معتمدآریا: ۴ تار مو مهمتر است یا پولهای کثیف؟
فاطمه معتمدآریا با انتقاد از چرخه معیوبی که در سینما شکل گرفته و آنچه به نام «اتوریته بازیگر» باب شده است، میگوید: سینمای ایران پاکترین مناسبات را در زمینههای مالی کشور داشته و کسی حق ندارد این سینما را تسلیم آلودگی پولهای کلان بیشناسنامه کند.
این بازیگر درباره برخی حاشیهها و هشدارهایی که نسبت به بروز اختلاف طبقاتی در پشت صحنه فیلمها مطرح شده است و اینکه تجربه خودش به عنوان بازیگر از وضعیت این روزهای سینما چیست؟ بیان کرد: شاید بهتر باشد اول از چند سال قبل بگویم؛ یعنی زمانی که پس از چند سال ممنوعیت، دوباره فعالیتم را شروع کردم. حدود پنج سال قبل وقتی به سینما برگشتم احساس کردم در این چند سالی که نبودم یک چیزهایی تغییر کرده که حداقل با من همخوانی ندارد.
وارد شدن مناسبات جعلی هالیوودی و اَدابازی به سینمای ایران از طریق بعضی سرمایهگذاریها
او در ادامه بیان کرد: از طرف دیگر این نوع سرمایهگذاری با نگاهی که به سینما دارد و با نوع تولیداتش علاوه بر تاثیرات مخرب بر ذائقه و سلیقه بیننده، به بهانه رونق گیشه و فروش بیشتر، فرهنگ و مناسبات دست چندم و جعلی هالیوودی مثل ستارهسازی و جار و جنجال و زرق و برق و ادا بازیهایی مثل فرش قرمز را وارد سینمای ایران کردهاند که هیچکدام ربطی به فرهنگ جامعه ما و شرایط دشوار اقتصادی مردم نداشته و سبب شکلگیری تصویری بیمایه و مرفه از سینماگران در اذهان شده و بطور محسوسی از اعتبار و مقبولیت اهالی سینما در میان مردم بعنوان یک قشر هنرمند کاستهاند.
حساسیت روی چهار تار مو مهمتر است یا ورود پولهای میلیاردی؟
وی خاطرنشان کرد: علاوه براین مهم است که ببینیم چه چیزی را باید کنترل کرد. آیا باید کلمه به کلمه متن فیلمنامهها و چهار تار موی بازیگر را کنترل کرد یا روی منبع و هدف و نتیجه ورود میلیاردها پولی که وارد سینما میشوند، حساسیت نشان داد؟
او در ادامه درباره برخی بازیگران با دستمزدهای آنچنانی و نیز اظهارنظرهای عدهای از آنها به اتفاقات و مسائل مختلف که بعضا با واکنشهایی هم روبرو شده است، اظهار کرد: در سینمای فرهنگی ایران چنین دستمزدهایی را به کسی نداده و نمیدهند. همینجا برمیگردم به سوال اول در مورد اختلاف طبقاتی در سینما؛ من این مفهوم اختلاف طبقاتی را به این معنی که یک گروه و درصد قابل توجهی پولدار در سینما داشته باشیم قبول ندارم.
طبقهای در کار نیست. همانطور که گفتم پرداخت این دستمزدهای میلیاردی یا چند صد میلیونی با هدفهای معین فقط به عدهای معدود و انگشت شمار صورت میگیرد و ربطی به اکثریت قریب به اتفاق بازیگران یا عوامل دیگر ندارد، ولی تاثیری که در پشت صحنه و فضای کار میگذارد و فرهنگی که با خودش به فضای تولید میآورد و همینطور تصویری که از دستاندرکاران سینما به جامعه معرفی میکند، بسیار مخرب است.
وی گفت: بازیگری که چندین و چند دَه برابر کارگردان و در بعضی موارد بیش از نیمی از بودجه فیلم را دستمزد میگیرد حتما قادر است و این اختیار را هم حتما به او دادهاند که کار را تعطیل کند یا ساعت کار گروه را تعیین کند و اختیارات دیگر… تاکید میکنم این چرخه معیوب ربطی به شخص بازیگر ندارد مربوط به فرهنگی است که در سینما شکل گرفته است؛ فرهنگ و تفکر قدرتمند سرمایه سالاری که در حال سلطه بر سینمای متفکر و اندیشه سالار ایران است.
اظهارنظر حق هر شهروندی است
او افزود: در مورد اظهارنظر سینماگران درباره مسائل مختلف هم به نظرم گسترش شبکههای اجتماعی، رسانهها را از سلطه و اختیار دولتها و عدهای محدود خارج کرده و همه افراد در هر پست و جایگاهی تبدیل به رسانه شدهاند. طبیعی است که رسانه شخصی هنرمندان مخاطب بیشتری داشته باشد و بیشتر مورد توجه و نقد قرار گیرند ولی نمیتوان آنها را بخاطر اظهارنظر که حق هر شهروندی است سرزنش کرد، هرچند به نظر میرسد که بعضی وقتها از چنین حق و امکاناتی بیشتر برای مطرح شدن و ابراز وجود و ایجاد جار و جنجال و ترسیم سیمایی کم مایه و سطحی از هنرمندان استفاده میشود.