القای وجود اختلافات عمیق در بیت امام بپردازد. برای اثبات مضحک بودن این ادعا کافی است یک بار سخنرانی سیدعلی خمینی در مرداد سال 95 در گرگان را مرور کنیم.
نوه امام خمینی در این سخنرانی اشاره مستقیم به برنامه ریزی کسانی در خارج کشور و دنباله های داخلی آنها برای اختلاف انداختن میان سید حسن خمینی و نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری، پاسخ های مبسوطی به این تلاش های موذیانه داد. او به طور نمونه اشاره کرد که “در انتخابات خبرگان که برادر ما را ردصلاحیت کردند، ایشان چه کار کرد؟ دشمنان ما را ناامید کردند. هفته قبل از ثبت نام ایشان و رهبری با هم صحبت کردند؛ دو هفته بعد ردصلاحیت دوباره ملاقات کردند و به خدمت ایشان رفتند.”
اگر از محتواي خواندني سخنان سيدعلي خميني در مورد تلاش برخي جريانهاي براي ايجاد اختلاف بگذريم كه مي تواند اشاره اي به عوامل اين جريان من جمله جناب رامين باشد، ثبات مواضع بیت امام که با وجود القائات امثال رامین، تا کنون کسی نتوانسته در میان آنها اختلاف افکنی کند خود بهترین پاسخ به چنین ادعاهایی است.
محمدعلی رامین که زمانی حامی پروپاقرص دولت محمود احمدی نژاد بود و برای او ناشیانه استراتژی انکار هولوکاست – فارغ از درست یا نادرست بودن اصل ماجرا – را طرح ریزی و زمینه های ائتلاف جهانی علیه ایران را فراهم می کرد، سال ها بعد، با خروج از دولت او ناگهان ژست منتقد گرفت و علیه رييسش (كه همه وجود سياسي و البته اقتصادي فرزندش را از دولت وي دارد) داد سخن سر داد. اکنون این داستان که چنین فردی با این درجه از ثبات در عقایدش ناگهان از انقلابی بودن یا نبودن بیت امام خمینی صحبت کند، بیشتر به یک شوخی می ماند تا یک سخن جدی.
ادعای بودیستی بودن معماری حرم امام هم از سوی چنین فردی همان قدر بی اهمیت است که تعریف عملی او از انقلابی بودن.
رامین بهتر است در مورد همان تخصص ویژه خود یعنی هولوکاست(!)، قلع و قمع مطبوعات و … صحبت کند و به جای کشف رازهای اینچنینی(!) از معماری حرم امام خمینی، به کشف رازهای مربوط به پسر خود بپردازد.
گرچه اين قياس، از اساس باطل است، امام بزرگوار و بيت گرانقدرس كجا و چون اويي كجا؟! اما سخن اينجاست؛ بيت امام پیشکش؛ جناب رامین بهتر است درمورد وضعیت بیت خود و علت بازداشت و اتهامات فرزند خود در مورد قالب كردن شيرخشك مصرف گذشته به خلق الله و نوزادان مظلوم و نیز اختلافات پدرزن و عروس (!) در همان بیت خود بپردازد!