تحقیق از عروس پس از ازدواج / داماد جوان دنبال چه بود؟

او دخترم را هم عصبی کرده و چندبار کتکش زده است. من، که دیگر تحمل کارهایش را نداشتم، چند روز قبل، وقتی شنیدم دوباره پارۀ تنم را به مشهد آورده و کتکش زده است، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. از کوره در رفتم.
به گزارش نامه نیوز ، او از دستم شکایت کرده است. متأسفانه دامادم سر هر بهانهای که دستش میآید حرف طلاق را وسط میکشد و شنیدن این حرف قلبم را به درد میآورد. او پسر یکی از آشنایان قدیمیمان است. حدود یک سال قبل به خانۀ ما که در شهرستان زندگی میکنیم آمدند. آنها دخترم را برای پسرشان خواستگاری کردند. با توجه به شناخت قبلیای که از هم داشتیم و همچنین تحصیلات دانشگاهی این آقاپسر، جواب مثبت دادیم.
دخترم هم از این بابت خوشحال بود و، با برگزاری یک جشن خودمانی، آنها به عقد هم درآمدند. مدتی که گذشت، متوجه شدیم داماد خیلی سختگیر و شکاک است. ما این اخلاقهایش را به حساب علاقۀ بیشازحد میگذاشتیم اما او شورش را درآوردهبود و هر بار که با هم مشهد میآمدند، بعد از یکی دو روز، بچهام با چشمهای گریان به خانه برمیگشت.
دامادم خانوادۀ خوبی دارد اما خودش عصبی است و حالا، بعد از ازدواج، یادش آمده است که باید دربارۀ ما و دخترمان تحقیقات کند. او آبرو و حیثیت چندینوچندسالۀ ما را به بازی گرفته است. هر موقع به شهر ما میآید، سراغ اقوام و حتی همسایهها میرود و نمیدانم با این کارهایش دنبال چه میگردد. کارشناس اجتماعی کلانتری۲۰ حرف قشنگی زد. ما را به مرکز مشاورۀ پلیس معرفی کرده است و میگوید: «این کار خیلی ضروری است.». کاش از اول به این راهکار فکر میکردیم.