سرزمین کوههای مینیاتوری، جایگزین نفت ایران
تحریم، سیاستهای خصمانه ایالات متحده آمریکا، فقدان ثبات بازار ارز، ناکارآمدی سیاستهای پولی بانکی و بیتدبیری مسئولان اجرایی همهوهمه حکایت از ضرورت تغییر رویکرد اقتصاد تکمحصولی و وابسته به نفت در ایران دارد.
سیاستی که همواره کشور را در کوتاهمدت با خطر محرومیت از بازارهای جهانی برای عرضه نفت مواجه کرده و در بلندمدت در معرض بحران تمامشدن منابع طبیعی قرار داده است؛ از اینرو در چنددهه اخیر-چه پیش و چه پس از انقلاب-بسیاری از کارشناسان، ظرفیتهای چابهار را جایگزینی مناسب برای نفت ایران معرفی کردهاند که علاوه بر توسعه اقتصادی در سطح ملی میتواند باعث توسعه وصفناپذیر منطقهای و ایجاد رفاه پایدار برای مردم استان سیستانوبلوچستان شود. متاسفانه چنین توصیههایی بهخصوص پس از انقلاب با بیتوجهی مسئولان به ظرفیتهای حیرتانگیز چابهار مواجهه شده است بهنحوی که اکنون نهتنها این منطقه، گوهر درخشان اقتصادی ایران نیست، بلکه مردم استان سیستانوبلوچستان در زمره محرومترین شهروندان ایرانی محسوب میشوند و توسعه اقتصادی چابهار تنها درحد شعارهای تبلیغاتی باقی مانده است.
به گزارش بازتاب به نقل از آرمان، کرانههای دریای عمان و جنوب خاوری ایران از منظر ظرفیتهای اقتصادی دارای سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی است. ۳۰۰کیلومتر مرز آبی در کرانههای دریای عمان و اشراف این منطقه بر یکی از مهمترین و استراتژیکترین راههای آبی جهان، همسایگی با افغانستان و پاکستان و نزدیکی به کشورهای آسیای مرکزی که دسترسی به دریا ندارند، ویژگی برجستهای به این منطقه بخشیده است. دریای عمان بخشی از حوزه استراتژیک اقیانوس هند، یکی از پنج حوزه استراتژیک جهان و گذرگاهی بااهمیت به سوی خاورمیانه، جنوب خاوری آسیا، شبهقاره هند، سراسر آسیای جنوبی و جنوب شرقی است که روزانه میتواند راه مبادله میلیونها بشکه نفت و حجم کلانی از کالا و سرمایه اقتصادی باشد؛ در واقع منطقه آزاد بازرگانی-اقتصادی چابهار به عنوان تنها بندر در کنار دریای عمان که دارای کرانههای مناسب برای لنگرانداختن کشتیهاست، میتواند پذیرای حجم کلانی از کالاهای وارداتی و صادراتی کشور باشد. این بندر در جنوب استان سیستانوبلوچستان، از دیرباز کانون دادوستد و بازرگانی و دریانوردی بوده است. یکی دیگر از اهمیتهای ژئوپلیتیک کرانههای دریای عمان در پرتو هدفهایی چون تامین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز، دسترسی مستقیم به دریاهای آزاد، افزایش قلمرو آبی ایران در دریای عرب و اقیانوس هند، رویارویی بیواسطه با دشمن و اثرگذاری بر کرانههای جنوبی خلیج فارس، رویارویی احتمالی با خطرهای برآمده از شبه قاره هند و… بازنمایی میشود. از سوی دیگر کرانهها و بندرهای دریای عمان مناسبترین مکانی است که افغانستان محاط در خشکی، از راه آن میتواند با آبهای آزاد پیوند یابد.
ظرفیت ترانزیت کالا
یکی دیگر از قابلیتهای بسیار مهم بندر چابهار امکان ترانزیت کالا از کشورهای مبدا به اقصینقاط جهان است. اگر روابط دیپلماتیک کشورمان با کشورهای منطقه در شرایط باثباتی قرار داشت، ایران میتوانست از طریق بندر چابهار مهمترین نقش ترانزیتی منطقه را ایفا کند زیرا چابهار نزدیکترین منطقه برای دسترسی کشورهای حوزه قفقاز، روسیه، هند و افغانستان به آبهای آزاد جهانی است. بنابراین به دلیل فقدان ارتباط پایدار با برخی کشورهای منطقه چنین ظرفیت بسیار بالایی از دست رفته است. برخی باور دارند که در صورت استفاده کامل از ظرفیت ترانزیت کالا در بندر چابهار، درآمدی برابر صادرات نفت نصیب کشور میشود؛ بنابراین لازم است که مسئولان در شرایط فعلی با توسعه روابط منطقهای بتوانند چابهار را به عنوان مهمترین پایگاه ارسال کالاها به سراسر نقاط جهان تبدیل کنند. البته تحقق این مهم منوط به ایجاد زیرساختهایی مانند خط راهآهن، فرودگاه و جادههای استاندارد است تا بتوان کالاها را به نحو درست جابهجا کرد. هنگامی که هنوز یک جاده سالم در این منطقه وجود ندارد، نمیتوان انتظار داشت که چنین آرمانی به این زودیها محقق شود.
صنعت ماهیگیری
به یاد داریم که چندی پیش چین با تجهیزات خاص خود تعداد بسیار بالایی از ماهیهای دریای عمان را صید کرد. هرچند در نهایت معلوم نشد که آنها از چه نهاد یا ارگانی مجوز این عمل غیرقانونی را گرفته بودند اما اصل موضوع حکایت از ظرفیت بینظیر ماهیگیری جنوبشرقی ایران داشت. اگر ساماندهی درستی در کار بود این صنعت مهم میتوانست باعث اشتغالزایی بسیاری از مردم جنوبشرقی ایران شود. بندر چابهار و روستای کنارک با ظرفیت بالقوه بسیار مهمی برای پرورش میگو هستند و با بیش از 42هزار هکتار اراضی مستعد، 36درصد صید آبهای جنوب کشور، 31درصد صید کل کشور، 20درصد کل تولید آبزیان کشور دارای رتبه دوم صید در اقیانوس هند بعد از اندونزی، رتبه نخست صید در غرب اقیانوس هند و تامینکننده بیش از 70درصد تونماهیان کشورند. این درحالی است که معمولا صدور مجوز برای ماهیگیری صیادان ایرانی بهسختی صورت میگیرد. صید قانونی و اصولی نهتنها باعث از بینرفتن گونههای آبزی نمیشود بلکه منجر به افزایش تولید آبزیان و اشتغال افراد بومی میشود. وقتی چنین امکان بالایی در محاق اندیشههای کوتاهمدت قرار میگیرد، ماهیگیری جنوبشرقی ایران از کار میافتد و صیادان این منطقه در فقر زندگی میکنند. غمانگیزترین بخش ماجرا مربوط به حضور صیادان غیرقانونی چینی در سواحل ایران است؛ افرادی که گونههای مجاز و غیرمجاز دریایی را با هم صید میکردند و اگر رسانهها باعث افشای چنین موضوعی نمیشدند، انتظار میرفت که صنعت ماهیگیری در جنوب ایران با بحران موجودیت مواجه شود.
صنعت گردشگری
چابهار بهدلیل قرارگرفتن در کنار دریای عمان جزو نوار ساحلی محسوب میشود و دارای آبوهوای گرم و مرطوب است. آبوهوای این بندر و پیرامون آن همیشه بهاری و معتدل است؛ به این دلیل به این بندر «چابهار» یا همان «چهاربهار» گفته میشود. وجود دریای عمان بهعنوان بزرگترین منبع آبی کشور جاذبههای فراوانی را در این منطقه ایجاد کرده است. همچنین در کنار دریای عمان و در قسمت جنوبی بندر چابهار صخرههای بزرگی در اثر پیشروی آب دریا بهوجود آمده که چشماندازی زیبا را تشکیل داده است. وجود سواحل ماسهای و صخرهای، رشته ارتفاعات گِلی موسوم به کوههای مینیاتوری بهویژه از سواحل بندر چابهار تا گواتر، طلوع و غروب دلانگیز آفتاب، پرندگان دریا، انواع خرچنگها، لاکپشتهایی که روی صخرهها همبازی موج اقیانوس و جدال موج و صخرهاند و نسیم روحبخشی که در موج میپیچد و… جلوههای نابی از طبیعت را در این منطقه به تصویر میکشند. این منطقه با وجود چنین ظرفیتهای طبیعی میتواند به مهمترین مرکز گردشگری کشور تبدیل شود که در سال مبلغ قابل توجهی از ارزهای جهانگردان را نیز برای کشور به ارمغان آورد. این منطقه علاوه بر وجه گردشی برای محققان خارجی نیز قابل توجه است زیرا پرندگانی در چابهار زندگی میکنند که نمونه آنها در هیچکجای دنیا وجود ندارد. تمام اینها در حالی است که در چابهار و حتی استان سیستانوبلوچستان یک اقامتگاه مناسب یا یک جاده استاندارد یا حتی یک فرودگاه با معیارهای بینالمللی وجود ندارد. طبیعی است وقتی تمام چنین ظرفیتهایی در منطقهای عاری از امکانات رفاهی وجود دارند، گردشگران و محققان خارجی تمایلی به حضور در کشور نخواهند داشت.
شغل و رفاه پایدار با توسعه چابهار
موارد مذکور تنها بخشی از ظرفیتهای بندرچابهار هستند. اگر بخواهیم فهرست تمام قابلیتهای این منطقه را ذکر و تشریح کنیم، نیاز به مطلبی تخصصی و تفصیلی دارد اما با دانستن همین میزان نیز میتوان گفت که اگر تمام امکانات منطقه چابهار بارور میشد، علاوه بر آنکه سرمایه هنگفتی در اختیار عموم مردم ایران قرار میگرفت، مردم محروم استان سیستانوبلوچستان نیز از فقر نجات مییافتند زیرا با توسعه ماهیگیری، ترانزیت کالا و گردشگری در این منطقه تمام مردم استان میتوانستند دارای شغل مناسب شوند چراکه در آنصورت چنان گردش مالیای رخ میداد که شغل، کمترین فایده برای مردم استان بود. علاوه بر تمام اینها اگر دولتمردان به درستی درک کنند که نفت کشورمان روزگاری تمام میشود به کشف جایگزین این منبع طبیعی خواهند اندیشید و بدون شک مهمترین جایگزین نفت در شرایط امروز ایران بهرهگیری از چابهار است.