گنجینهای که به سرنوشت «آثار باستانی» مسافر امریکا دچار نشد!
چندی پیش خبر احتمال توقیف آثار باستانی ایران که برای نمایش به امریکا سفر کرده بودند منتشر شد؛ این در حالی است که محمدرضا کارگر مدیر کل اداره موزههای میراث فرهنگی معتقد بود گنجینه موزه هم باید به سفر میرفت!
باشگاه خبرنگاران پویا –
هفته گذشته بود که خبری عجیب در زمینه میراث فرهنگی گوش مردم را تیز کرد. خبر این بود «احتمال موافقت دیوان عالی آمریکا با فروش آثار باستانی ایران برای پرداخت غرامت»! در متن این خبر آمده بود که امریکاییها به دلیلی عجیب سعی در توقیف آثاری که برای نمایش و ارائه فرهنگ ایرانی به امریکا سفر کرده بودند؛ دارند. علت عجیب این دادگاه برای موافقت را به این شرح است:
«در پی سه انفجار همزمان در سال 1997 در بیت المقدس پنج نفر کشته و چندین تن از جمله هشت آمریکایی زخمی شدند.
ادعا میشود سه عضو حماس عامل این انفجارهای انتحاری بوده اند. برخی از قربانیان، ایران را به حمایت از حماس و «تروریسم» متهم میکنند و خواستار دریافت غرامت از اموال کشور هستند.»
بدعهدی امریکا هیچگاه برای هیچکس پوشیده نبوده و نیست و شاید مخاطب در ابتدا با شنیدن این خبر بگوید، اساساً چرا باید این آثار ارسال میشد. مگر نمیدانستند که چنین میشود.
کمی به عقب بازمیگردیم و موضوع را از ابتدا بررسی میکنیم. در واقع داستان ارسال آثار فرهنگی چه در زمینه تاریخی و میراث فرهنگی، چه در هنر سر دراز دارد و همواره افرادی خواهان این گونه سفرها برای آثار قمیتی ایران بودهاند.
نزدیکترین تلاش ناموفق این طیف را میتوان تلاش برای ارسال آثار ارزشمند گنجینه موزه هنرهای معاصر دانست. تلاشی که به زحمت فراوان پس از چندین ماه به نتیجه نهایی یعنی عدم قطعی ارسال آثار رسید. شاید در ذهن مخاطب ایجاد شود که چرا جلوی ارسال آثار گنجینه گرفته شد. پاسخ را میتوان در یادداشتها و گزارشهای مختلف جستجو کرد اما به طور خلاصه چند دلیل اصلی برای این مخالفت وجود داشت. اولین دلیل بدعهدی کشورهای غربی نسبت به بازپس دادن آثار قیمتی ایرانی بود که به ادعای مسئولین سابق موزه حتی تعدادشان مشخص نبود چه رسد به این که سندهای بینالمللی داشته باشد. دلیل دیگر، بیمه نامطلوب بود که با هزینههای واقعی آثار را بیمه نمیکرد و این احتمال غارت اموال را بالا میبرد. از طرف دیگر آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر سالهاست کارشناسی نشدهاند و برخی از آنها حتی در لیست اموال هم نیستند. این علتها همراه چندین علت فرعی دیگر باعث شد تا ارسال آثار، مخالفان سرسختی داشته باشد که با پافشاری، مانع از ارسال آثار شوند.
پس از همه فراز و نشیبها بلاخره در روزهای پایانی خرداد ماه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید رضا صالحی امیری خبر از عدم ارسال قطعی آثار گنجینه هنرهای معاصر را اعلام کرد و قرار شد آثار تحتالحفظ به گنجینه بازگردند. حضور بازرسان برای این انقال ساده تا حدی برای مسئولین موزه سنگین تمام شد که با برگزاری نشستی با خبرنگاران در این مورد صحبت کردند.
حلقه اتصال خبر توقیف آثار تاریخی با داستان گنجینه، حضور محمدرضا کارگر مدیرکل اداره موزههای میراث فرهنگی در آن نشست بود. کارگر با لحنی عصبانی خبرنگاران را باعث عدم پیشرفت فرهنگی کشور میخواند و معتقد بود جلوگیری خبرنگاران خیانت به کشور و فرهنگ کشور است. استدال اصلی وی این بود که حضور این آثار در خارج از کشور باعث تغییر دیدگاه جوامع بینالمللی نسبت به ایران میشود. وی در پاسخ به این سؤال که چه تضمینی هست که آثار بدون خدشه بازگردند بارها میگفت مگر میشود در جوامع بینالمللی چنین غارتی انجام داد و مثال میزد که آثار میراث فرهنگی هم امروز در امریکا به سر میبرد عدهای خواستند آن را به بهانه تروریسم غارت کنند اما دادگاه امریکا حق را به ایران داد و قرار است آثار به ایران بازگردند.
با انتشار این خبر مشخص شد حرفی که کارگر آن روز با عصبانیت تمام و با صدایی بلند به خبرنگاران میگفت اصل واقعیت نیست. حالا یک هفته از انتشار این خبر میگذرد و هیچ واکنش مطلوبی نسبت به موضوع وجود ندارد. البته چه واکنشی میتوان نشان داد وقتی چیزی در اختیار ایران نیست و هیچ مسئولی حتی محمدرضا کارگر با همه ادعاهایش در زمینه جوامع و دادگاههای بینالمللی نمیتوانند کاری کنند.
اما با توجه به رخدادن این موضع به چند حرف کارگر در نشست خبری گنجینه موه هنرهای معاصر اشاره میکنم.
او میگفت مگر دزدی در جوامع بینالمللی کار سادهای است؟
او میگفت هیچگاه پیش نیامده که اثری به خارج ارسال شود و به کشور بازنگردد!
او میگفت اطمینان داشته باشید که هیچ مدیری اجازه نخواهد داد بدون قرارداد محکم غیر قابل نفوذ اثری از کشور خارج شود.
او همچنین میگفت بازگشت آثار از امریکا قطعی است.
حالا سؤال از محمدرضا کارگر مدیر کل اداره موزههای میراث فرهنگی این است که پس چه شد؟ دیدید که تصورات شما کاملاً اشتباه بود و شما با تصورات اشتباهتان، گنجینهای نفیس از آثار متعلق به ملت ایران را در خطر توقیف قرار دهید و حتی برای عدم توقیفش هم کار زیادی از شما برنخواهد آمد.
قطعاً تمام مردم ایران به دنبال جوابهایی از سوی شما خواهند بود.