دلایل اجتماعی رفتار خودخواهانه یک نماینده مجلس
منفعتطلبی، بدون تعارف، در جامعه ایرانی بیداد میکند. شاید از معدود جوامعی باشیم که در آن حتی برادر هم سر برادر را به وفور کلاه میگذارد و آب از آب تکان نمیخورد. جنگ وقاحتها برپاست و از این وقاحت و منفعتطلبی به زرنگی تعبیر میشود.
خانوادهها سعی میکنند از همان کودکی فرزندان خود را زرنگ بار بیاورند و این زرنگی به این معناست که منافع فرد و خانوادهاش همیشه بر دیگران ارجحیت دارند، حتی به قیمت مظلومیت باقی افراد. پدر و مادرها به بچهها میگویند: «کلاهت رو بچسب که باد نبره». این مثل قدیمی و معروف ایرانی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است و انسان سنتی و مدرن سرش نمیشود. حالا مردم حتی در برابر همخونهایشان هم زندگی خود را میچسبند و برای منفعت خود، خانواده را هم به حراج میگذارند.
چنانچه در ابعاد وسیعتر آن، مسئولان و نمایندگان یک منطقه، منفعت شهر خود را به ایران و به تعبیر دیگر، قومیگرایی را بر ملیگرایی ترجیح میدهند؛ اتفاقی که آن را میتوان بهطوركامل در برخورد «هاجر چنارانی» در روزهای اخیر مشاهده کرد؛ خانمی که نماینده مجلس است، اما چادرش را زیر بغل میگیرد و پایه میکروفون را بلند میکند تا بر سر یکیدیگر از مسئولان بکوبد، فقط به این دلیل که به اشتباه از عبارت «خراسانغربی» استفاده کرده است!
خروج از هنجار
خودخواهی از ویژگیهای ذاتی انسان است و این ویژگی، افراد را به سمت منفعتطلبی و سودجوییهای شخصی سوق میدهد که در نوع عادی و طبیعی آن، نه تنها بد نیست که همواره یکی از عوامل اصلی پیشرفت بشر بوده وخواهد بود. بااینحال، این موضوع وقتی رنگ هشدار و خطر به خود میگیرد که با نادیده گرفتن دیگران و کسب منفعت به قیمت زمینزدن و نادیدهگرفتن دیگران همراه باشد. به خصوص اگر دیگرانی که از آن نام میبریم خانواده و در سطح ملی آن، هموطن باشند.
در این شرایط، افراد در تعقیب منافع فردی و قومی خود هنجارمند عمل نمیکنند. مصالح فرد و جامعه در تنازع با یکدیگر قرار میگیرند و افراد برای دستیابی به منافع فردیشان، حقوق اجتماعی و منافع عمومی را نادیده میگیرند. فردی را تصور کنید که کیسه زبالهاش را جایی دور از خانهاش، نزدیک به خانه ديگران قرار میدهد اما جلوی در منزل خود را همواره پاک نگه میدارد.
نماینده مجلسی که برنامهای رسمی را به هم میریزد و در برابر نگاه مردم و دوربینها، به شخصی که شأن اجتماعی و شخصیت دارد، حمله میکند و برایش مهم نیست نشر این فیلم آبروی نیشابور را بین ایرانیان و آبروی ایران را بین ديگران خواهد برد. او فقط به منافع شهر و مردمش میاندیشد و در این راه از برخوردهای ناهنجار و دون شأن خود بهعنوان یک نماینده که نه فقط با رای مردم نیشابور که با رای مردم ایران به مجلس راه پیدا کرده است، ابایی ندارد. منافع عمومی در سطحی وسیع خدشهدار میشود و بهطورحتم عامه مردم وقتی نمایندهشان را در قالبی چنین سخیف برای دفاع از منفعت قومیاش مشاهده میکنند، خروج از هنجار را قبیح نخواهند پنداشت.
مسئولان به دنبال منافع شخصی و گروهی
«جامعه ما به جامعهاي پرخاشگر تبدیل شده و اینها تبعات سختیهایی است که در جامعه وجود دارد». محمدرضا بادامچی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، در گفتوگو با «قانون»، با اشاره به اینکه به عنوان یک نماینده مجلس از برخورد نماینده نیشابور خجالت کشیدم، گفت: «این برخورد از شأن نماینده دور بود. این رفتار در شأن مردم عادی هم نیست، چه رسد به نماینده مجلس که قرار است مدافع حقوق مردم و الگو باشد». حمید گرمابی، دیگر نماینده مردم نیشابور در مجلی شورای اسلامی، نیز در گفتوگو با «قانون» گفت: «اجازه بدهید من از اظهارنظر در خصوص این موضوع خودداری کنم».
اما علی ساری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، منفعتطلبی را یکی از خصایصی دانست که این روزها بسیار بین مردم به چشم میخورد و به ویژه این رفتار مردم از رفتار مسئولان نشأت میگیرد. ساری به «قانون» گفت: «نه فقط نمایندگان مردم، همه شخصیتهای مهم و صاحب منصب و مسئولان سیاسی و مدیران باید به فکر منافع ملی باشند تا منافع محلی خود». بهگفته این نماینده مجلس، در طول سالیان گذشته، در دولتهاي مختلف، چه دولت اصولگرا و چه دولت اصلاح طلب، بسیاری از مدیران ثابت کردند به دنبال آبادکردن ابعاد ملی کشور نیستند.
منافع قومی برای بخش اعظمی از مسئولان ارجحیت دارد و حاضرند بخشهایی از ایران را نابود کنند تا فقط خانهشان آباد شود. ساری افزود: «چنین فرهنگی در مسائل کوچک تر و در سطح جامعه بین مردم هم تسری پیدا می کند. مردم منفعتطلبی مسئولان را میفهمند و وقتی گستاخی تا این حد زیاد میشود، سطح پایین تا بالای مملکت به دنبال منافع خودش خواهد بود». ساری معتقد است که نمیتوان از مردم انتظار داشت به دنبال منفعتهای فردی نباشند چون آنچه دیدهاند اغلب همین بوده است.
با مدیرانی که منافع ملی را به باد دادهاند برخورد قاطع صورت نگرفته است؛ نه تنها برخورد نشده که این افراد مدال گرفتهاند، تشویق شدهاند و از پستی به پست بالاتر رسیدهاند. منفعتطلبی از سطح بالای کشور به پایین تزریق میشود. به فرض، درباره موضوع آب که بحران جهان و به ویژه خاورمیانه است، از وزیر تا معاون وزیر سعی میکنند به نفع خود و شهرشان تصمیم بگیرند. مانند اینکه بگویند آن تکه از ایران که خارج از شهر من است، فدای شهر من باشد.
شهروند مطلوب تربیت نکردهایم
جامعه شناسان نیز منفعتطلبی منفی را به عنوان خصلتی منفی که این روزها بین ایرانیان تشدید شده است، معرفی میکنند. در این خصوص علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس، به «قانون» میگوید: «اینکه انسانها به دنبال کسب سود و منافع باشند ، موضوع بدی نیست و میتواند جنبه معنوی و مادی و اقتصادی و غیراقتصادی داشته باشد. اما نوع دیگر آن که منفی است در حقیقت نوعی سودجویی و به منزله منفعتطلبی شخصی، گروهی، جناحی، حزبی، قومی و شهری و انواع و اقسام دیگر به شمار ميرود که مذموم است».
شریفی یزدی نبودِ آموزش صحیح براي شناخت وظایف در مكاني جغرافیایی تحت عنوان جامعه را نخستين و مهمترین عامل رواج منفعتطلبی ميداند و میگوید: «شهروند مطلوب تربیت نکردهایم و مردم وظایف تکتک افراد در مقابل جامعه و افراد جامعه را نمی شناسند در نتیجه منافع فردی حتی کوتاه مدت را بر منافع جمعی بلند مدت ترجیح می دهند. عامل دوم مقوله گرایش به تجملگرایی است که باعث می شود افراد در یک مسابقه، برای ارجحیت منافع فردی و دنبال کردن آن به هر طریق تلاش کنند» .
این جامعهشناس همچنین به رفتار نماینده نیشابور به عنوان مثال بارز این موضوع اشاره می کند و ادامه می دهد: « یک نماینده به جای توجه به منافع ملی و منافع جمع، تلاش می کند منافع گروهی را دنبال کند، آن هم برای منطقهای که خودش نماینده آن است، حتی اگر این اعتراض ناحق باشد و حتی اگر باعث شود در جای دیگر ضرر دیگر متوجه کشور شود و بیآبرویی به این شکل در سطح ملی ایجاد شود باز هم برای او مهم نیست».
نمایندگانی که شرح وظایف خود را نمیدانند
به گفته شریفی بخشی، این رفتار نیز ناشی از توجیهنكردن نماینده در راستای شرح وظایف اوست. به این معنی که نماینده به درستی متوجه نشده است که فقط نماینده یک منطقه یا شهر خاص نیست و طبق شرح وظایف اصلی اش، به عنوان نماینده مجلس و نماینده همه مردم با محوریت یک منطقه خاص انتخاب شده است. هنوز این را نمیداند که او برای دفاع از منافع ملی مردم ایران انتخاب شده است.
سومین عاملی که این جامعهشناس به آن اشاره می کند قاعده چشموهمچشمی است که بخش بزرگی از مردم ما را در یک مسابقه بزرگ، ناخواسته، بیمارگونه و عبث قرار داده است. نتیجه این مسابقه این است که افراد به جای اینکه به دنبال آرامش در زندگی باشند، به دنبال آسایش صِرف می روند. نیازهایی را که میتواند به آسایش منجر شود، به دست میآورند، به قیمت اینکه آرامش خود و محیط را به هم بزنند.
آنچه مسلم است منفعتطلبی یک پدیده کلی است و هر اتفاقی که در کشور بیفتد و بخش بزرگی از جامعه را تحت تاثیر قرار دهد، متاثر از انواع عوامل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است. اما مردم با دیدن چنین فضایی به حتم آرامآرام از کسانی که بر آن ها حاکمند، پیروی میکنند.
روزای اول انقلاب ادعا میشد که ایران ام القرائ اخلاق اسلامی در جهان خواهد شد. چه شد که نشد؟اون انقلابی که میخواستیم به جهان صادر کنیم همین بوده ؟