آیا برای نجات مطبوعات ایران راهی وجود دارد؟
اولین بار در جهان «یوهان کارلوس»، جوان کارآفرین آلمانی در سال ۱۶۰۵ به فکر تأسیس روزنامه کاغذی افتاد، شیوه کار او به این شکل بود که اخبار مورد نیاز مردم را شناسایی میکرد و بعد از جمع آوری آن را بر روی کاغذ چاپ میکرد. در حالی که بعد از گذشت بیش از ۴۰۰ سال نشریات جهانی فراز و نشیبهای فراوانی را سپری کرده اند که بخش عمده ای از آن مربوط به گسترش اینترنت و رسانههای دیجیتالی است که فعالیت شان را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال علی رغم اینکه در دنیای امروز خیلی از روزنامهها تسلیم این وضعیت شدند، بعضی از آنها به خوبی با شرایط جدید تطبیق پیدا کردند.
در ایران هم اولین نسخه روزنامه فارسی زبان ۲۲۲ سال بعد با دستور محمد شاه قاجار به چاپ رسید. مطبوعات در ایران هم فراز و نشیبهای خاصی داشته اند که در سالهای اخیر باز شدت پیدا کرده است و برای چاره جویی درباره آنها باید علاوه بر استفاده از تجارب جهانی به منظور دستیابی به یک الگوی بومی سیر تاریخی آن را مورد بررسی قرار داد.
ریشه تاریخی وابستگی مطبوعات به دولت
در تاریخ مطبوعات ایران بزرگترین نقطه ضعف روزنامهها وابستگی آنها به دربار شاهان عنوان میشود که این شرایط زمینهای را فراهم کرده بود تا مطبوعات صدای دربار باشند. در دوره رضاشاه پهلوی هم صاحبان فکر و اندیشه سختترین دوره تاریخی را سپری کردند چرا که پهلوی اول میانه ای با روزنامهها نداشت و بخش عمده ای از آنها را به تعطیلی کشاند.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی یکی از دغدغههای اصحاب مطبوعات و صاحبان قلم، چگونگی برخورد نظام تازه تأسیس با مطبوعات بود. موضوعی که از سوی اطرافیان امام خمینی همچون فرزند ایشان تلاش شد به این شکل پاسخ داده شود که روزنامهها در فعالیت خود آزاد خواهند بود، منتهی باید در کلیشه خود جهت گیری سیاسی شان مشخص باشد.
ضربهای که صدام به مطبوعات ما زد
سال اول پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد روزنامهها و نشریات به یکباره افزایش پیدا کرد. در حالی که حکومت دو مؤسسه مطبوعاتی کیهان و اطلاعات را که میراث دوره قبل بود حفظ کرد. در کنار آنها روزنامههای دیگری هم پاگرفت که بعدها به دلیل مقابله با اهداف انقلاب اسلامی از صحنه روزگار محو شدند. در کنار این وضعیت رفته رفته با شروع نواخته شدن شیپور جنگ از سوی رژیم وقت عراق عملکرد روزنامهها حساسیت بیشتری پیدا کرد و نظارتهای دولتی بر مطبوعات بیشتر شد.
بهتر است نظام اخذ مجوز حذف شود
شدت نظارت بر عملکرد روزنامهها با شدت و ضعف در طی چهل سال گذشته دنبال شد، اما مسئولان نظام جمهوری اسلامی هیچ گاه به نظام نظارتی پیش از چاپ روزنامهها (سانسور) تن ندادند. اما از نگاه مرحوم دکتر کاظم معتمد نژاد، استاد ارتباطات یکی از راهکارهایی که باید در سالهای بعد انقلاب اتفاق میافتاد تا آزادی (حداکثری) مطبوعات تضمین شود، برداشتن نظام اخذ مجوز فعالیت رسانهای از وزارت ارشاد و سپردن امور مطبوعات به انجمنهای صنفی بود.
یک انتظار از معاون مطبوعاتی جدید
اما در کنار موضوع چگونگی تشریفات شروع به فعالیت یک نشریه، روزنامهها در طول سالهای گذشته مشکلات دیگری هم داشته اند همچون سو مدیریت دولت در تخصیص ارز دولتی به واردکنندههای کاغذ در سال گذشته نیاز به بازنگری دولت در سیاستهایش دارد، به ویژه هم اکنون که محمد خدادادی به عنوان معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین شده است. انتظار میرود سهم بخش دولتی در کمک به مطبوعات تغییر کند.
شبکههای اجتماعی؛ تهدید یا فرصت؟
علی رغم چگونگی رابطه مطبوعات و دولت در ایران که از نگاه برخی صاحبنظران حوزه ارتباطات موجب شده است روزنامهها با بحرانهای مختلفی دست و پنجه نرم کنند. گسترش شبکههای اجتماعی هم عامل دیگری است که باعث شده روزنامهها با پدیده کاهش مخاطب مواجه شوند و تیراژ آنها افت پیدا کند. این موضوع در وهله اول نیازمند انطباق پیدا کردن مطبوعات با شرایط جدید است، چرا که تجربه جهانی نشان داده است همراه نشدن با انقلاب ارتباطات عصر ما، مطبوعات را به ورطه نابودی خواهد برد.
اما در سوی دیگر نشریاتی که از ظرفیتهای دنیای دیجیتالی حداکثر بهره برداری را میکنند و محتوایشان را در شبکههای اجتماعی مطرح منتشر میکنند، زمینهای را فراهم کرده است که پیامهای خود را با تنوع بیشتری همچون (فیلم، صوت، عکسهای جذاب، اینفوگرافی و…) در فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی منتشر کنند.
بهره برداری روزنامههای بین المللی از توئیتر
این شرایط جدید حاکم بر دنیای رسانهها در حالی است که یک مقایسه ساده از حضور نشریات مطرح بین المللی و داخلی در شبکه اجتماعی توئیتر نشان میدهد انگیزه مدیران مطبوعات داخلی برای حضور در این فضا بسیار کم است یا اینکه چگونگی انتشار پیام آنها در این فضا جذابیت لازم را برای مخاطب ایجاد نمیکند تا بعد از رؤیت خلاصهای از پیام، اصل محتوا را در سایت آنها ببیند و به این ترتیب زمینه لازم برای درآمدزایی شان فراهم شود.
دکتر عباس اسدی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در کتاب خود (روزنامه نگاری در جهان معاصر) در مقایسه خود بین وضعیت نشریات در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به خوبی تاکید میکند که هنوز اصلی ترین شیوه انتقال پیام در کشورهای دسته دوم مبتنی بر متن است، اما در کشورهای توسعه یافته رسانهها به شکلهای بصری انتقال پیام (همچون فیلم و عکس) روی آوردند. با در نظر گرفتن این نکته نگاهی به فعالیت کانالهای شبه رسانهای و غیر رسمی داخلی (همچون کانالهای تلگرام) هم گویای این نکته است که آنها به تولید محتوا بر اساس فیلم و عکس بیشتر روی خوش نشان داده اند و از این طریق مخاطبان بیشتری جذب کرده اند.
نظارت بر فعالیت روزنامه نگاران در شبکههای اجتماعی
البته این چالش که گفته میشود مردم به شبکههای اجتماعی بیش از روزنامهها اعتماد دارند، گزارهای تکراری است که صد در صد هم تأیید نشده است. در بعضی موضوعها ابتدا خبری در رسانههای رسمی همچون روزنامهها منتشر میشود بعد افکار عمومی نسبت به آن حساس میشود و در شبکههای اجتماعی راجع به آن صحبت میشود. همچون موضوع گورخواب ها که ابتدا در گزارشی در روزنامه شهروند به آن پرداخته شد و چند هفته به عنوان موضوعی داغ برای افکار عمومی مطرح بود.
با این حال به دلیل سیاستهای رسانهای و تعهداتی که مؤسسات رسانهای همچون روزنامهها دارند، نمیتوانند بدون ملاحظات شان نسبت به سوژههای اجتماعی ورود پیدا کنند. در حالی که شبکههای اجتماعی این محدودیت را برای کاربران ندارد. به همین دلیل یکی از عواملی که موجب شده است تا گزاره اعتماد بیشتر مردم نسبت به شبکههای اجتماعی نسبت به رسانههای رسمی تقویت شود همین آزادی عمل فعالیت در شبکههای اجتماعی است.
اما نکته قابل تأمل در این خصوص این است که روزنامه نگاران (اصحاب مطبوعات و اهل قلم که منبع اصلی تأمین معاش شان از مؤسسات مطبوعاتی است) به عنوان اصلی ترین تهیه کنندههای محتوای جریان ساز در شبکههای اجتماعی مشغول به فعالیت هستند. فعالیتهایی که گاهی بدون نظارت مؤسسات خبری هم ممکن است صورت بگیرد. در حالی که اگر قراردادهای کاری دوطرفه میان مدیران رسانهای و خبرنگاران به گونهای وضع شود که فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی سامان دهی شود تاامکان اینکه تولید محتوای جریان ساز از بستر رسانهها صورت بگیرد و خبرنگار هم بابت آن حق الزحمه دریافت کند، زمینه بالا رفتن اعتماد به رسانههای رسمی بیشتر میشود. این موضوعی است که دربعضی کشورهای پیشرفته هم دنبال میشود و فعالیت خبرنگاران در شبکههای اجتماعی تحت نظارت مؤسسه مطبوعاتی است که فرد برای آن کار میکند.
رسانهها قربانی شبکههای اجتماعی نمیشوند
در کنار این موضوع که شبکههای اجتماعی برای مخاطبان در سراسر جهان و از جمله ایران جذابیت دارند، تذکر این نکته لازم است که ماهیت شبکههای اجتماعی با رسانههای رسمی تفاوت دارد و رسانههای رسمی اگر بر تعهد خود بر اساس خبررسانی مبتنی بر صحت، درستی و جامعیت تاکید کنند، نباید نگران این موضوع باشند که به طور حتم در شرایط جدید قربانی خواهند شد.
در همین رابطه حسن نمک دوست از کارشناسان ارتباطات معتقد است «با وجود تعامل شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی با یکدیگر، میان آنها تفاوتهایی وجود دارد.» از نگاه او پیشرفت شبکههای اجتماعی باعث کوتاه شدن عمر مطبوعات و رسانههای رسمی نخواهد شد چرا که فضای آنها با یکدیگر متفاوت است.
علی اکبر قاضی زاده از روزنامه نگاران با سابقه هم همین موضوع را به شکل دیگری تصریح میکند، او میگوید به شبکههای اجتماعی نمیتوان اعتماد کرد. بسیاری از اخباری که در این شبکهها کار میشوند را نمیتوان در خبرگزاریها منتشر کرد؛ فضای مجازی مناسب انتشار مطالب آگاهی بخش فوری، کارکرد آنها در این حد است که ببینیم فلان خواننده یا فلان هنرپیشه چه کرده است ولی چون این موضوعات تأثیرگذار نیستند، زود فراموش میشوند.
روزنامهها به جای خبر، تحلیلهای سریع بدهند
یکی از کارهایی که مدیران مطبوعات در دنیای دیجیتالی میتوانند دنبال کنند علاوه بر تمرکز بر کسب خبر از منابع رسمی که از عهده همه کاربران شبکههای اجتماعی بر نمیآید، ارائه تحلیلهای جذابی است که در سایر فضاهای رسانهای همچون رادیو و تلویزیون امکان ارائه آن نیست. تحلیلهایی که به دلیل انتشار در بستر وب هم زمان با وقوع رخدادهای خبری قابل ارائه است و هنگامی که خبرگزاریها مشغول پوشش خبری صرف موضوع هستند، روزنامهها با بهره گیری از ظرفیت تحریریه نخبه میتواند تحلیلهای سریع از رخداد ارائه دهند.
جای خالی شهروند خبرنگاران در مطبوعات محلی
موضوع شهروند خبرنگاران هم از جمله ظرفیتهایی است که به مدد اینترنت و تعامل با مخاطبان در شبکههای اجتماعی این امکان را به رسانهها داده است که از پوشش گستردهتر و متنوعتری از رخدادهای محدوده انتشار آنها بوجود آورده است. به عنوان مثال یک روزنامه استانی امروز نباید فقط بر تهیه و انتشار یکسویه خبر بپردازد و در طرف دیگر مردم آن شهرستان احساس کنند که صدای آنها به گوش هیچ رسانهای نمیرسد. این وظیفه مطبوعات و رسانههایی است که با آزادی عمل بیشترشان نسبت به صدا و سیما صدای مردم شان را انعکاس دهند و مخاطب بیشتری از آن خود کنند.
بهره گیری از نظرات اساتید ارتباطات
به گزارش مهر،علاوه بر نکات یادآوری شده فوق، دکتر مهدی محسنیان راد، استاد دانشگاه امام صادق «ع» در مورد شرایط مطبوعات در ایران نظراتی دارد که بیشتر ماهیت آسیب شناسی دارد، اما میتوان از آنها هم چند راه حل برای نجات مطبوعات استنباط کرد کافیست دولت و مدیران رسانهای به تذکرهای این چهرههای صاحب نظر مطبوعات توجه کنند تا گامی در جهت حل مشکلات شان بردارند. او در مصاحبهای تخصصی شرایط بد روزنامهها را ناشی از چند عامل میداند و ضمن اینکه مرگ زودرس مطبوعات را ناشی از سلسلهای عوامل علت و معلولی میداند که در بعد عوامل درون تحریریه ای میتوان به میزان تحصیلات روزنامه نگار، تجربه وی، اهل خودسانسوری نبودن و برخورداری از رشد مادی و معنوی را بر میشمارد.
این استاد ارتباطات تاکید میکند مشکل اساسی مطبوعات منتشر نشدن آزاد اطلاعات است، اطلاعات (باید) آنگونه در دسترس همگان باشد که روزنامه نگاران بتوانند به راحتی اخبار پنهانی را بفهمند، به عبارتی خبرنگار هنگامی که خبری را کشف میکند بدون ترس توقیف روزنامه و پرهیز از خودسانسوری آن را منتشر کند.