اشتغال؛ از طرح های کاغذی تا اجرای نمایشی
در دولت قبل حداقل شش طرح (مشاغل عمومی، حرکت، رشد فراگیر اشتغال، توسعه پایدار اشتغال، اشتغال ضد فقر، از یارانه به کارانه و. ..) با عنوان طرح اشتغالی معرفی شد که عملا یا فقط در حد حرف ماند.
به گزارش بازتاب، جواد غیاثی در یادداشت روزنامه خراسان نوشت:
در دولت قبل حداقل شش طرح (مشاغل عمومی، حرکت، رشد فراگیر اشتغال، توسعه پایدار اشتغال، اشتغال ضد فقر، از یارانه به کارانه و. ..) با عنوان طرح اشتغالی معرفی شد که عملا یا فقط در حد حرف ماند یا این که در نهایت به ابلاغیهای کاغذی به دستگاههای دولتی ختم شد. سردرگمی و بی عملی تا آن جا پیش رفت که رئیس جمهور در برنامههای انتخاباتی خود، درباره طرحهای اشتغالی، تنها توانست از اجرای آزمایشی و محدود برخی طرحها در برخی استانها صحبت کند؛ چیزی که بسیار کمتر از نیازهای جامعه و البته وعده سال 92 مبنی بر ارائه “طرحی جدی و جامع برای اشتغال زایی” بود.
با این حال، انتظار این بود که در دولت جدید طرحهای کاغذی، با سرعت بیشتر اجرایی شود. به ویژه آن که از سال 94 از محل نرخ مشارکت نیروی کار، یک نقطه عطف در بازار کار کشور ایجاد شد و جمعیت جدید متقاضی کار سالانه به بیش از یک میلیون نفر رسید و بیکاری، عملا تبدیل به یک ابربحران شد که نیازمند برنامه ریزی مستقل و جدی است. امسال با نام گذاری سال به عنوان تولید و اشتغال، وعدههای کمی و دقیق برای اشتغال زایی 970 هزار نفری در سال در جریان رقابتهای انتخاباتی و در نهایت شروع به کار دولت جدید، طرحهای اشتغالی از حالت کاغذی خارج شد و بارها از “آغاز اجرای طرحهای اشتغالی” سخن رفت. اما اکنون با گذشت بیش از هفت ماه از سال نشانههای روشنی بروز کرده است که یک پیام بیشتر ندارد؛ ابلاغیهها و مراسم آغاز اجرا، نمایشی بیش نبوده است.
مگر ابلاغ معنایی جز شروع اجرا دارد؟!
چهارم تیرماه امسال بود که طرح اشتغال فراگیر از سوی معاون اول رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شد. این در حالی بود که وزیر کار چند روز قبل (اول تیر) از آغاز اجرای طرح کارورزی- که بخشی از طرح فراگیر است- خبر داده بود! با وجود این ابلاغیه و اجبار وزارت کار و سازمان برنامه به ارائه ساز و کارهای اجرایی تا 15 تیرماه، تابستان به انتها رسید و نه خبری از اجرای طرحها بود و نه از تخصیص منابع؛ واضح بود که همانند بسته خروج از رکود سال 94، همراه کردن بانک مرکزی زمان بر است. به هرحال و با وجود ابلاغ طرح در اولین روزهای تابستان، تا آخرین روزهای تابستان، از طرح مطول اشتغال فراگیر خبری نشد، جز گلایه برخی از مسئولان در وزارت کار مبنی بر نبود تخصیص منابع. تا این که در نهایت 26 شهریورماه مراسمی با عنوان “آغاز اجرای دو برنامه ملی اشتغال”، برگزار شد. این سوال بوده و هست که مگر ابلاغ طرح در ابتدای تابستان معنایی جز شروع اجرا داشت؟ حالا برگزاری مراسم و نمایشی به عنوان اجرای طرح چه معنایی داشت؟
تدوین برنامههای اجرایی بعد از شروع اجرا!
از این مشکل مفهومی و انگیزه ابلاغها و مراسم متعدد که بگذریم، در میدان اجرا، نشانههای بهتری نسبت به قبل به چشم میخورد. این بار رئیس کل بانک مرکزی هم به میدان آمده بود و بر خلاف قبل، اعداد و ارقام دقیقی درباره طرح ها، منابع آن و محل تامین اعلام شد. حتی اعلام شد 20 درصد منابع لازم برای طرح کارورزی هم تخصیص پیدا کرده است. انتظار ما این بود که بعد از این مراسم پرسروصدا، طرحهای “اشتغال فراگیر” و “اشتغال روستایی” واقعا اجرایی شده باشد اما اواسط مهرماه، وزیر کار حرفهایی زد که نشان از اشتباه بودن این انتظارات داشت. ربیعی 16 مهرماه اعلام کرد که آیین نامههای اجرایی به احتمال زیاد تا هفته آینده در دولت بررسی میشود. همین دو سه روز قبل هم پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از ربیعی اعلام کرد که آیین نامه اشتغال روستایی در دستورکار هیئت دولت است.
باز هم از کنار مشکلات معنایی و مفهومی مثل این که “برگزاری مراسم آغاز اجرای یک طرح قبل از این که آیین نامه اجرایی اش تدوین شده باشد چه معنایی دارد؟” عبور میکنیم و این سوال را مطرح میکنیم که با گذشت بیش از هفت ماه از سال، آیا کمی برای تدوین آیین نامه و تخصیص منابع طرحهایی که قرار است امسال 970 هزار شغل ایجاد کند، دیر نیست؟
متاسفانه به تازگی برخی منابع خبر داده اند که حتی همان منابع 20 درصدی که قبلا عنوان شده بود تخصیص داده شده هم، در عمل به دست مجریان برنامه نرسیده است تا نگرانیها درباره نمایشی بودن برخی مراسم و اخبار بیشتر شود.
مهم ترین بحران پیش روی کشور، ارزش یک نشست خبری ندارد؟
آن چه تا این جا نوشتم بحثی درباره ماهیت طرحهای مدنظر دولت و میزان کارایی آنها در رفع بیکاری نبود و صرفا مروری بود بر رفتار و اقدامات دولت در اجرای این طرح ها. اما همان گونه که ابهامات بسیاری درباره روند پیشرفت اجرای این طرحها وجود دارد، ابهامات و اشکالات فراوان تری درباره ماهیت آنها هست. اشکالاتی که صدای منتقدان بسیاری را بلند کرده است اما گوش شنوایی برای آنها نیست. مثلا آن که، وزارت کار با رونمایی از طرح اشتغال فراگیر عملا از توجه به “رشد فراگیر”(Inclusive Growth) حرف زد. تغییر نگاه دولت به مسئله رشد و اشتغال امیدهای بسیاری در دل زنده میکرد. مقدمات این طرح هم این موضوع را تایید میکرد اما در عمل آن چه از این طرح در مسیر اجرا قرار گرفته، پول پاشی بدون هدف است. منتظر هستیم تا وزارت کار و تیم اقتصادی دولت توضیح دهد که ابزارهای تحقق رشد فراگیر در عمل چیست؟
با توجه به تجربه گذشته، میدانیم، این که بخواهیم دولت درباره طرحهای متعدد مطرح شده در چهار سال قبل، گزارش عملکرد بدهد، انتظار زیادی است. اما لااقل وزیر محترم کار توضیح دهد که طرحهای متعددی که در ذهن دارد چه هستند؟ برنامه هشت گانه و 10 گانهای که اردیبهشت ماه از آن سخن به میان آمد، چه شد؟ چه شد که طی چند روز بر تعداد طرحها افزوده شد و بعد کلا مسکوت ماند و همه ارقام و اسامی تغییر کرد؟ طرح اشتغال ضدفقر چه بود و چه شد؟ چه شد که یک باره سیاست گذار پولی، یعنی بانک مرکزی به عنوان یک بازوی اجرای طرحهای اشتغالی – یکی از دو طرح ملی- به میدان آمد؟ متاسفانه، انبوه نامها و طرحهای اشتغالی مطرح شده و بی نتیجه ماندن بسیاری از آنها این گمانه را به ذهن متبادر میکند که سیاست گذار حوزه اشتغال، از آشفتگی ذهنی سختی رنج میبرد و این موضوع نگرانی جدی ایجاد میکند.
پیشنهاد و انتظار این است که وزارت محترم کار و سازمان برنامه، اگر گزارش نمیدهند، حداقل یک نشست خبری مختص موضوع اشتغال برگزار کنند و به انبوه ابهامات و سوالات و انتقادات پاسخ دهند. خواستهای که در دولت یازدهم تا آخرین روزها محقق نشد و وقتی هم که در اردیبهشت ماه وزیر کار قصد برگزاری نشست خبری درباره طرحهای اشتغال زایی داشت، این نشست به دلیل حادثه معدن یورت نیمه کاره ماند. آیا مهم ترین بحران پیش روی کشور، ارزش یک نشست خبری برای تشریح برنامهها و اقدامات و شنیدن انتقادات را ندارد؟