چرا برخی به میز مدیریت چسبندگی دارند؟
قانون “منع به کارگیری بازنشستگان”؛ راهی است که برای خروج برخی مدیران قدیمی از عرصه مدیریتی و دولتی کشور در نظر گرفته شده؛ قانونی که به نظر میرسد در صورت اجرایی شدن صحیح آن، فرصت حضور جوانان مستعد در عرصه مدیریتی فراهم میشود.
قانون “منع به کارگیری بازنشستگان” به منظور گردش جوانان نخبه در سیستم اجرایی کشور سال ۱۳۹۵ برای اولین بار در مجلس شورای اسلامی تصویب و به تأیید شورای نگهبان رسید.
کلیات لایحه اصلاح آن نیز خرداد ۹۷ با ۱۷۴ رای موافق در مجلس تصویب و بررسی جزییات آن آغاز شد، اما در زمان بررسی جزییات، به دلیل اشکالات و ایرادات و مغایرت بخشهایی از آن با قانون برنامه، علی لاریجانی، رئیس مجلس برای بررسی بیشتر خواستار ارجاع آن به کمیسیون اجتماعی شد. نمایندگان این بار با ۱۷۱ رای موافق، موافقت کردند تا این طرح به کمیسیون اجتماعی مجددا ارجاع شود. به این ترتیب کلیات طرح مذکور با اصلاحاتی به تصویب رسید؛ قانونی که برای هموار کردن راه کسب آسان اشتغال جوانان تلاش میکند اما با این وجود به نظر میرسد برخی از مدیران مشمول قانون نمیخواهند عرصه را برای ورود جوانان در حوزههای مختلف خالی کنند.
اگرچه پیشبینی میشود با اجرای قانون “منع بکارگیری بازنشستگان” خونی جدید در رگهای مدیریتی کشور تزریق و فضا برای استفاده از ظرفیتهای جوانان مهیا میشود با این وجود برخی مدیران به هر علتی در برابر آن مقاومت میکنند، در همین راستا محمدرضا ایمانی به عنوان یک روانشناس اجتماعی، یکی از علل مقاومت افراد در برابر اجرای این قانون را “فضای رانتی” و “ترس” ناشی از لغزش در موقعیت اجتماعی میداند و به ایسنا میگوید: برخی مدیران معتقدند که در صورت حضور نداشتن آنها، کشور دچار ضعف میشود این درحالیست که مدیران پیشکسوت میتوانند با ارائه مشاورههای کاری به جوانان نخبه و توانمند کمک کنند و یقینا جوانان نیز حق شاگردی را در حق استادان خود به جای خواهند آورد.
این استاد دانشگاه میافزاید: بطور کلی زمانی که افراد از امتیازات و جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار میشوند در ابتدا احساس خدمت و وظیفهشناسی دارند، اما با گذشت زمان برخی از آنها به جایگاه خود نوعی “چسبندگی” که ناشی از امتیازات شغلی ایجاد شده است پیدا میکنند، موضوعی که از آن به عنوان “چسبندگی به میز مدیریت” یاد میشود.
به گفته وی، فعالیت بیشتر در جایگاههای اجتماعی برتر موجب افزایش “چسبندگی” افراطی به میز مدیریت میشود، به گونهای که افراد در مقابل بازنشستگی و یا جایگزینی شغلی مقاومت میکنند زیرا افرادی که تاکنون به زعم موقعیت شغلی در جامعه مورد تکریم قرار میگرفتند با از دست دادن آن به یکباره موقعیت خود را از دست میدهند.
مقاومت در برابر اجرای قانون “منع به کارگیری بازنشستگان” ضد اخلاقی است
ایمانی این مقاومت را ضد صداقت، محبت، حکمت، عدالت و دیانت میداند و میافزاید: اگر واقعا این گروه از مدیران در برابر جایگاه خود احساس مسئولیت دارند و بر این باورند که جوانان باید در کشور صاحب انقلاب و مدیران آینده باشند باید بدانند این چسبندگی و مقاومت برخلاف صداقت است.
به اعتقاد وی، “محبت” در مراتب عالی کشور یعنی اگر مسئولان برای جوانان و مردم احترام قائلند باید کمک کنند تا با محبت و نوع دوستی، آنها هم بتوانند به کشور خدمت کنند موضوعی که از آن به عنوان “مدیریت ارزش” یاد شده است و “حکمت” یعنی اگر افراد خود را فردی حکیم و دانا میدانند باید باور کنند پیشرفت و بقای یک نظام، وابسته به استفاده از جوانان خلاق و توانمندی است که میتوانند به کشور خود خدمت کنند. همچنین “عدالت” یعنی مدیران باید با ایجاد شرایطی مناسب و برابر به جامعه کمک کنند تا جوانان نیز فرصت رشد و خدمت به جامعهشان را داشته باشند.
علاقهمندی افراطی به موقعیتهای دنیوی موجب خودشیفتگی و بروز بیماریهای وسواسگونه
به گزارش ایسنا، این روانشناس اعتقاد دارد علاقهمندی بیش از حد به موقعیتهای دنیوی موجب خودشیفتگی و بروز بیماریهای وسواس گونه خواهد شد زیرا این گونه افراد با از دست دادن جایگاهشان دچار ناراحتی، افسردگی و فشارهای روانی میشوند بنابراین باید به منظور جلوگیری از این بیماریها شرایطی فراهم کنیم تا جوانان با اراده و خلاق بر سر کار بیایند و از این طریق به پیشرفت کشور کمک کنند.
افزایش مهاجرت جوانان با مقاومت در برابر اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان
این استاد دانشگاه همچنین عدم چرخش مشاغل، عدم اجرای عدالت اجتماعی، تضییع حقوق مردم، ناتوانی، سرخوردگی و مهاجرت جوانان را از دیگر عوارض مقاومت در برابر اجرای قانون “منع بکارگیری بازنشستگان” میداند و میگوید: بسیاری از جوانان به دلیل ناامیدی از آینده و کسب شغل، برای به دست آوردن موقعیتهای بهتر اجتماعی و شغلی به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند.
ایمانی ضمن انتقاد از طولانی شدن روند اجرای این قانون بیان میکند: با وجود اینکه این قانون در سال ۹۵ نوشته شده اما همچنان برخیها به دنبال راهی هستند تا علیرغم سن بازنشستگی در جایگاههای خود باقی بمانند و حضور داشته باشند این درحالیست که جوانان میتوانند به دلیل داشتن خلاقیت، انرژی و برقراری ارتباط بهتر با دیگران امتیازات بیشتری برای جامعه کسب کنند چراکه آنها باتوجه به روحیه وظیفهشناسی سعی میکنند با به کارگیری ایده و دانش خود با کسب موفقیت خود را اثبات کنند، این در حالیست که برخی از مدیران فعلی افرادی هستند که با خودشیفتگی نه تنها در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با نخبگان جامعه مشورتی نمیکنند بلکه ریسکپذیر نیستند، علاقهای به پیشرفت ندارند و دوست دارند شرایط فعلی جامعه را حفظ کنند که همه این علائم ناشی از سن بالا و عدم تحرک پذیری آنهاست.
این روانشناس از کلیه مدیران و مسئولان میخواهد تا به جوانان نخبه برای سپردن مدیریت کشور به آنها اطمینان کنند و در این باره به کشور چین اشاره میکند که چگونه از نیروی انسانی “جوان” خود بهره برده و به قدرت اقتصادی دنیا تبدیل شده است.
وی همچنین اعتماد به جوانان و سپردن کرسیهای مدیریت به جوانان را یکی از راههای مشروعیت اجتماعی دولت میخواند.
هرچند قانون منع بکارگیری بازنشستگان میتواند بابی برای ایجاد اشتغال جوانان این مرز و بوم باز و ایدههای نو و خلاقهای را در عرصه مدیریتی جاری کند اما نباید بهانهای برای نادیده انگاشتن تجربیات افرادی باشد که موی خود را برای انجام وظایف و خدمت به ایرانیان سفید کردهاند.