عباس عبدی: کی به کی خط می‌دهد؟

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ۱۶:۲۵
    کد خبر :530254
عباس عبدی

فضای عمومی کشور برای گفتگو و تفاهم بیش از پیش تخریب شده است. بازسازی این فضا باید اولویت جدی همه علاقه‌مندان به سرنوشت کشور باشد

عباس عبدی نوشت: یادداشت ریشه اوباشگری دوشنبه در «اعتماد»، موجب عصبانیت برخی افراد شد که باید اضافه کرد یکی از علل این رفتار‌ها در جامعه همین عصبانی شدن است. هنگامی که نویسندگان عصبانی می‌شوند و افراد پا به سن گذاشته به سرعت از کوره در می‌روند، از یک جوان مثل این شرور قاتل چقدر باید انتظار داشته باشیم که خویشتنداری کند؟ بگذریم.

در آخر آن یادداشت نوشتم که این پدیده ریشه‌های دیگری هم دارد که در اینجا به آن‌ها خواهم پرداخت. تحولات فناورانه در ایران از غرب آمده است. از تلگراف بگیرید تا خودرو و رادیو و تلویزیون و اینک ماهواره و اینترنت و… ما در همه موارد در برخورد با این فناوری‌ها دچار تأخُّر فرهنگی شده‌ایم. یعنی نتوانسته‌ایم مقررات و نحوه استفاده درست از این امکانات را یاد بگیریم. به همین دلیل است که یک غربی از وضعیت رانندگی در ایران دچار تعجب می‌شود، در حالی که خودرو را آنان ساخته‌اند و می‌دانند چگونه باید رانندگی کنند.

در میان این فناوری‌ها، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با سرعت بسیار بیشتری وارد جامعه ایران شدند و رشد کردند. اگر همگانی شدن خودرو در ایران بیش از ۷۰ تا ۸۰ سال طول کشید که حدود نیمی از مردم آن را داشته باشند یا برانند، شبکه‌های مجازی در عرض چند سال محدود، به جایی رسیده که بالای ۷۰ درصد مردم از آن استفاده می‌کنند و گریزی هم از این رشد نیست. ولی این کار عوارضی داشته است. کسانی وارد این میدان شده‌اند که هیچ‌گونه صلاحیت حرفه‌ای برای این حضور عمومی ندارند.

بدون آنکه کوچک‌ترین آشنایی با خبر و جعل خبر داشته باشند، مطالب را فوروارد می‌کنند و زیر آن‌ها نیز یک نظر می‌نویسند فقط به این امید که خودی نشان دهند و به اصطلاح فالوئر‌های آنان زیاد شود و لایک بخورد و… باطن این وضعیت برخلاف ظاهرش است.

این نویسندگان و سلبریتی‌ها نیستند که فالوئر دارند، بلکه برعکس این افراد ناخواسته فالوئر مخاطبان‌شان هستند. مخاطبانی که لایک می‌فروشند و خبر می‌خرند. تولیدکننده خبر نیز موظف است خبری باب میل و سلیقه مخاطب تولید و عرضه کند. در واقع آنان نیستند که به مخاطب خط می‌دهند، بلکه این بازار مخاطبان است که به آنان خط می‌دهد چگونه بنویسند. در این فضای غبار‌آلود رسانه‌ای میدان برای جولان دادن این افراد بیشتر شده است و بدون توجه به تبعات کارشان هرگونه اخبار و فیلم‌های فیک و جعلی را به راحتی بازنشر می‌کنند. در فضای مجازی باید به یک اصل پایبند بود.

هر خبری جعلی است یا حداقل مخدوش و تحریف شده است، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. توصیه می‌شود سلبریتی‌ها دنبال همان تخصص خودشان بروند. در شبکه‌های مجازی از آخرین برنامه‌ها، غذا‌ها و مدل لباس‌ها و… بنویسند و در حوزه‌های دیگر به ویژه سیاست و اجتماع و اطلاع‌رسانی بدون مشورت با مشاوران معتمد خود کاری نکنند. بپذیرند که هر کاری تخصصی است. سیاست سهل و ممتنع است.

کافی است که یک بار مرتکب خلاف شوند و عوارض زیادی به وجود آورند. هرچند برخی از اینان بار‌ها از این سوراخ گزیده می‌شوند ولی دریغ از یک توجه. از سوی دیگر رسانه‌های جدید در خدمت برخی گروه‌ها با اندیشه‌های خطرناک و منافع نامشروع و خشونت‌آمیز در آمده است. قبلا شرح داده‌ام که چگونه افراد خشونت‌طلب خود را پشت نقاب دموکراسی‌خواهی پنهان کرده‌اند و این ایده را تبلیغ می‌کنند که باید قاطع و رادیکال بود و در نتیجه همین سیاست است که برخی کشور‌های منطقه را به روز سیاه نشاندند. نمونه آن لیبی، مصر، یمن، سوریه و… است.

در آینده توضیح خواهم داد که چگونه عبور از اصول سیاست مسالمت‌آمیز و اصلاح‌طلبانه، جوامع را وارد چرخه خشونت می‌کند. ولی مهم‌ترین وجه این ماجرا حمایت غربی‌ها به ویژه ایالات متحده از این فرآیند خطرناک است. غربی‌ها در چنین مسائلی جدی هستند و حقوق بشر نیز بازیچه‌ای بیش نزد آنان نیست.

آنان که به نام دموکراسی و حقوق بشر، بدترین نسخه‌ها را برای ملت‌ها می‌پیچند، در این اتفاقات مسوولیت اخلاقی و سیاسی زیادی دارند. متاسفانه فضای عمومی کشور برای گفتگو و تفاهم بیش از پیش تخریب شده است. بازسازی این فضا باید اولویت جدی همه علاقه‌مندان به سرنوشت کشور باشد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید