گل به خودی برادر آیتالله
برادر آیتالله هاشمی رفسنجانی در حالی با طرح مواردی، ادعای «عقب ماندگی شهر تهران»، قصد انتقاد از مدیریت شهری را داشت که مطرح کردن این موارد از سوی وی، دولت را در نوک پیکان انتقادات قرار داد و مسئولیت عقبماندگی شهر را متوجه دولتمردان کرد.
محمد هاشمی رئیس اسبق سازمان صداسیما و عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام که نسبت برادریاش با آیتالله هاشمی رفسنجانی، بیش از سایر سمتها و سوابقش، مایه شهرت اوست، علیرغم آن که چند سالی هست تلویحاً پا از دنیای سیاست بیرون کشیده و به کنار گود نشسته، اخیراً در مصاحبهای، به مدیریت شهری تاخته و سعی کرده تا قالیباف را فردی معرفی کند که استراتژیهایش تهران را 100 سال به عقب برده؛ یعنی تهرانِ دوره احمد شاه قاجار…
این در حالی است که محمد هاشمی در این مصاحبه سعی کرده برای قبولاندن ادعای عقب رانده شدن 100 ساله شهر تهران با استراتژی قالیباف، به شواهدی متوسل شود که در پسِ پرده تمام این شواهد، دولت قرار داشته و او خواسته یا ناخواسته، پیکان انتقاداتش را در جهتی قرار داده که دوستان دولتیاش را هدف میگیرد؛ این هدفگیری اشتباه و توسل وی به موارد و موضوعات غیرکارشناسانه نیز نشان میدهد که شاید وی محمد هاشمی زمانی مرد سیاست بوده اما مدیر شهری هرگز!
اولاً: محمد هاشمی در مصاحبه اخیر خود عنوان کرده است: «تهران در دوره 12 ساله قالیباف مبتنی بر توسعه ماشین محور بوده است.»؛ این موضوع در حالی از سوی ایشان مطرح شده که گرچه حجم بالای خودروهای شهر بر هیچ کس پوشیده نیست و حجم خودروها در پایتخت به اندازهای است که پلیس راهور تهران بارها از اشباع شدن ظرفیت معابر پایتخت گلایه کرده و بخش اعظمی از ترافیک شهری به دلیل تعداد بالای خودروهاست ولی شاید آقای هاشمی فراموش کردهاند دو سال پیش و در چنین شرایطی، در حالی که همه انتظار کمک به شبکه حمل و نقل عمومی از سوی دولت را داشتند، دولت اعتدالیون و دوستان ایشان، به جای کمترین کمک به مترو یا شبکه حمل و نقل عمومی، میلیاردها تومان پول را به پای دو خودروساز بزرگ کشور ریختند و با وجود تمام نقدها و هشدارها، کرور کرور اسکناس را از جیب ملت حاتم بخشی کرده و در قالب وام خرید خودرو اختصاص دادند تا با این حاتمبخشیهای ملوکانه، موجبات آشتیکنان مردم با خودروسازان فربه و تنبل داخلی را فراهم کنند؛ حاتم بخشی ملوکانهای که باعث شد تا سیل خودروهای بیکیفیت و آلاینده، وارد تهران و معابر شهری این کلانشهر شود؛ در حالی که این مبلغ به راحتی میتوانست بسیاری از مشکلات سیستم حمل و نقل عمومی شهر تهران از جمله، مترو، اتوبوسرانی و تاکسیرانی را حل و فصل کند و توسعه مورد نقد ایشان را به سمت توسعه حمل و نقل عمومی به پیش براند.
در ثانی: برادر آیتالله هاشمی و عموی محسن هاشمی در ادامه این مصاحبه گفته است: «قالیباف بافت شهر تهران را از بین برده به طور مثال در کوچههای 6 متری برجهای چند طبقه ساخته شده است»؛ سخنان وی در حالی مطرح شده که پیش از این نیز چند منتقد دیگر ادعای مشابه ساخت سازههای بلندمرتبه در کوچه 6 متری را داشتهاند اما بر اساس آماری که اسماعیل دوستی عضو اصلاحطلب شورای شهر چهارم در جلسه علنی شورا درباره وضعیت برجهای پایتخت ارائه کرده، بیشترین آمار ساخت سازههای بلندمرتبه و برج در تهران، مربوط به زمان مدیریت شهری یار قدیمی آیتالله هاشمی و برادر ایشان یعنی آقای کرباسچی است؛ یعنی بررسی زمان اعطای مجوز و ساخت برجهای تهران نشان میدهد حد فاصل سالهای 50 تا 59، 24 برج، در خلال سالهای 60 تا 69، سه سازه بلند و برج و در سالهای 70 تا 79 که جزو مدیریت شهری کرباسچی محسوب میشود، 225 برج در کوچه پسکوچههای شهر تهران ساخته شده است؛ حتی ادعای ایشان در خصوص ساخت برج در معابر شش متری نیز نشان میدهد که تنها سه برج در چنین معابری احداث شده است! این آمارها به معنای آن است که آقای محمد هاشمی، حتی در جریان آمارهای قبلی ارائه شده توسط دوستان اصلاحطلب شورای شهر خودشان نیز نبوده و از خاطر بردهاند که ساخت 225 برج و سازه بلندمرتبه در بازه زمانی سال 70 تا 79، تاراج بیسابقهای بوده که به دست جناب آقای کرباسچی و دوستان ایشان و در مدت زمان مدیریت وی اتفاق افتاده است.
ثالثاً: رئیس اسبق صدا و سیما در بخش دیگری از مصاحبهاش مدعی شده: «در تهران، اتوبوس و تاکسی که باید به ایستگاههای مترو متصل باشد وجود ندارد و یا اگر باشد آنقدر فرسوده است که شهروندان مجبورند از ماشینهای شخصی خود استفاده کنند.» این اظهارات ایشان دقیقاً همان چیزی است که سالهاست قالیباف از آن گلایه دارد و به کرات دولت را به این بهانه نقد کرده است چرا که علیرغم تکلیف قانونی، دولت در چند سال گذشته حتی یک ریال هم بابت نوسازی ناوگان اتوبوسرانی تهران اختصاص نداده است.
همچنین ایشان در این مصاحبه از عدم نوسازی تاکسیهای پایتخت هم گلایه داشتند و این در حالی است که نوسازی خودروهای فرسوده منوط به اختصاص اعتبار لازم از سوی بانکهاست که در چند سال اخیر، نه تنها مدیریت شهری، بلکه پلیس نیز از عدم عزم راسخ دولت و بانکها در نوسازی خودروها و به خصوص ناوگان تاکسیرانی انتقاد کردهاند و سرانجام نیز شهرداری دست به کار شد و با همکاری بانک شهر توانست از میان حدود 17 هزار تاکسی فرسوده شهر تهران، 11 هزار تاکسی فرسوده را از رده خارج کرده و نوسازی کند.
رابعاً: محمد هاشمی در این گفتوگو عنوان کرده که مردم برای رفت و آمد عادی، چند ساعت باید ترافیک را تحمل کنند اما باید مجدداً یادآور شد که اگر دولت سهم خود در توسعه حمل و نقل عمومی اعم از نوسازی تاکسیها، سهم 80 درصدی خود در نوسازی و افزایش ناوگان اتوبوسرانی و سهم 50 درصدی خود در توسعه مترو را پرداخت میکرد، قطعاً وضعیت ترافیک تهران این گونه نبود؛ چرا که با توجه به شرایط موجود، شهروندان ترجیح میدهند از حمل و نقل عمومی استفاده کنند و نقل و انتقال روزانه میلیونها شهروند تهرانی با ناوگان حمل و نقل عمومی، شاهدی بر این مدعاست.
به هر حال این اظهارات غیرکارشناسی و ادعاهای محمد هاشمی نشان داد که وی یا سررشتهای از فضای مدیریت شهری و قوانین و ساختارهای موجود ندارد یا خدای ناکرده با خروج از دایره انصاف، سعی کرده با سیاسیکاری، فضا را به سمتی پیش برد و با بیان مطالبی خلاف واقع، زمینه را برای سهمخواهیهای سیاسی و عقدهگشاییهای حزبی و جناحی فراهم کند ولی به هر حال این اظهارات او ناخواسته گل به خودی بوده و مؤید این مطلب است که شاید باید پذیرفت که عمر سیاسی برادر آیتالله به پایان رسیده و تحلیلهای دور از واقعیت او میتواند برای دوستان قدیمی آیتالله، خانواده و حتی سیاسیون نزدیک به وی، مصداق «غضنفر» باشد و از طرفی بهتر است برادر آیتالله با پرهیز از ورود به تحلیلهای سیاسی ناپخته و خصوصاً پرهیز از ورود به حوزههای تخصصی مدیریت شهری که گویا تجربه و اطلاعات خاصی راجع به آن ندارد، خاطره باقی مانده از خود در ذهن مردم را مخدوش نکند چرا که از آدمی با سابقه سیاسی و مدیریتی محمد هاشمی که در جایگاه برادری آیتالله هاشمی نشسته و این روزها هم برادرزادهاش رویای صندلی بهشت را دارد، اینگونه گل به خودی زدنها قابل توجیه نیست.
منبع:تسنیم