تفاوت سانسور و مانسور چیست؟!
یک پژوهشگر تاریخ مطبوعات با مرور تاریخچه سانسور در مطبوعات دورههای قاجار و پهلوی، اظهار کرد: به قول یکی از دوستان ما دو پدیده داریم؛ یکی سانسور و دیگری مانسور! پرسیدیم منظورت چیست؟ گفت سانسور که یعنی چه نباید بنویسیم اما مانسور یعنی چه باید بنویسیم!
به گزارش ایسنا، نصرالله حدادی، نویسنده و پژوهشگر که در برنامه «چشم شب روشن» درباره تاریخچه مطبوعات ایران سخن میگفت، با بیان اینکه اولین نشریه در ایران اسم نداشت، اظهار کرد: دو روایت درباره تاریخ انتشار این اولین رسانه وجود دارد که یکی مربوط به سال ۱۲۱۵ و دیگر یک سال بعدش است. این ماهنامه به مدت سه سال منتشر شده و چیز زیادی دربارهاش نمیدانیم. دومین نشریهای که منتشر شد توسط مدرسه امریکایی پروتستانها در ۱۲۲۸ و مصادف با یک و نیم سالگی سلطنت ناصرالدین شاه بود.
او ادامه داد: اصلیترین نشریهای که در ایران منتشر شد، مربوط به ۱۸ دی ماه ۱۲۲۹ و با نام «وقایع الاتفاقیه» است که به نوعی بلندگوی دولت بود و البته در زمانهایی درباره کودکان و زنان هم مینوشت. «خلاصه الحوادث» نیز اولین روزنامهای بود که به ترجمه اخبار کشورهای دیگر بخصوص خبرگزاری رویترز میپرداخت، ولی انتشار آن دیری نپایید. در کل میتوان گفت که تا سال ۱۲۷۵ کل نشریات دولتی بود و در همان زمان سانسور رسمی شد.
این پژوهشگر یادآور شد: یک نقل قول از ناصرالدین شاه وجود دارد که خواسته نگذارند هر مطلبی چاپ شود و در اختیار اطفال قرار گیرد چون آنها منحرف میشوند. اما رسمیترین دستور سانسور از طرف محمدحسین اعتمادالسلطنه در سال ۱۲۶۳ صادر شده است. به هر حال در هر کشوری یک سری خطوط قرمز وجود دارد و طبیعی است که باید هنجارهای جامعه رعایت شود. گاهی این هنجارها سلیقهای می شود اما اگر سلیقهای نباشد و کلیات امر درست ریلگذاری شود، افراد تکلیف خودشان را میدانند؛ اما به قول یکی از دوستان ما دو پدیده داریم، یکی سانسور و دیگری مانسور! پرسیدیم منظورت چیست؟ گفت سانسور که یعنی چه نباید بنویسیم اما مانسور یعنی چه باید بنویسیم!
حدادی با اشاره به تاریخ مطبوعات در دوره ناصرالدین شاه، افزود: طی ۵۰ سال دوران ناصرالدین شاه اتفاق خاصی در مطبوعات نیفتاد، اما مردم را با پدیدهای به نام روزنامه آشنا کرد و آنها اخبار را به شکل دیگری جز آنچه در خیابانها جار میزدند میشنیدند. سانسور آن زمان آنقدر زیاد بود که حتی تئاتر و بالماسکه از سفرنامههای ناصرالدین شاه نیز سانسور میشد. با آمدن مظفرالدین شاه روزنامهنگاری در ایران شکل و هویت گرفت، اما زمان محمدعلی شاه است که روزنامههای تاثیرگذاری مثل «روح القدس» یا «صوراسرافیل» منتشر شدند و حتی تا ۲۴ هزار تیراژ به دست آوردند.
او بیان کرد: نسیم شمال تنها کسی است که به دلایل سیاسی و شخصی وارد روزنامهنگاری نشد و قلمش هیچوقت آلوده نشد. همچنین در تاریخ طنز ایران من معتقدم هنوز کسی نتوانسته به چرند و پرند دهخدا نزدیک شود و پاک ترین قلم را در این زمینه کیومرث صابری فومنی داشته است.
این پژوهشگر با اشاره به کانون پرورش افکار در دوره پهلوی، یادآور شد: همچنین فرخی یزدی که روزنامه «طوفان» را درمیآورد با استبداد رضاشاهی و قاجاری مخالف بود و او هم پاکترین قلمها را داشت.