مردم چگونه صدای خود را به گوش مسؤولان برسانند؟
شهرهای ایران در هفتهای که گذشت درگیر اعتراضهای بخشی از مردم بود. اعتراضهایی که با مسائل اقتصادی آغاز و با شعارهای تند سیاسی به پایان رسید.
در جریان این اعتراضها برخی مسؤولان به پشت تریبون آمدند و گفتند باید صدای مردم را شنید و مشکلات آنها را درک کرد.
مسؤولان راست میگویند باید حرف مردم را شنید اما سوالی که در این میان مطرح میشود این مسئله است که آقایان چگونه و از چه طریقی میخواهند صدای مردم را بشنوند.
در ایران معمولا راهکاری برای شنیدن وجود ندارد. هیچ سازوکار برای اعتراضات مردم تعریف نشده است. برخی تصور نکنند اعتراضها فقط در ایران است. نه، تمام جهان شاهد اعتراضهای این چنین است. در تمام جهان، مردم به تصمیمات اقتصادی و سیاسی حاکمان اعتراض دارند و تلاش میکنند صدای خود را به گوش مسؤولان برسانند.
رساندن صدای مردم به مسؤولان روشهای مختلفی دارد. شاید یک نفر از یک سازمان شکایت دارد. او به آن نهاد مراجعه میکند و با مسؤولان آنجا صحبت و شکایت خود را مطرح میکند. ( البته دست یابی به مسؤول سازمانها و یا نهادها هم به این سادگی نیست.)
ممکن است چند نفر به یک سازمان اعتراض داشته باشند. در این صورت آنها دست جمع به آن سازمان و یا اداره مراجعه میکنند و به صورت تحصن و یا اجتماعی کوچک خواستههای خود را مطرح میکنند. معمولا نمایندهای از این جمع به گفتوگو با رییس یا مدیرعامل شرکت میپردازد.( البته دیدار نماینده معترضین با مدیر یا رییس به این سادگیها نیست)
سبک دیگر اعتراضها، اعتراضهای عمومی است. گاهی دولت، مجلس و یا نهادهای دیگر تصمیماتی میگیرند که زمینه ساز اعتراضات سراسری مردم میشود. مردم تصمیم میگیرند به خیابان بیایند و راهپیمایی کنند.
به گزارش عصر ایران در برخی کشورها مکانهایی برای این کار تعبیه شده است یا در جاهایی با مدیریت پلیس در خیابانهای اعتراضات انجام میشود.
مشکل مردم ایران و نهاد حکومت دقیقا همینجاست. راهکاری برای این جنس از اعتراضها وجود ندارد.
بعد از حوادث اخیر به نظر میرسد بهترین فرصت برای تعیین وضعیت این راهپیماییها فرا رسیده است. رییس جمهور روحانی به عنوان مجری قانون اساسی میتواند با تشکیل کار گروهی در دولت، لایحه مدونی را در این مورد آماده و به مجلس ارائه کند.
میشود از روشهای کشورهای دیگر در این زمینه استفاده کرد و با تغییراتی مطابق با فرهنگ ایران در آن، قانون جامع اعتراضات مردم را تدوین کنند.
نبود این قانون و روش مشخص برای اعتراض، باعث شده است تا به بسیاری از تظاهراتها و یا تجمعها به عنوان تهدید امنیت ملی تعریف شود.
نمیشود مردم همیشه راضی باشند. بالاخره آنها از برخی تصمیمات ناراضی هستند و باید این ناراضی بودن خود را اعلام کنند تا تصمیم گیرندگان بدانند که مثلا مردم از گران شدن بنزین راضی نیستند. نمیشود مسؤولان کشور انتظار داشته باشند هر تصمیمی میگیرند مورد قبول مردم باشد.