بلای جدیدی که پس از آلودگی و ترافیک گریبان پایتخت‌نشینان را چسبیده!

می‌شود نمونه های پرشماری برایش در خارج از تهران و کیلومترها دورتر از سفیدبالک ها نیز یافت. مثل گرد و غباری که حدود یک دهه است، گریبانگیر بسیاری از نقاط کشورمان شده و بسیاری از هموطنانمان را در معرض خطراتی جبران ناپذیر قرار می‌دهد؛ اما اوج گرفتن آن نیز منجر به بروز واکنشی درخور نمی‌شود.

هوا سرد شد، رفتند؛ هوا کم‌کم گرم می‌شود و در حال بازگشتند. این روندی است که در چند سال اخیر تکرار شده و ظاهرا ساکنان پرشمار پایتخت پر مصیبت کشورمان از آن خلاصی ندارند.
 اگر در نیمه دوم هر سال وارونگی جوی موجب تشدید آلودگی هوای تهران شده و نفس شهروندان را به شماره می‌اندازد، چند سالی است، در نیمه نخست سال نیز مصیبت جدیدی بروز می‌کند و جمعیت بزرگ ساکنان پایتخت را آزار می‌دهد؛ بلایی از جنس یک موجود زنده که حتی نمی‌دانیم از کجا آمده است!

ماجرای مگس های سفید یا سفید بالک ها نه داستانی قدیمی است و نه شاهد و گواهی برای آسیب آفرین بودنشان در دست است؛ اما کافی است با انبوه این حشرات روبه رو شده باشید تا از شدت آزار دهنده بودنشان آگاهی یافته باشید. آفتی که اگر مستقیم به زیست انسان ها آسیب نزنند، هم چون گیاهان را مورد هجوم قرار می‌دهند، می‌توان شدت آسیب هایشان را دریافت. به ویژه آنکه می‌دانیم در شهری بروز می‌کنند که از شدت آلودگی، حتی تک تک برگ های درختانش برای ادامه حیات مردمانش مهم هستند.

این در حالی است که هر چه به روزهای گرم سال نزدیک تر شویم، آنقدر بر شمار این میهمانان ناخوانده افزوده می‌شود که نگرانی از بلع یا ورود این حشرات به دستگاه تنفسی شهروندان نیز اوج می‌گیرد و گاه موجبات ترس و وحشت مردم را نیز فراهم می‌آورد، چون خدا می‌داند در اثر بلع یا ورود مگس های سفید به ریه های شهروندان، در دراز مدت چه اتفاقاتی برای ایشان رخ می‌دهد.

ابهاماتی که جا داشت برای رفعشان از زمان ظهور این میهمانان ناخوانده، تیم های متخصص در وزارت بهداشت و دیگر مجموعه های مرتبط شکل گرفته و مطالعات و پژوهش ها در این خصوص آغاز شود اما به رغم چند ساله شدن این پدیده، هنوز صورت نگرفته است. تأخیری که ممکن است تبعات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.

این تأخیر در حالی است که به نظر می‌رسد مردم و شهروندان نیز دیگر حساسیت چندانی به موضوع مگس های سفید ندارند و به نوعی با آن کنار آمده‌اند؛ روندی مسبوق به سابقه که پیشتر منجر به عادی شدن آلودگی هوا، ترافیک سرسام آور و چندین معضل دیگر نزد افکار عمومی و به نوعی در کشورمان نهادینه شده و طبیعی است!

موضوعی که می‌شود نمونه های پرشماری برایش در خارج از تهران و کیلومترها دورتر از سفیدبالک ها نیز یافت. مثل گرد و غباری که حدود یک دهه است گریبانگیر بسیاری از نقاط کشورمان شده و بسیاری از هموطنانمان را در معرض خطراتی جبران ناپذیر قرار می‌دهد؛ اما اوج گرفتن آن نیز منجر به بروز واکنشی درخور نمی‌شود.

دردناک اینجاست که می‌بینیم حتی در خصوص گرد و غبار نیز مطالعات منسجم و قابل اعتنایی به چشم نمی‌خورد و نمی‌توان گفت، این پدیده چه اثرات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی بر افرادی که در آن هوای آلوده تنفس می‌کنند خواهد گذاشت. مثل تأثیرات منفی آلودگی هوا در شهرهایی مانند تهران که به رغم بروز و ظهور آن در سه چهار دهه پیش، هنوز اندازه گیری نشده است. یا حتی تأثیر امواج مضر و آنچه پارازیت خوانده می‌شود.

پدیده هایی که همگی روزی مانند سفید بالک ها در محدوده ای کوچک بروز کردند اما آنقدر به چشممان نیامدند که بسیاری شان فراگیر شدند. اتفاقی که ممکن است درباره مگس های سفید نیز رخ دهد و زمانی مورد توجه قرار گیرد که شاهد مبتلا شدن بسیاری از شهرهای کشورمان به این آفت و بسیار دشوارتر شدن مبارزه با آن شدیم!

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید