در واکنش به جمع‌آوری کودکان کار و خیابان مطرح شد:

چرا به جای بهره‌کشان، کودکان را دستگیر کرده‌اید؟

    کد خبر :124527

مدافعان طرح جمع‌آوری کودکان کار و خیابان در نشست‌های مختلف به کرات اظهار کردند که این کودکان عضو باند و دسته بوده‌اند و اسنادی در اختیار دارند که آنان توسط این باندها و افراد بزرگتر مورد بهره‌کشی و تجاوز قرار می‌گرفته‌اند. در اینجا پرسش تلخ و تاسف‌آور و در عین حال تعجب برانگیز این است که اگر اسنادی وجود دارد و طبیعتا” شما بهره‌کشان متجاوزین به این کودکان را شناسایی کرده‌اید، پس چرا به جای متجاوزان کودکان را دستگیر کرده‌اید؟
به گزارش ایلنا، بعد از اختلاف‌نظرها و واکنش‌های به وجود آمده در خصوص نحوه جمع‌آوری کودکان کار و خیابان که توسط فرمانداری و شهرداری از مرداد ماه آغاز شد، در کارگروه فرمانداری تهران مصوب شد که ساماندهی کودکان کار و خیابان برعهده بهزیستی و وزارت رفاه باشد.
خروجی این جلسه که به ریاست فرماندار تهران و با حضور معان مرکز اجتماعی و فرهنگی وزرات کشور، نمایندگان وزارت کار، نمایندگان دستگاه‌های مرتبط با این موضوع مثل شهرداری، بهزیستی و نیروی انتظامی برگزار شد، این بود که حمایت اجتماعی، جذب و توانمندسازی کودکان کار و خیابان از شمول مصوبه خدمات اجتماعی شهر تهران خارج شده و مطابق آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی (حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان) بر عهده سازمان بهزیستی و وزارت تعاون، کار ورفاه اجتماعی قرار گیرد، اما براساس گزارش سازمان‌های مردم نهاد، مسئولان وزارت رفاه و سازمان بهزیستی هنوز هم فرمانداری به کمک شهرداری طرح جمع‌آوری کودکان کار و خیابان را در سطح شهر تهران اجرا می‌کنند.
ادامه روند جمع‌آوری کودکان در حالی ادامه پیدا کرده است که عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در گفتگویی با ایلنا اعلام کرد که اگر وزارت کشور و فرمانداری تهران بخواهند، همچنان بر اجرای این طرح اصرار کنند، سوال از وزیر کشور در این خصوص در دستور کار قرار خواهد گرفت و شهردار تهران هم برای ادای توضیحات به مجلس فراخوانده خواهد شد.
حال نمایندگان تشکل‌های غیردولتی در مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در واکنش به ادامه جمع‌آوری کودکان کار و خیابان توسط فرمانداری و شهرداری متن نامه‌ای را منتشر کردند که به شرح ذیل است:
بدنبال اجرای تصمیمی مبنی بر دستگیری و جمع‌آوری ضربتی کودکان کار از سطح خیابانها طی هفته‌های اخیر، این اقدام با واکنش‌ها و اعتراضات گسترده فعالان حقوق کودک مواجه گردید.

دامنه ایرادات که معترضان به این اقدام وارد می‌دانستند بسیار گسترده بود که برخی از محورهای مطرح شده در این خصوص عبارت بودند از اینکه:
۱ – مجریان این اقدام اظهار می‌داشتند که از طریق جذب کودکان قصد کمک به آنان را دارند. حال اینکه در عمل این اقدام نه تنها هیچ نشانه‌ای از روح رحمانیت نداشته که اولین لازمه هر نوع حرکت جذب‌گرایانه و کمک به کودکان  است ، بلکه با توجه به اینکه از طریق استفاده از روش قهری  صورت گرفته و کودکان را به اجبار سوار خودروهای ون نموده و  شب هنگام نیز علیرغم میل کودکان و خانواده‌هایشان، مانع از مراجعت آنان به خانواده‌هایشان  گردیده‌اند، آن را حرکتی ضربتی و دستگیری محور تلقی نمودند.
مجریان این حرکت اظهار می‌داشتند که از طریق این اقدام قصد پیشگیری از بهره‌کشی از کودکان را داشته‌اند. حال اینکه پرسش اینجاست که آیا فقط کودکانی که در خیابان‌ها مشغول کار هستند در معرض آسیب و بهره‌کشی قرار دارند؟ چرا مدافعین این حرکت هیج نگاهی به کودکانی که در کوره پزخانه‌ها، گودهای تفکیک زباله، کارگاه‌های شبانه،  زیر زمینی و پنهان و نیز  مشاغل خانگی و دیگر مشاغلی که کودکان زیادی با شدت آسیب بسیار وسیعتر و نرخ بهره‌کشی بسیار بالاتر در آن مشغولند، نداشته‌اند؟
واقعیت امر این است که کماکان مانند گذشته، همان روح نگاه مبلمان شهری که بیش از هرچیز نگران چهره ظاهری شهر است بر این اقدام حاکم است و استفاده از ادبیات انسانی‌تر  در آن صرفا” توجیهی برای پوشش دادن به یک حرکت خشن و بی‌برنامه بوده است.
مدافعین این طرح در نشست‌های مختلف به کرات اظهار نمودند که این کودکان عضو باند و دسته بوده‌اند و اسنادی در اختیار دارند که آنان توسط این باندها و افراد بزرگتر مورد بهره‌کشی و تجاوز قرار می‌گرفته‌اند. در اینجا پرسش تلخ و تاسف‌آور و در عین حال تعجب برانگیز این است که اگر اسنادی وجود دارد و طبیعتا” شما بهره‌کشان متجاوزین به این کودکان را شناسایی کرده‌اید، پس چرا به جای متجاوزین کودکان را دستگیر کرده‌اید؟
نکته دیگر اینکه سیاستگذاران این اقدام هیچ‌گونه شناختی از پدیده کار کودک و ریشه‌های آن نداشته‌اند، چرا که اگر کمترین مطالعه‌ای در این زمینه داشتند، می‌دانستند که اکر کودکان در خیابان مشغول بکارند، نه بدلیل دهن کجی به قانون، بلکه بیش از هرچیز بدلیل فقر حاکم برخانواده و نیازی‌ست که خانواده کودک به درآمد او دارد و در چنین شرایطی حتی اگر ده‌ها بار هم کودک را دستگیر کنید و سرانجام بعد از مدتی با گرفتن تعهدی از والدین و کودک او را آزاد کنید. مادامی‌که شرایط مبداء تغییر نکرده و مجموعه شرایطی که کودک را به جای برخورداری از درس و مدرسه راهی کوچه و خیابان کرده، همچنان پابرجاست، دستگیری و آزاد سازی او چه کمکی به اصل ماجرا می‌کند؟
آیا جز این است که بغض او نسبت به اطرافیان و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند را افزایش می‌دهید؟
وقتی کودکی را که با درد خود می‌ساخته و به هر ترتیب که بوده پس از پشت سر گذاشتن یک روز دشوار، شب به خانواده برمی‌گشته را چندین شب از خانه و خانواده دور نگه می‌دارید، آیا فکر نمی‌کنید موجب شکل گیری تجربه‌ای جدید و عادت کردن او به دوری از خانواده می‌شوید و ناخواسته موجب آسیبی دیگر در کودک و شکل‌گیری پدیده کودک آزاری سیستماتیک، در ابعادی  گسترده می‌شوید؟
در پایان می‌گویند این کودکان متکدی بوده اند. در حالی که در  بازدید و بررسی گروهی از مسئولان دولتی و نمایندگان تشکلها از یکی از مراکز نگهداری این کودکان مشخص گردید که از میان یک جمع ۴۹ نفره کودکان دستگیر شده ایرانی ۴۲ نفر آنها در حال کار بوده‌اند  و در مورد هفت نفر دیگر هم مرز بسبار باریکی وجود دارد میان مشاغلی نظیر شیشه پاکنی و تکدی گری که آن هم در هاله‌ای از ابهام است.
به هر صورت موارد فوق و موارد متعدد دیگر از جمله دلایل و نقدهای مطرح شده توسط منتقدین و معترضین به اجرای این اقدام بود.
بدنبال گسترش این  اعتراضها، جلسات متعددی متشکل از مجریان طرح، دستگاه‌ های دولتی ذیربط و فعالین عرصه مبارزه علیه کار کودک شکل گرفت و طی این جلسات مشخص گردید که بر اساس مصوبه ی سال ۱۳۸۴ شورای ساماندهی کودکان کار، متولی این ساماندهی وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی بوده است.
حال اینکه در این نشستها مشخص گردید که فرمانداری محترم  تهران بر اساس تصمیم شورای اجتماعی کشور مبادرت به این تصمیم نموده و نهادهایی مانند شهرداری و سازمان بهزیستی هم بدون اینکه اظهار نظر فنی در مورد درست یا غلط آن بکنند، در خصوص در اختیار گذاردن خودروهای ون و فضای نگهداری، با فرمانداری همکاری نموده اند. این در حالیست که در همین جلسات مشخص گردید علاوه بر وزارت رفاه، نهاد مرجع ملی حقوق کودک که یکی از نهادهای ترکیبی وزارت دادگستری‌ست و عالی ترین نهاد نظارتی بر حسن احرای مفاد پیمان‌نامه حقوق کودک در کشور است نیز در جریان چگونگی شکل گیری و اجرای چنین تصمیمی قرار نداشته است.
پیگیری و جلسات متعدد گروه‌های فوق که متشکل از مجریان و موافقین این اقدام، دستگاه‌های دولتی ذیربط ولی در عین حال مخالفین آن و نیز نمایندگان تشکلهای غیردولتی فعال در حوزه حقوق کودک بود، سر انجام به آنجا انجامید که مجریان این اقدام در مقطعی از این جلسات اظهار داشتند، صرفا معتادین و متکدیان را منظورشان بوده و بنابر این مقرر گردید کودکان کار از دستور این اقدام خارج و دستگیری این کودکان متوقف گردد و بدنبال آن طی دو یا سه روز اخیر رسانه های جمعی نیز اظهار داشتند که اقدام موسوم به جمع آوری کودکان کار متوقف گردید.
این در حالیست که متاسفانه اخبار و شواهد دریافتی حاکی از این مسئله است که عده‌ای مصرانه بر ادامه این طرح اصرار می ورزند و کماکان به اقدام خشن، غیرانسانی، بی برنامه و بدون افق روشن خود ادامه می‌دهند و آنچه تاسف بارتر است، سیاست یک بام و دو هوا و ناهماهنگی موجود میان دستگاه‌های ذیربط است که اصلی‌ترین هزینه‌های آنان را کودکان بی‌دفاع می‌پروازند و همچنین در شرایطی که همواره صحبت از توجه به نقش مشارکت‌های مردمی  و هم‌اندیشی مشترک با تشکلهای غیردولتی می‌شود، نادیده گرفتن آرای آنان، خود عامل دلسرد کننده دیگریست که به تحکیم هرچه بیشتر دیوار بی‌اعتمادی در جامعه می‌انجامد.
از این رو ما نمایندگان تشکلهای غیردولتی عضو مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک، ضمن اعتراض شدید به ادامه این روند، خواستار توقف هرچه سریعتر آن و جایگزینی رویکرد حمایت اجتماعی از کودکان،  به جای روش‌های منسوخ، پرهزینه و آسیب‌زای قهری، نظیر آنچه امروز جریان دارد، هستیم.
با امید به دنیایی بدون جنگ، محرومیت، مهاجرت، نابرابری و خشونت برای همه کودکان.
نمایندگان تشکلهای غیردولتی در مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید