تحلیل گاردین از آزادسازی «رقه»: کدام کشور پیروز این ماجرا بود؟ ایران یا آمریکا؟
جایگاه متحدان و دشمنان در سوریه در حال تغییر است. منطقه، دچار تخریبی شده که قابل مقایسه با تخریب حاصل از جنگی سی ساله است.
گاردین نوشت: جایگاه متحدان و دشمنان در سوریه در حال تغییر است. منطقه، دچار تخریبی شده که قابل مقایسه با تخریب حاصل از جنگی سی ساله است.
به گزارش انتخاب، در استادیومی که آخرین مقر داعشیان در شهر رقه بود، اعضای نیروهای دموکراتیک سوریه پیروزی خود را جشن می گیرند.
رقه، در هفته گذشته به دست نیروهای کرد و نیروهای عرب سنی افتاد. این رخداد، موفقیت مسلمی برای ائتلاف ضد داعش به رهبری امریکا بود. برای ساکنان این شهر، این پیروزی بر سه سال وحشت حاصل از دولت فرقه ای نیهلیست داعش، پایان داد. دولت داعش در رقه، با نمایش سر بریدن در استادیوم ورزشی، پرتاب مردان از بالای سقف، زنانی که به بردگی گرفته شده اند، و کودکانی که تحت تعلیم قرار می گیرند تا بمب گذار انتحاری شوند، خشونت و ایدئولوژی خود را در معرض دید جهانیان قرار داد. اینکه این گروه شورشی در حال حاضر ساقط شده، خبر خوبی برای خاورمیانه و فراتر از آن است.
البته زود است که ادعا شود داعش برای همیشه از بین رفته است. این گروه تروریستی هنوز بخش هایی از مناطق مرز سوریه-عراق را در دست دارد. اگر بشار اشد، همچنان بتواند مردم خود را مورد آزار و اذیت قرار دهد، احتمال اینکه محدودیت سنی ها -مأمور اجرایی کلیدی جهت عضو گیری در داعش- از بین برود، وجود ندارد . ادعای دونالد ترامپ در روز یکشنبه مبنی بر اینکه سقوط رقه، از وقوع تغییر روند سیاسی در سوریه خبر می دهد، ادعایی منفعت طلبانه و پوچ است. هیچ نشانه ای از چنین تغییری در دمشق وجود ندارد.
رقه، با کمک نیروهایی با پشتیبانی امریکا، بازپس گرفته شد
نمی توان گفت که منطقه گسترده تری در سوریه، به ثبات، و حتی به صلح بیشتری نزدیکتر شده است. با سقوط رقه، شرایط در کرکوک، شهر دیگری که در کشور همسایه، عراق واقع شده نیز کاملا تغییر کرد. هرچند شرایط این شهر متفاوت بود. نیروهای پیشمرگه کردی که کرکوک و میادین نفتی اطراف آن را از سال 2014 حفظ کرده بودند، توسط نظامیان شیعی عراق به بیرون رانده شدند. درست چند هفته قبل، رفراندومی در کردستان عراق صورت گرفت که همه مردم به استقلال آن منطقه رأی دادند. هرچند این رفراندم برای سنجش تمایلات سیاسی کردها صورت گرفته بود، اما نتیجه کاملا معکوسی در پی داشت. گروه نظامیان دولت بغداد تقریبا بدون هیچ مشکلی وارد منطقه شدند. فرقه ها در جناح های کردی ، هیچ نقشی در فروپاشی آن نداشتند.
اینکه ظرف یک هفته، نیروهای کرد در رقه به پیروزی دست پیدا کردند، اما در کرکوک، مغلوب شدند، بخشی از همسوسازی ها با هدف هرج و مرج در منطقه است. با پیش بینی از بین رفتن قریب الوقوع قدرت داعش، نیروهای مسلح محلی و دولت ملی که به عنوان حامیان آنها وارد عمل شده اند، به سرعت حرکت کرده اند تا جایگاه خود را مشخص نمایند و هر گونه خلاء موجود را پر کنند. با تغییر شرایط، متحدان نیز تغییر می کنند و مجددا خط و نشان می کشند. منطقه رایگان برای همه در حال شکل گیری است، و این همان چیزی است که باعث خاتمه بازی می شود؛ بازی ای که کسی توان پیشگویی آن را ندارد.
هر دو گروه نیروهای کردی و عراقی که متحدان مخالف داعش هستند، توسط امریکا آموزش دیده و تجهیز شده اند، و در حال حاضر این دو گروه مخالف هم هستند. در بیابان شرقی سوریه، امریکا- و ایران- از گروه هایی حمایت می کنند که زمانی با داعش می جنگیده اند، و در حال حاضر برای تغییرات استراتژیک به طور خشونت آمیزی با هم رقابت دارند. همبستگی تاکتیکی نیز اهمیت خود را از دست داده است. ترکیه، که قبلا حامی فعال شورش علیه بشار اسد بود، در حال حاضر به دنبال حمایت روسیه برای مقابله با کردهاست، و این در حالی است که این کشور اعلام می کند نیروهای زمینی خود را به استان ادلب در سوریه ارسال خواهد کرد؛ استانی که تحت کنترل دولت بشار اسد نیست و شورشیان آن را تحت کنترل دارند.
وقوع این حوادث در خاورمیانه به دلیل قدرت نظامی نه چندان قوی و فرصت طلبی ژئوپولیتیکی است. دیپلماسی حرف اول را می زند اما توجهی به آن نمی شود . هیچ قانون نوشته ای وجود ندارد، جز اینکه هر کس قدرتش بیشتر باشد کنترل موقعیت را به دست خواهد گرفت. زمانی که منطقه تحت کنترل داعش از هم پاشید، دولت و نهادهای غیر دولتی با دیدگاه مشابه دولت، برای تأثیرگذاری بر منطقه و تسخیر آن به رقابت پرداختند. تفاوت های فرقه ای و قومیتی دلیلی برای جنبش های خطرآفرین است. مقایسه این جنگ با جنگ سی ساله، اغراق نیست.
با این حال، در این جنگ چندجانبه ی منطقه ای، به طور حتم، تنها دولتی که تا کنون نسبت به دیگران بیشتر نفع را برده و ضرر کمتری متحمل شده، ایران است. با حضور فعال نمایندگان ایران در منطقه، قدرت و سلطه ایرانیان در عراق، سوریه و لبنان بیشتر و بیشتر شده است. ایران از هرج و مرج موجود در منطقه و اشتباهات و محاسبات غلط امریکا سود برده است. در این زمینه، شاید بتوان تهدیدهای اخیر ترامپ علیه ایران را تلاشی برای به عقب راندن ایران در نظر گرفت، که البته این تهدیدها قابلیت به وجود آوردن مشکلات بزرگتری را دارند. در حال حاضر، هر پیروزی نظامی، شرایطی را به وجود می آورد که مناسب برای تقابلات خصومت آمیز دیگری است، نه مناسب مذاکره. برای کسانی که در رقه، در کرکوک و در بسیاری دیگر از شهرها زندگی می کنند، این پیروزی ها، عدم قطعیت بیشتری را به دنبال دارد.