رمزگشایی از راهبرد “ریسک تجارت” با ایران
فروپاشی توافق هستهای، احتمالا هدف حقیقی گروههای حمایتی است که برای مدت طولانی «ریسکهای تجارت» با ایران را در بوق و کرنا کردهاند.
گروههای لابیگری تلاش میکنند منافع برجام را کم کنند.
به گزارش بازتاب به نقل از المانیتور، همزمان با نزدیک شدن سه سالگی اجرای برجام، یک جو ابهامآلود، سرعت تجارت و سرمایهگذاری پساتحریمی را آهسته کرده است. مقامات تهران، کارزار هماهنگ آمریکایی برای تضعیف برجام و دلسرد کردن سرمایهگذاری در ایران را مقصر بهبودی کُند اقتصاد دانستند.
محمد جواد ظریف، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر گذشته به اتمسفر ابهامآلود به عنوان بخشی از راهبرد ترامپ برای تضعیف برجام اشاره کرد. او گفت: من معتقدم که او سیاست پیشبینیناپذیری را در پیش گرفته است. او این سیاست را به غیرقابل اعتماد بودن، تبدیل کرده است. او متن، روح و همه چیز توافق را نقض کرده است.
با اشاره به تلاشهای آمریکا برای ایجاد ریسک در سرمایهگذاریهای خارجی در ایران نوشت: بحث درباره ریسک به عنوان ویژگی اساسی اقتصاد ایران، بخشی از یک راهبرد است تا مسئولیت ادغام کُند اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی را از دوش آمریکا بردارد.
اساس این استراتژی، توسط گروههای لابی مانند «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) و «متحد علیه ایران هستهای» (UANI) پایهریزی شد. این گروهها برای مدت طولانی، محتواهایی منتشر کردند و نشستهایی ترتیب دادند تا به شرکتها درباره ریسکهای ذاتی تجارت در ایران هشدار دهند. بنیاد دفاع از دموکراسیها کتابچههایی درباره «ریسکهای تجارت در ایران» چاپ کرده و گروه متحد علیه ایران هستهای، وبسایتی درباره ریسکهای تجارت در ایران را مدیریت میکند.
اما هنگامی که از رهبران تجاری درباره ریسکهای بازار ایران پرسیده میشود، آنها به اولویتهای متفاوتی اشاره میکنند. اخیرا یک پژوهشی در تلاشی برای کمیسازی احساسات درباره ریسک و آهسته بودن ورود شرکتهای چندملیتی به ایران، نظر بیش از ۶۰ مدیر ارشد را جویا شده است.
هنگامی که از این مدیران خواسته شد تا سرعت تجارت و سرمایهگذاری در ایران را ارزیابی کنند، ۸۳ درصد آنها با این مسئله موافق هستند که شرکتها برای ورود به بازار ایران، آهستهتر از آنچه که باید باشد، حرکت میکنند. پژوهش مزبور این مسئله که آهستگی ناشی از ریسکهای داخلی است را رد میکند.
بسیاری از شرکتها چند دهه سابقه کار در ایران و کشورهای مشابه دارند. هنگامی که از مدیران پرسیده شد مانع اولیه آنها در ورود به بازار ایران چیست، ۳۲ درصد پاسخدهندگان به پایبندی به تحریمها اشاره کردند. این درحالی است که ۲۰ درصد پاسخدهندگان به مدیریت ریسک سیاسی و اعتباری اشاره کردند. ۲۱ درصد دیگر به دسترسی به تامین مالی اشاره میکنند. همه اینها، چالشهای خارجی هستند.
مخالفان برجام مدعای جدیدی را مطرح کردند که نشان میدهد، جلوگیری از سرمایهگذاری در ایران، در واقع یک اثر عمدی سیاست دولت ترامپ در قبال ایران است. ریچارد گولدبرگ، مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، در توئیتر خود به یافتههای پژوهش مزبور واکنش نشان داد و مدعی شد که این آهستگی تجارت با ایران، نتیجه عمدی عدم صدور تاییدیه برجام است.
شخصیتهایی مانند گولدبرگ با اذعان به اینکه هدف عدم تایید برجام، دلسرد کردن تجارت با ایران بوده، آشکار میکنند که اگر توافق هستهای فروبپاشد، آمریکا مقصر خواهد بود.
فروپاشی توافق هستهای، احتمالا هدف حقیقی گروههای حمایتی است که برای مدت طولانی «ریسکهای تجارت» با ایران را در بوق و کرنا کردهاند.