موج سواری برجام ادامه دارد، اما چرا با ترس و لرز؟!
عده ای در داخل که روزی لرزیدن را به مخالفینشان نسبت می دادند و منتقدان را به جهنم حواله میدادند اخیرا خیره به دستان ترامپ با مواضعی لرزان از تداوم برجام صحبت می کنند.
ماجراهای برجام گویا برای ایران تمامی ندارد و در بازه های مشخصی تبدیل به خبر اول جهان می شود. اما جالب تر آنجاست که عده ای در داخل که روزی لرزیدن را به مخالفینشان نسبت می دادند و منتقدان را به جهنم حواله میدادند امروز خیره به دستان ترامپ با مواضعی لرزان از تداوم برجام صحبت می کنند.
چندی پیش معاون حقوقی و بینالمللی وزیر خارجه قبل از اینکه تعلیق تحریمها توسط ترامپ امضا شود، گفت: ممکن است جامعه بین الملل در چند روز آینده به این نتیجه برسد که آمریکا از برجام خارج شود! جامعه بینالملل باید برای این مرحله آمادگی داشته باشد .عراقچی همچنین افزود: حرکت آمریکا در راستای از بین بردن برجام است. ما در ایران برای هر سناریویی آمادگی داریم.
گویا جامعه بین المللی رفتار خود را با چنین اظهاراتی تنظیم می کند یا سناریوهای قبلی ایران در مقابل تحریمهای مکرر ایالات متحده اثری داشته است! اینگونه مواضع نمی تواند مخاطبی خارجی داشته باشد زیرا جامعه جهانی قبل از کسب آمادگی به خاطر هشدار ایران، به توافق بین المللی برجام نگاه می کند و حرکات طرفین را با چنین معیاری تفسیر می کند.
مطابق با برجام هر 120 روز یکبار رئیس جمهور آمریکا باید دستور توقف موقت برخی تحریم ها را بدهد. توجه شود که او طبق برجام عمل می کند و کاری به وعده لغو همه تحریم ها که به کرات توسط رئیس جمهور، وزیر خارجه، تیم مذاکره کننده و غالب تریبون دارهای کشور عنوان می شد ندارد. در واقع آن زمان نیز وعده ها مصرف داخلی داشت. باید دید کم و کیف دستور توقف تحریم ها توسط رئیس جمهور آمریکا چگونه است تا ارزش توقف یا عدم توقف تحریم ها مشخص گردد.
به گزارش دانشجو؛ از دستورات اجرايي رئيس جمهور آمريکا (حدود 30 دستور اجرايي که 10 دستور آن فعال است) در متن توافق فقط به لغو 4 دستور اجرايي (که 3 دستور از آنها فعال است) و بخشهايي از يک دستور اجرايي ديگر اشاره شده و در باقي دستورات اجرايي رئيسجمهور آمريکا هيچ لغو و تعليق و تغييري در کار نيست (حتي پس از روز لغو قطعنامه).
شايان ذکر است لغو تحريم اين دستورات اجرايي، مستقلاً (و بدون قوانين کنگرهي متناظر آنها) تأثيري در تحريمهاي ايران نميگذارند. از ميان دستورات اجرايي لغو شده در برجام، دستور 13590 پيش از اين به طورکامل در قانون تحريم TRA ي کنگره آمريکا تجميع شده بود و در عمل غيرفعال محسوب ميشود. دستور اجرايي 13574 و بخش عمدهي دستور اجرايي 13645 نيز به ترتيب ابلاغيه اجراي قوانينISA (اصلاح شده) و IFCA ي کنگرهي آمريکا هستند، دستور اجرايي 13628 که بندهاي 7-5 و 15 آن لغو شده نيز ابلاغيهي قانون TRA ي کنگره آمريکاست (بند 17.4 ضميمه 5).
قوانين تحريمي کنگره آمريکا (بخش مورد بحث در برجام) تنها اجراشان متوقف ميشود. يعني نه تنها لغو نميشوند، حتي قوانينشان تعليق هم نميشود (بند 17 ضميمه 5 برجام). اين توقف اجرا (cease application) و نه تعليق (suspend) به اين معناست که هر 4 ماه (يا 6 ماه) رئيس جمهور آمريکا بايد دستور توقف اجراي اين تحريمها را (با ذکر دلايل مجاب کنندهي خود براي کنگره) تمديد کند.
هيچ يک از قوانين تحريمي کنگره آمريکا (يعني تحريمهاي اصلي ايران) نه تنها در طول دوره اجراي برجام لغو نميشوند، بلکه هيچ چشم اندازي هم براي لغو آنها وجود ندارد و به طور کلي در برجام هيچ تعهدي در زمينه لغو حتي يک تحريم کنگره آمريکا وجود ندارد و تنها در روز انتقال (8 سال بعد از روز توافق) سخن از «تلاش» دولت آمريکا براي خاتمه يا اصلاح اين قوانين آمده است، که اين عبارت «تلاش نمودن» هيچ تعهد حقوقياي را متوجه آمريکا نميکند (بند 21 ضميمه 5 برجام).
حال با چنین برجام امضا شده ای بهتر می توان هیاهوهای رسانه ای را برای خارج شدن یا نشدن آمریکا از برجام درک کرد و نسبت آنرا با اهمیت موضوعات اصلی نظیر کیفیت توافق سنجید.