نامه رسیدگی به پلاسکو در بایگانی شهرداری منطقه/ بودجه 50 هزار میلیاردی جان آتش‌نشانان را نجات نداد

    کد خبر :12212

روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: مشخص‌شدن ضعف در کیفیت فرماندهی حادثه، قبل و بعد از ریزش ساختمان پلاسکو در گزارش هیأت ملی بررسی این حادثه، نشان داد دستگاه‌هایی که بودجه‌های میلیاردی برای حفظ و حراست از شهر، ادوات و ساختمان‌ها دارند و وظیفه سرکشی و نظارت بر عهده‌شان است، خود نیازمند مدیریت هستند.

در ماه‌هاي منتهي به سال 96 حادثه‌اي رخ داد که خيلي‌ها را درگير خود کرد. ساختمان معروف پلاسکو در 30 دقيقه تبديل به جهنمي شد که همه را به حيرت واداشت و نشان داد حوادث شهري مي‌توانند تا چه حد بي‌رحم باشند.
در اين حادثه تعداد 16 آتش‌نشان که در داخل ساختمان بودند جانشان را زير آوار پلاسکو جا گذاشتند تا ديگران را به زندگي بازگردانند. سؤالي که بعد از اين حادثه اذهان را به خود مشغول کرد، اين بود که آيا نمي‌شد ادوات و دستگاه‌هايي داشت تا اين اتفاق کام مردم را تلخ نکند؟ موضوع ديگري که تا امروز به صورت سؤالي بي‌جواب مانده، اين است که چرا مأموران آتش‌نشاني که به محل حادثه اعزام شدند از وضعيت ساختمان و احتمال ريزش آن اطلاعي نداشته‌اند؟ و اينکه چرا کسي براي آتش‌نشاناني که درون ساختمان بودند اخطار خروج صادر نکرده است؟

سيدهادي بهادري، نايب‌رئيس دوم کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي، با انتقاد از وضعيت ادوات و تجهيزات آتش‌نشاني در شهر تهران مي‌گويد: «به نظر من قبل از حادثه پلاسکو اقدامات زيادي را سازمان مديريت بحران مي‌توانست انجام دهد و الان هم براي ساختمان‌هاي مشابه پلاسکو بايد انجام شود و از نظر آتش‌سوزي مورد ارزيابي قرار گيرند، منتها بعد از اين اتفاق مشکل بدتر شد؛ بعد از آتش‌سوزي و اطلاع‌رساني حادثه پلاسکو موضوع بدتر شد زيرا درواقع آتش‌نشان‌هايي که براي خاموش‌کردن اين حريق اعزام شدند هم تجهيزات و هم آگاهي مرتبط با حادثه را نداشتند که اين ساختمان احتمال فروريزش دارد و نبايد داخل ساختمان بمانند و از بيرون با استفاده از نردبان براي کنترل حريق اقدام کنند.»

اين اظهارنظر نشان مي‌دهد حتي تجهيزاتي که براي اطفاي حريق در ساختمان پلاسکو استفاده مي‌شده در حد اين حادثه نبوده است. ضعف در تأمين تجهيزات آتش‌نشاني با وجود بودجه‌اي چند‌ده هزار ميلياردي نشان مي‌دهد در سال‌هاي اخير براي تجهيز آتش‌نشاني در مقابله با حوادث در ساختمان‌هاي بلند‌مرتبه کاري انجام نشده يا حتي خيلي کم انجام شده است. بهادري بودجه شهرداري تهران را برابر با بودجه عمراني کشور مي‌داند و معتقد است: «در تهران کلي ساختمان‌هاي بلند‌مرتبه بالاي 50 متر داريم و طبيعي است در سازمان عريض و طويلي که بودجه‌اش بالاتر از بودجه عمراني کشور و حدود 50 هزار ميليارد تومان بوده، نداشتن يک نردبان بلند که براي اطفاي حريق در ارتفاع استفاده شود، ضعف مديريت است.»

نامه‌اي که شهرداري بايگاني کرد!

اينکه در گذشته براي ساختمان فرسوده و زهوار‌دررفته پلاسکو اخطار داده شده بود را همه مي‌دانند و شايد کوتاهي مسئولان اين ساختمان يکي از مهم‌ترين دلايل بروز فاجعه باشد اما اينکه اخطار کتبي رسيدگي و برخورد با اين ساختمان به شهردار منطقه تحويل داده شود و وي آن را به دست بايگاني بسپارد، نکته قابل‌تأملي است که بايد مورد بررسي قرار گيرد. نايب‌رئيس دوم کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي گفته است: «نامه‌اي از طرف سازمان آتش‌نشاني به شهردار منطقه‌اي که پلاسکو در آن قرار داشت، آمده بود مبني‌بر اينکه ساختمان پلاسکو وضعيت مناسبي نداشته و احتمال آتش‌سوزي در آن وجود دارد که بنده نيز اين نامه را رؤيت کرده‌ام. با توجه به اينکه اين اعلام نگراني از احتمال آتش‌سوزي و آسيب‌پذيري ساختمان در برابر آتش‌سوزي اعلام شد، تقريبا هيچ اقدامي صورت نگرفت و نامه احتمالا در شهرداري بايگاني شد.» تهران هر روز شاهد ساخته‌شدن بلند‌مرتبه‌هايي است که سر به فلک مي‌کشند اما آيا براي ايمني و امداد در مواقع بحران اين ساختمان‌ها فکري شده است. کوچه‌هاي باريک که امکان تردد خودروهاي سنگين و حتي سواري را ندارند قطع به يقين در روز حادثه مي‌توانند چنان گلوي مديريت بحران را فشار دهند که نفسش بالا نيايد.

گزارش ملي پلاسکو کم‌و‌کاستي و بي‌مسئوليتي مديران شهري و دستگاه‌هاي ذي‌ربط را به خوبي نشان داد اما موضوع مهم‌تر اين است که از اين حادثه درس بگيريم به جاي اينکه از آن فرار کنيم. ميرحمايت ميرزاده، سخنگوي کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي نيز معتقد است: «قطعا مي‌توان از اين گزارش قوانيني را به تصويب رساند که به مديريت واحد شهري کمک کند. در همه شهرها به مديريت واحد شهري نياز داريم، مديريت واحد شهري تا ايجاد نشود بايد منتظر حادثه بود.»

گزارش پلاسکو استاندارد و در سطح ملي بود

عضو بررسي گزارش ملي پلاسکو گفت: از اظهارنظر‌هاي جناحي در گزارش‌هاي علمي اجتناب کنيد تا زمينه احياي دانشگاهيان و گزارش‌هاي علمي ايجاد شود. مهدي هداوند، عضو کميته بررسي گزارش ملي پلاسکو، با بيان اينکه گزارش ملي بسيار کارشناسي و با دقت تهيه شده است، اظهار کرد: گزارش ملي با توجه به فرصت محدود و اطلاعاتي که در اختيار اعضا قرار گرفت، بسيار کارشناسي و دقيق بود. وي با اشاره به کم‌نظيربودن گزارش ملي در سال‌هاي اخير گفت: اعضاي کميته از استادان برجسته و شناخته‌شده‌اي بودند که گزارش را در ابعاد مختلف مورد بررسي قرار دادند، اگرچه ممکن است نواقص و ايراداتي بر آن وارد باشد که آن هم محال نيست زيرا هميشه در مباحث علمي اختلاف‌نظر وجود دارد؛ البته باب بحث و گفت‌وگو براي گزارش باز است اما معتقدم با توجه به فرصتي که به دولت داده شده بود، گزارش خوبي با رعايت استاندارد‌هاي لازم تحويل داديم. عضو بررسي گزارش ملي پلاسکو با ابراز تأسف از برخي انتقادها مبني‌بر پايين‌بودن سطح گزارش تصريح کرد: گزارش کارشناسي و در سطح گزارش ملي بود زيرا گزارش 6 پيوست علمي دقيق با اطلاعات، مستندات و تحليل‌هاي جداگانه دارد که تنها خلاصه آنها منتشر شده است. هداوند تأکيد کرد: گزارش ملي حدود هزار و 700 صفحه بوده و گزارش تخصصي کميته‌ها هنوز منتشر نشده و تنها گزارش کميته حقوقي که در تهيه آن مشارکت داشتم حدود 70 صفحه است. وي با بيان اينکه منتقدان خلاصه گزارش را مطالعه کرده‌اند، ادامه داد: بسياري از گزارش‌هاي تخصصي منتشر نشده و منتقدان تنها خلاصه گزارش را مطالعه کرده‌اند. ازاين‌رو، چون انتظار تحليل بيشتري داشتند با مطالعه کامل گزارش که چند روز گذشته منتشر شده، سطح توقع آنها برآورده مي‌شود.

پرهيز از سانسور گزارش ملي درباره پلاسکو

اين عضو کميته بررسي گزارش ملي ادامه داد: اين گزارش کاملا علمي بود و بهتر است موضع‌گيري سياسي در بحث علمي نکنيم تا راه براي تحقيقات علمي بسته نشود تا از اين به بعد شاهد گزارش‌هاي علمي در سطوح ديگر براي پيشرفت و اعتلاي کشور باشيم.
هداوند با انتقاد از سانسور‌شدن گزارش تأکيد کرد: درباره گزارش‌هاي علمي نبايد جناحي اظهارنظر کرد. اگر کسي مستنداتي دراين‌باره دارد، بياورد تا مورد بررسي قرار بگيرد و شفاف‌سازي لازم براي روشن‌شدن افکار عمومي انجام گيرد. هداوند تأکيد کرد: گزارش کاملا استاندارد و در سطح گزارش ملي بود. ازاين‌رو، بهتر است که براي احياي دانشگاهيان و گزارش‌هاي علمي از انتقاد‌هاي بي‌پايه و اساس جلو‌گيري کنيم. بهادري، نايب‌رئيس دوم کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي، با بيان اينکه در مجموعه‌هاي خدمات‌رسان، ايمني بايد مورد توجه قرار گيرد، اضافه کرد: در تفکر مديريت شهرداري و مجموعه‌هاي خدمات‌رساني که مستقيما به مردم خدمات‌رساني مي‌کنند، بايد موضوع ايمني ديده شود. زماني که سازمان عريض و طويلي به نام «سازمان پيشگیري و مديريت بحران شهر تهران» در شهرداري درست مي‌کنيم بايد بخشي از توجه اين سازمان و مديريت آن به سمت مسائل ايمني باشد تا ساختماني دچار آتش‌سوزي نشود و چنين اتفاقي نيفتد. وي يادآوری کرد: در مقطعي در سازمان مديريت بحران درباره امداد کوهستان برنامه‌ريزي مي‌کردند که اگر در کوه اتفاقي بيفتد شهرداري تهران چگونه بايد وارد عمل شود. اين اقدام هم درست بوده و هم کار خوبي است و بايد انجام شود ولي وقتي براي يک کوهنورد چنين حساسيتي نشان مي‌دهند طبيعي است که در ساختماني با آن عظمت که ده‌ها نفر در آن هستند حساسيت بيشتري نشان دهند زيرا حساسيت بالايي را مي‌طلبد.

احتمال تکرار فجايعي مانند پلاسکو

بهادری با بيان اينکه اين مشکل مي‌تواند در ساير ساختمان‌هاي بلندمرتبه فاجعه‌اي ديگر را رقم بزند، اضافه کرد: فکر کنيد اين اتفاق در برج آ‌اس‌پ که 50 طبقه و بالاي 130 متر ارتفاع دارد، رخ دهد؛ در آن زمان چه بايد کرد؟ بايد منتظر باشيم تا آتش‌نشان‌ها با کپسول آتش را خاموش کنند؟ بهادري افزود: مديريت بحران با مديريت شهري بايد هماهنگ باشند و پلاسکو نشان داد که مديريت بحران رها شده است. مديريت بحران دانشي است که سازمان پيشگيري و مديريت بحران آن را ندارد. سازماني که نمي‌تواند يک ساختمان را مديريت کند اگر فردا زلزله بيايد چه‌کار خواهد کرد. مردم در آن زمان به چه کسي بايد اميدوار باشند که از کوچه‌هاي چهار و 6 متري تهران به دادشان مي‌رسد.

مديريت بحران رها شده است

نايب‌رئيس دوم کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي با بيان اينکه عملکرد نااميدکننده‌اي را از مديريت بحران در حادثه پلاسکو شاهد بوده‌ايم، تصريح کرد: اينکه گفته مي‌شود در قانون ابهاماتي وجود دارد، درست نيست. قانون، مدير بحران در شهر تهران را شهردار مي‌داند و شفاف‌تر از اين نمي‌تواند به مسئوليت مديريت شهري اشاره کند. در ساير استان‌ها هم استاندار مدير بحران است و مثلا اگر در کرج اتفاقي بيفتد شهردار مسئول بحران نيست و استاندار بايد جوابگو باشد. وي با بيان اينکه طبيعي است که قصور حادثه پلاسکو صد‌درصد به عهده يک نفر نيست، اظهار کرد: در شهر تهران با توجه به وضعيت فيزيکي شهر، شهردار مسئول مديريت بحران است و اين موضوع براي امروز و ديروز نيست. اين قانون در زمان زلزله بم نوشته و ابلاغ شد. اينکه وزارت صنعت و کار بايد براي نظارت وارد شوند را نفي نمي‌کنيم و طبيعي است که قصور صد‌درصد براي يک نفر نيست.

بهادري افزود: مسئول مستقيم پيشگيري و مديريت از بحران شهرداري بوده و سازمان پيشگيري و مديريت بحران جزئی از شهرداري است و بايد در شرح وظايف آن دقت شود. در قانون شهرداري‌ها در 1307 گفته شده اگر در ديواري احتمال ريزش و بروز خسارت در معابر وجود دارد شهرداري بايد جلوي ريزش را بگيرد تا به کسي آسيب نزند. در آن زمان ساختمان بلندي نبوده اما مضمون قانون اين بوده که در معابر عمومي نبايد آسيبي به کسي وارد شود که اگر وارد شود شهرداري مسئول آن است.

نايب‌رئيس دوم کميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي گفت: در حادثه پلاسکو ديده شده که تمام ساختمان‌هاي اطراف معابر، مردم، اصناف و کسبه آسيب ديدند و اين حادثه امکان دارد براي ساير ساختمان‌ها که عمرشان بالاي 60 تا 70 سال است بيفتد. بالاخره بايد ارزيابي‌هايي براي کنترل اين ساختمان‌ها صورت گيرد. بهادري با اشاره به وظايف مالکان ساختمان‌ها اضافه کرد: يک طرف حادثه پلاسکو، مالک آن يعني بنیاد مستضعفان است که خود بايد براي کنترل ايمني ساختمان مراجعه مي‌کرد. مديريت شهري بحث اصلي اين حادثه است که ما در آن مشکل داريم.

درس عبرت پلاسکو براي مديريت شهري

ساختمان پلاسکو که روزي نمادي از بزرگ‌ترين ساختمان‌هاي تجاري پايتخت بود، امروز جاي خالي خود را به بحث‌هاي اجتماعي و مديريتي داده است. درواقع، پلاسکو قرباني شده تا بتواند چراغي براي روشن‌شدن وضعيت مديريت شهري و بحران باشد.

در مدتي که از حادثه تلخ پلاسکو مي‌گذرد نه‌تنها تهران بلکه کل کشور حوادث تلخ ديگري را تجربه کرد؛ سيل در استان‌هاي شمال‌غربي و شمالي و زنجان و زلزله در مشهد که خسارات جاني و مالي بسياري را بر جاي گذاشت و داغ نبود مديريت شهري را در کشور تازه کرد. اينکه امروز پلاسکو سر زبان‌ها افتاده نبايد کسي را رنجور کند زيرا اين حادثه تلخ و ناگوار که مي‌توانست با مديريت و فرماندهي درست، حادثه‌اي کوچک و قابل کنترل باشد به فاجعه‌اي ملي بدل شد که مي‌توان از آن کتاب‌هايي براي عبرت آيندگان نوشت.

مديريت شهري و مديريت بحران دو موضوع بسيار مهم براي کنترل حوادث، سنجيدن امکانات و توانمندي‌هاي نيروي انساني است و بايد اين دو مهم، در کنار هم براي رفع خطرات احتمالي در شهري مانند تهران که بيش از 10 ميليون نفر جمعيت دارد، به‌کار گرفته شود. متأسفانه در دوران پساپلاسکو نه‌تنها شاهد هماهنگي اين دو در کنار هم نبوده‌ايم بلکه با شانه خالي‌کردن مديران شهري با بحران مسئوليت‌پذيري مواجه هستيم؛ پديده‌اي که خود مي‌تواند زمينه‌اي براي بروز ناگوارترين حوادث در شهرها باشد که مسلما بيشترين آسيب‌ها را به مردم وارد خواهد کرد. امروز بيش از سه ماه از آن واقعه مي‌گذرد اما در اين مدت حتي از يکي از مسئولان شهري بابت کم‌کاري‌ها و عدم هماهنگي دستگاه‌ها که يکي از مهم‌ترين قصورات در به وجود‌آمدن تراژدي پلاسکو بود، عذرخواهي ديده نشده و انگار اراده‌اي هم براي باب‌شدن اين اتفاق که مي‌تواند اعتمادسازي بين مردم و مديريت شهري را ترميم کند، وجود ندارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید